مقاله مداخلات ادراکی

مقاله مداخلات ادراکی – فایل جدید

ادراکی,مقاله مداخلات ادراکی,شوخ طبعی و استرس,عزت نفس,اضطراب,مقاله مداخلات ادراکی,سخت کوشی


بحث این مقاله، خود درونی، یعنی ادراک شما از حوادث و ارزش شخصی خودتان است و از آن میان به بحث حول محور آگاهی انتخابی می پردازیم، یعنی اینکه روی چه جنبه ای تمرکز و چگونه عوامل فشار زا را بیشتر مضحک و کمتر تهدید کننده احساس کنیم( شوخ طبعی و استرس)؛ چگونه حس درونی  شتاب زدگی و خصومت را کاهش دهیم (الگوی رفتاری تیپ A)؛ چگونه به خود بیشتر اعتماد کنیم (عزت نفس) ؛ چگونه ترسهای غیر واقعی را کم کنیم (اضطراب)؛ و چگونه عوامل فشارزا را به عنوان عواملی چالش انگیز و تحت کنترل درک و برای حل آنها احساس تعهد نماییم (سخت کوشی).

آگاهی انتخابی
جلوی دفتر کارم به صورت برجسته و با حروف بزرگ، طوری که هر عابری آن را ببیند از قول یک روزنامه خبری نقل شده است:
باب ویلند مرد 44 ساله ای که پاهایش را در جنگ ویتنام از دست داده است، با دست هایش خود را به جلو می راند (می برد). او ماراتن مرین کورپس را بدون ویلچر پس از 79 ساعت و 57 دقیقه به اتمام رساند.
نمی دانم نظر ما چیست، اما هر وقت که باب ویلند را در ذهنم مجسم می کنم، شدیدا  برای خودم احساس تاسف می کنم. همه ما آزادیم تا به انچه می خواهیم بیندیشیم. اگرچه اکثر ما هیچ گاه کنترل بر افکارمان را تمرین نمی کنیم و به آنها اجازه می دهیم تا بر امواج پر تلاطم سوار شوند. چیزی که وضع را پیچیده تر می کند، این است که به ما یاد داده اند بیشتر انتقاد کنید تا حمایت؛ یعنی بیشتر بر نکات منفی تمرکز کنیم تا جنبه های مثبت. اگر در مورد صحت این سخن شک دارید، به این مطالب توجه کنید:

1.    وقتی از مردم تمجید و ستایش می کنیم، اغلب آنها دستپاچه می شوند. اگر به زنی بگویید که چه لباس های زیبایی پوشیده است، ممکن است بگوید، «آه ، این لباس خیلی کهنه است.» تفسیر ان   می تواند چنین باشد: « آن قدر بی سلیقه اید که یک لباس قدیمی (کهنه) را زیبا می دانید.» در حالی که زن واقعا تعارف می کند، ولی آن قدر دست پاچه شده است که نمی داند چگونه واکنش مناسب (به خاطر آنکه تا کنون خیلی مورد تمجید واقع نشده است) نشان دهد. یا به این مکالمه توجه کنید: «جو، کاری که کردی بسیار جالب بود!» جو در حالی که به پایین نگاه می کند پاسخ می دهد:« آه ، کار مهمی نبود.» جو می گوید:« از اینکه از من تعریف کنند، احساس نا مطلوبی دارم. چنین چیزی بسیار کم اتفاق می افتد. من می دانم چگونه به انتقاد پاسخ دهم و لی موقعی مورد تمجید قرار می گیرم، دستپاچه می شوم.»
2.    وقتی تکالیف خود را به استاد ارائه می دهیم او بیشتر اوقات نظرات خود را روی برگه ما       می نویسد، اما ما نکات مربوط به قسمت های خوب مقاله را تا حد زیادی نادیده می گیریم.
3.    اگر دو امتحان داده باشید و در یکی 43 درصد و در دیگری 95 درصد نمره را گرفته باشید، در طول روز کدام یک را بیشتر به خاطر می آورید؟

در مورد نا پختگی ما در توجه به نکات مثبت نمونه های دیگری نیز می توان ارائه داد. ولی به نظر من  طرح آن لازم نیست ، زیرا مطلب جا افتاده است. حال، تصمیم شما در این باره چیست؟ اولین قدم، باور این نکته است که در هر وضعیتی، هم عناصر خوب و هم عناصر بد، هم مثبت و هم منفی وجود دارد. قبل از دانستن این موضوع، نمی توانستم در فرودگاه منتظر پرواز هواپیما بمانم. این وضعیت به نظرم غیر ضروری، ناراحت کننده و تلف کردن گوهر گرانبهای وقت بود. اما اکنون به زمان انتظار در فرودگاه به عنوان فرصتی برای تحقیق روی مردم نگاه می کنم. مشاهد الگوهای مختلف فرزند پروری، در فرودگاه به من مطالب زیادی در مورد فرزند پروری آموخته است. توجه به نوع لباس پوشیدن مردان خوش پوش در باجه های بلیط، در مورد هماهنگی لباسهایم ایده های بسیار به من داده است و خرید افراد تحصیل کردن از غرفه ها اکثر فرودگاه ها، به من نشان می دهد که آنها به چه چیزی علاقه دارند. فرودگاه چقدر می تواند محل لذت بخش و جالبی باشد! توجه داشته باشید، انتخاب با شماست، من فرودگاه را برای گذراندن وقت انتخاب نمی کنم اما اگر بخواهم به هواپیما مسافرت کنم ( انتخاب اولم )، می بایست انتظار کشیدن در فرودگاه را هم بپذیرم. ممکن است نتوانم انتخاب کنم که آیا می توانم در فرودگاه منتظر بمانم یا نه، اما قادرم انتخاب کنم که چگونه ان موقعیت را در ذهنم تصویر کنم. از دیدگاه فیزیولوژیکی، می توانم افزایش فشار خون، سرم کلسترول، ضربان قلب، و تنش عضلانی را انتخاب کنم یا این فرایند های نا مطلوب بدنی را انتخاب نکنم. من مورد اول را انتخاب می کنم. حتی اگر موقعیت آن چنان بد باشد که بدتر از ان را نتوان تصور کرد، اما به این واقعیت نیز توجه می کنم که به هر حال وضعیت می بایست بهتر شود.

 

دانلود مستقیم فایل