فایل ورد (تایپ شده) مجموعه آزمون های نوروسایکولوژیک کودکان نبراسکا – فایل جدید

مجموعه آزمون های نوروسایکولوژیک کودکان نبراسکا,فصل 12 دوازده کتاب نوروسایکولوژی بالینی کودک نوشته سسیل آر رینالدز ایلین فلچر جانزن,آزمون لوریا نبراسکا,کتاب نوروسایکولوژی بالینی کودک نوشته سسیل آر, رینالدز , ایلین فلچر, جانزن Cecil R, Reynolds , E,,,

فصل 12 دوازده کتاب نوروسایکولوژی بالینی کودک نوشته سسیل آر. رینالدز ، ایلین فلچر- جانزن Cecil R. Reynolds , Elaine Fletcher Janzen) – در حجم 35 صفحه .

مجموعه آزمون های نوروسایکولوژیک کودکان نبراسکا
مقدمه
فرایند تدوین مجموعه آزمون اولیه
توصیف مجموعه آزمئن اولیه به همراه مرور مختصری بر تحقیقات کنونی؛
روش های تفسیر مجموعه آزمون اولیه
اصلاح آزمون و توسعه سودمندی آن
مقیاس های اولیه ی ازمون
بدین نحو نامگذاری شد : حرکتی،
ریتم،
بساوشی ،
دیداری،
دریافتی،
بیانی
خواندن ،
نوشتن ،
محاسباتی ،
حافظه ،
و هوش.
— 1) موقعیت تحصیلی که بزرگترین عامل بین مقیاسی و شامل مواد خواندن ، نوشتن ، محاسبه و بیان است
— 2) سازماندهی فضایی که دومین عامل بزرگ بین مقیاسی به شمار می آید
— 3) جابجایی هدفمند فاقد سرعت
— 4) سرعت حرکت
— 5) کیفیت ترسیم کردن
— 6) زمان ترسیم کردن
— 7) ادراک ریتم و تولید مجدد
— 8) کنش بساوشی پایه
— 9) مهارت های دریافتی زبان پایه
— 10) تکرار
— 11)مهارت های کلامی انتزاعی.

تفسیر
سطوح تفسیر
شناسایی آسیب مغزی
استفاده از سطح بحرانی
شناسایی نمرات انحرافی
تفسیر الگوهای مقیاس ها
عوامل موثر بر تفسیر مقیاس
مثال تفسیر الگوهای مقیاس ها
عوامل ایجاد کننده تغییر در برافراشتگی مقیاس
محل آسیب
نارساکنش وری
سطح پیش مرضی فرد
مسائل تحولی در تفسیر
مقیاس های بالینی
c1 (کنش های حرکتی).
C2 (ریتم)
C3 (کنش های بساوشی)
C4 (کنش های دیداری).
C5 (زبان دریافتی).
C6 (زبان بیانی) .
C7 (نوشتن).
C8(خواندن)
C9 (محاسبه)
C10 (حافظه)
C11 (فرایند های عقلانی).

تحلیل کیفی
معایب استنباط های کیفی
یادگیری مشاهده و ثبت رویکرد
تاریخچه پیشین

رویکردی نوین در ارتباط با نمره گذاری کیفی:
نارساگویی عضوی
زبان بیانی
حرکت
آسیب پیرامونی
زبان دریافتی
هدایت خود
خود نظارت گری
سرعت.
تحمل عملکرد.
دیداری- فضایی .

تفسیر
نتیجه گیری

بخشی از متن

در اواسط دهه هفتاد میلادی، علاقه ی فزایند های برای به کارگیری نظریه ها و روش های سنجش نورولوژیست روسی ، ای. آر . لوریا ، پدید آمدند. نظریه های لوریا، تحلیل پیچیده نحوه سازماندهی مغز در مراجع را با سلسله ای از روش های سنجش و فنون توانبخشی تلفیق کرد که این امر برای زمینه نوین و در حال توسعه نوروسایکولوژی بالینی جذاب بود از میان این جذابیت ها می توان به منطبق سازی  روش های آزمون لوریا برای جمعیت آمریکایی اشاره کرد.

تطبیق کارهای لوریا، به دلیل نیاز به ترجمه ارزیابی های باز و کیفی وی به نحوی استاندارد تر و همسو با رویکرد های موجود سنجش روانشناختی در امریکا (در مقابل فنون سنجش نوروسایکولوژیک)، مختل شد . در مورد کودکان؛ این کار را نخستین بار لورنس مایوفسکی در نسخه چاپ نشده ای به انجام رسانید مایوفسکی پیش از مرگ لوریا مدت کوتاهی در کنار وی به تحقیق پرداخته و در نتیجه به خوبی با رویکرد او آشنا بود.

مجموعه آزمون های کئدکان لوریا – نبراسکا ملقمه ای از برخی کارهای مایوفسکی به همراه عبارات و رویه های منتخب از نسخع بزرگسالان لوریا نبراسکا بود. در پی تکمیل این آزمون اولیه برای کودکان 8 تا 12 ساله ، گلدن و همکارانش در صدد مطالعه ای برای تدوین فرم دوم آزمون برآمدند که یک دهه به طول انجامید. این فرم مجموعه آزمون های نوروسایکولوژیک لوریا – نبراسکا – 3 و به اختصار LNNB-3 خوانده می شود. که تلفیقی است از نسخه های بزرگسالان و کودکان ، و نیز آزمونی مجزا و جامع تر است که می توان برای افراد 5 سال به بالا از آن استفاده کرد.

این فصل از کتاب بر چگونگی تدووین این آزمون ها و به طور اخص بر موضوعاتی حول سنجش و تفسیر نوروسایکولوژیک در کودکانی که از این آزمون بهره می برند، تمرکز دارد در اینجا چندین موضوع به طور خاص بررسی می شود: 1) فرایند تدوین مجموعه آزمون اولیه؛ 2) توصیف مجموعه آزمئن اولیه به همراه مرور مختصری بر تحقیقات کنونی؛3) روش های تفسیر مجموعه آزمون اولیه؛ و 4) مطالعات کنونی (بر مجموعه آزمون های نوروسایکولوژیک لوریا – نبراسکا – 3 ) که هدف آنها اصلاح آزمون و توسعه سودمندی آن برای سنین پایین تر است.

تدوین آزمون

تدوین اولیه آزمون به به کارگیری مجموعه آزمون های نوروسایکولوژیک لوریا نبراسکا (LNNB) بزرگسالان برای کودکان 5 تا 12 ساله آغاز شد. کودکان هشت سال به بالا قادر به انجام دادن اکثر رویه های مورد استفاده در آزمون بزرگسالان بودند. همچنین، مشخص شد که در مجموع آن مواد مشابه موادیست که از نظریه های لوریا در مورد رشد مغز انتظار می رود. در ضمن، در سنین زیر 8 سال برای مفید واقع شدن آزمون، می باست تغییراتی جدی در محتوای ان حاصل می شد. بنابر این ، در ابتدا تدوین این آزمون برای سنین زیر 8 سال صورت گرفت.

 

 

به طور مشابه ، افرادی 13 و 14 ساله نیز می توانستند به نحو مناسب در آزمون بزرگسالان عمل کنند (که در ابتدا قصد داشتند آن را به سنین زیر 15 سال تعمیم دهند). در سطح 12 سالگی ، کودکان مشکلاتی در آزمون بزرگسالان نشان می دادند(اگر چه بیشتر کودکان دوازده ساله قادرند آزمون را به نحو بهنجار انجام دهند). در نتیجه ، تصمیم بر آن شد که از آزمون بزرگسالا تا سنین 13 سال استفاده شود و آزمون جدید کودکان 8 تا 12 سال را در نظر داشته باشد. تدوین آزمونی برای کودکان سنین پایین تر تا تکمیل آزمون کودکان 8 تا دوازده ساله به تعویق افتاد که شرح آن در آخرین قسمت این فصل آمده است.

موادی که به نظر می رسید برای کودکان بهنجار اولیه بسیار دشوار باشد. از آزمون بزرگسالان و، در صورت امکان ، موادی مشابه اما ساده تر جایگزین آن ها شد. ما همچنین از امتیاز ویژه مشورت با دکتر لورنس مایوفسکی برخوردار بودیم که در آن زمان به همراه لوریا بر تدوین رویکردی کیفی برای سنجش کودکان بر پایه مطالعات خود کار می کرد. ما بر طبق توصیه های وی قادر به انتطباق و افزودن چندین ماده و حیطه های مضاعف آزمون شدیم. این اثر اولیه متشکل از سه نسخه متوالی از آزمون بود که تا تکمیل نسخه منتشر شده چهارم در گروه های بهنجار و کودکان آسیب دیده ارزیابی شده بود.

 

توصیف آزمون

نسخه نهایی آزمون کودکان حاوی 11 مقیاس پایه (همانند آزمون بزرگسالان) و 149 رویه بود. البته اکثر این رویه ها شامل چندین ماده است و تعداد واقعی مواد از 500 هم تجاوز می کند. اجرای آزمون ، بسته به سطح همکاری و آسیب دیدگی، حدود 5/1تا 3 ساعت به طول می انجامد.

این نسخه در اختیار 125 کودک گذاشته سد گروه متشکل از 25 کودک بهنجار در سطوح سنی 8 ،9، 11 و 12 سال بود. هنجارهای عملکرد در هر رویه و مقیاس بر پایه عملکرد این گروه تدوین شد. نخستین تکلیف عبارت از تدیون تدوین نمرات مقیاس برای هر ماده بود تصمیم اتخاذ شده عبارت بود از به دست آوردن نمرات مقیاس برای هر گروه سنی به منظور مقایسه مستقیم نمرات یک فرد . برای هر رویه ، نمره صفر میانگین عملکرد گروه سنی در یک انحراف استاندارد از نمره میانگین در نظر گرفته شد. نمره 1 نمایانگر عملکرد بین 1 و 2 انحراف استاندارد پایین تر از میانگین و نمره 2 نشان دهنده نمرات بیش از 2 نحراف استاندارد پایین تر از میانگین بود.

هر ماده آزمون به یکی از 11 مقیاس پایه اختصاص داده شد . در ابتدا ، این کار بر اسا تجارب مرتبط با آزمون بزرگسالان و باور نظری مولفان در مورد اینکه مواد باید در کجا بار بگیرند، انجام گرفت. بر اسا این اختصاص دهی نمرات خام مقیاس ها با افزودن نمره مقیاس در هر رویه محاصبه شد تا نمره خام کل به دست آید. سپس همبستگی رویه ها با هریک از نمرات خام محاسبه شد تا از این امر اطمینان حاصل شود که رویه ها از بیشترین همبستگی با مقیاس اختصاص یافته به آن شده دارند و در صورت لزوم مواد قابل تشخیص باشند.

پس از اختصاص دهی نهایی ، نمرات T مقیاس ها نخست با محاسبه میانگین ها و انحراف استاندارد های هریک از 125 آزمودنی اولیه به دست آمد. تحلیل ANOVA برای نمره هر مقیاس با در نظر گرفتن سن تفاوت معناداری بین نمرات میانگین مقیاس ها برای گروه های سنی نشان نداد و آزمون های F نیز بر هیج تفاوت معناداری بین واریانس های گروهی دلالت نداشت. در نتیجه، تبدیل نمرات خام مقیاس ها به نمرات T، به جای برای هر گروه سنی به تنهایی ، بر اساس تمامی 125 آزمون انجام گرفت.

 

 

ساختار هریک از 11 مقیاس چند عاملی است. این امر به چند دلیل صورت گرفت. نخست، هر مقیاس می بایست ، به جای پوشش دادن به یک مهارت خاص نمایانگر حیطه های مهارت ها در یک محدوده معین ( مانند کنش حرکتی) باشد.

دوم ، این امر مجوز دستیابی به نمرات با ثبات را با مواد کمتر در هر محدوده از مهارت ها در اختیار آزمون قرار می دهد (که به تعداد مواد  در مقیاس و همچنین ثبات منحصر به فرد مواد مربوط است). این مسئله تاثیر مثبتی بر پوشش دهی وسعتر مهارت ها در دوره قابل قبولی از زمان دارد . در هر حال ، این امر مانع پوشش دهی جزئیات هر محدوده تا حد امکان می شود. نقیصه مذکور با دو روند اصلاح شد: دنبال کردن مجموعه آزمون های نوروسایکوژیک لوریا – نبراسکا با آزمودن محدوده خاصی که پس از بررسی عملکرد آزمون های نوروسایکولوژیک لوریا-نبراسکا نیازمند اطلاعات بیشتر است و همچنین استفاده از مشاهدات کیفی برای غنی کردن داده های حاصل از تحلیل های کمی صرف.

مقیاس های اولیه ی ازمون(که در ادامه با جزئیات توصیف خواهد شد). بدین نحو نامگذاری شد : حرکتی،ریتم، بساوشی ،دیداری، دریافتی، بیانی ف خواندن ، نوشتن ، محاسباتی ، حافظه ، و هوش. علاوه بر مقیاسهای پایه ، 149 ماده در جمعیتی از 719 کودک آسیب دیده ی مغزی و به هنجار تحلیل عاملی شد عوامل حاصل تاثیر برانگیز بود، زیرا تنها در تعداد اندکی از مقیاسهای عاملی از مواد مقیاسهای چندگانه استفاده شده بود و این امر بر جایابی اولیه ی صحیح مواد دلالت داشت. برخی مقیاسهای عاملی به سادگی از مقیاسهای اولیه حاصل آمده بود تکرار کردند و در برخی دیگر به ثبات قابل قبول دست نیافتند مقیاسهای با ثبات که به اطلاعات جدید می انجامید برای بررسی آتی نگه داشته شد. تحلیل دوم شامل تحلیل عاملی هر مقیاس به تنهای بود. در بسیاری از منتج عوامل یافت شده در تحلیل نخست تکرار شد که این بار نیز این عوامل به همراه آنهایی که ثبات کافی نداشت،کنار گذاشته شد. در پایان این فرایند ،11 عوامل اضافی به دست امد. از ان میان 2عامل بین مقیاسی و 9 عامل درون مقیاسی بود. نمرات T  برا ی هر یک از این عوامل 11 عامل بر اساس عملکرد 240 کودک بهنجار در نمونه ی کلی به دست آمد به طور خلاصه این 11 عامل می توان بدین نحو توصیف کرد: 1) موقعیت تحصیلی که بزرگترین عامل بین مقیاسی و شامل مواد خواندن ، نوشتن ، محاسبه و بیان است 2) سازماندهی فضایی که دومین عامل بزرگ بین مقیاسی به شمار می آید 3) جابجایی هدفمند  فاقد سرعت  4) سرعت حرکت 5) کیفیت ترسیم کردن 6) زمان ترسیم کردن 7) ادراک ریتم و تولید مجدد 8) کنش بساوشی پایه 9) مهارت های دریافتی زبان پایه 10) تکرار 11)مهارت های کلامی انتزاعی.

………………………

 

دانلود مستقیم فایل