پاورپوینت کتاب خانواده درمانی گلدنبرگ خانواده درمانی راهبردنگر

پاورپوینت کتاب خانواده درمانی گلدنبرگ خانواده درمانی راهبردنگر – فایل جدید

پاورپوینت, کتاب, خانواده, درمانی,پاورپوینت کتاب خانواده درمانی گلدنبرگ,خانواده درمانی راهبردنگر,پاورپوینت خانواده درمانی راهبردنگر,خانواده درمانی راهبرد نگر جی هیلی ,, , گلدنبرگ, با, رویکرد, راهبردنگر

پاورپوینت کتاب خانواده درمانی گلدنبرگ خانواده درمانی راهبردنگر

بخشی از متن:
خانواده درمانی راهبرد نگر جی هیلی

هیلی مدعی است در اولین مصاحبه ، که به اصرار وی کل خانواده باید حضور داشته باشند. جریان کلی درمان تدارک دیده می شود. او به طور نظام دار ومرحله به مرحله با خانواده بر سر اینکه به چه مشکلی باید توجه کرد. به توافق میرسد. بعد. به منظور حذف مشکل . برنامه اجرای تغییر موقعیت بدکار خانواده تدوین می کند. معمولاً در مرحله آشنایی مختصر که فتح باب درمان است. او یک فضای همکاری به وجود می آورد ودر همان حال تعامل خانواده را مورد مشاهده قرارداده ومی کوشد همه را به مشارکت ودارد. ولذا نشان می دهد که همه در این موضوع شریک هستند وباید در درمان وجود خارجی داشته باشند. بعد او به سراغ مرحله شناسایی مشکل می رود وبه این موضوع می پردازد که چرا خانواده در این جا حاضر آمده است (مثلاً ، برای حل چه موضوعی)؛ اوپرسشهایی از این دست را مطرح می سازد: «چرا حالا برای دریافت کمک مراجعه کردید؟»؛ شما هر کدام دوست دارید چه چیزی عوض شود؟»؛ به سرعت یا به کندی ؟»؛ دوست دارید بدانید چه اتفاقی در حال وقوع است یا آنکه فقط می خواهیدتغییر کنید؟»؛ آیا مایلید برای این تغییر ایثارکنید؟ گفتگو از سوی درمانگری شروع می شود که نشان می دهدعلاقه مند است تا بدون عجله به تفسیر افکار واحساسات ابراز شده بپردازد.

معنای نشانه ها
بااینکه مجموعاً دیدگاه متعارف آن دوره مبنی براین بود نشانه ها، بنا به تعریف، اموری غیر ارادی وغیر انطباقی هستند، هیلی در همان اوایل کار خویش این موضع را اتخاذ کرد یک نشانه، به جای آنکه معرف رفتاری باشد که خارج از اختیارات بیمار است، نوعی راهبرد به شمار می آید که برای موقعیت اجتماعی کنونی حالت انطباقی دارد، چون در مواقعی که سایر راهبردهاعقیم مانده اند، رابطه خاصی را تحت مهار در می آورد. فرد حاوی نشانه ها با این ادعا که نشانه های مزبور غیر ارادی هستند، نیت خود رابرای مهار طرف مقابل رد میکند.
هیلی مورد زنی را نقل می کندکه اصرار دارد شوهرش هر شب در خانه باشد، چون که اگر تنها بماند دچار حملات اضطرابی می شود، ولی او تشخیص نمی دهد که توقعش در حکم ابزاری است برای اداره کردن رفتار شوهر. در عوض، آن را تابعی از حملات اضطرابی می داند که بنا به تصور او، هیچ اختیاری بر آن ندارد. این شوهر با یک معمای غامض روبه رو است؛ او نمی تواند بپذیرد که زنش رفتار اورا هدایت می کند( حمله های اضطرابی مسئول این امر هستند)، اما در همان حال نمی تواند همسرش را از هدایت رفتار او منع کند (چون که به هر حال، او دچار حملات اضطرابی است).

 

دانلود مستقیم فایل