مقاله سیاست پولی
1- پول ، بهره و درآمد 1-1- سياست پولي … فدران رزرو از طريق سياست بومي بر مقدار پول و نبابراين ميزان بهره تاثير مي گذارد. در عمليات بازار باز، بانك مركزي اقدام به خريد اوراق قرضه مي كند و بنابراين ذخيره پول را افزايش مي دهد يا آنكه اوراق قرضه را در عرض فروش مي نهد و در مقابل پول دريافت مي كند كه بدين گونه سبب كاهش ذخيره، پول مي شود. منظور از عمليات بازار باز، تغيير نسب موجود ميان عرضه پول و اوراق قرضه و بنابراين تغيير ميزان بهره يا بازدهي است به گونه اي كه عموم در اين ميزان به تمايل به نگه داري اين ساختار دارايي پس از تطبيق باشند. هنگامي كه فدرال رزرو اوراق قرضه مي خود، در واقع از عرضه موجود اوراق قرضه در بازار مي‌كاهد و بنابراين سبب افزايش قيمت، يا كاهش بازدهي آنها مي شود فقط در ميزان بهره پايين تر است كه مردم آماده اند بخش بزرگتري از ثروتشان را به صورت پول و بخش كوچكتري از آن را به شكل اوراق قرضه نگه دارند.
1-2 يك مورد كاربرد سياست پولي پول حدود در سال 1966
از سال 1963 تا سال 1966 اقتصاد امريكا تحت تاثير انگيزه هاي پولي و مالي گسترش يافت. شكاف محصول ناخالص ملي در سال 1963 به اندازه 3/3 درصد بود، اما گسترش مستمر در بازداده و اشتغال اقتصاد را در اوايل سال 1966 به سطح بازداده بالقوه اش رساند، آن گاه فدرال رزرو نگران اين مسئله شد كه نكند اين گسترش از اختيار خارج و موجب آن شود كه به اقتصاد از حد اشتغال كامل خود فراتر رود و در شرايط بسيار تورمي قرار گيرد، سياست پولي محدود كه بعداً محدوديت اعتبار لقب يافت، در سال 1966 به كار بسته شد.
2- تقاضا براي پول: 2-1 وظايف پول: پول چنان گسترده مورد استفاده قرار مي گيرد كه به ندرت ما به عقب باز مي گرديم و درباره خارق العاده بودن اين وسيله مي انديشيم، تصور كاركرد يك اقتصاد نو ظهور بودن استفاده از پول يا چيزي بسيار شبيه آن، ناممكن است در يك اقتصاد موهوم تهاتري كه در آن هيچ پولي وجود ندارد هر معامله اي در گروه معامله اي در گرو معارضه كالا (يا خدمات) از سوي هر دو طرف معامله است. مثالهاي مربوط به مشكلات تهاتري بي انتهاست. اقتصاد كه بخواهد سر اصلاح كند، ناگزير است آرايشگري را بيابد كه بخواهد اقتصاد بخواند، يا كشاورز بادام كاري كه يك دست كت و شلوار مي خواهد ناگزير است دوزنده اي را بيابد كه بادام بخواهد و نظاير آن بدون يك وسيله مبادله به اقتصاد نوظهور نمي تواند عمل كند. پول به منزله يك وسيله داد و ستد نياز به وجود در انطباق مضاعف خواسته هايي در مبادله را غير ضروري مي كند منظور از انطباق مضاعف همان چيزي است كه در مثالهاي بالا در مدنظر بود خواسته هاي در شخص بايد كاملاً با يكديگر انطباق داشته باشند.
تا مبادله صورت پذيرد. به طور مثال، شخصي كه بادام مي فروشد بايد خريداري بيايد كه كالايش همان است كه وي مي خواهد خريداري كند (كت و شلوار) در حالي كه به طور همزمان شخصي كه كت شلواري فروش بايد خريداري پيدا كند كه كالايش همان است كه او مي خواهد بخرد (بادام)
چهار وظيفه سنتي براي پول وجود دارد كه وظيفه مبادله نخستين آنهاست سه وظيفه ديگر عبارت اند از ذخيره ارزش، واحد حساب و سنجه اي براي پرداختهاي پس انداخت اين وظيفه با وظيفه پول به منزله يك وسيه مبادله تفاوت فاحش دارند.
– ذخيره ارزش عبارت از يك دارايي است كه ارزش را ملي زمان حفظ مي كند. بدين ترتيب شخصي كه يك دارايي را به منزله ذخيره ارزش نگه مي دارد مي توان آن را براي خريد در تاريخي در آينده مورد استفاده قرار دهد. اگر يك دارايي يك ذخيره ارزش نباشد در اين صورت به منزله وسيله مبادله مورد استفاده قرار نمي گيرد. تصور كنيد سعي شود كه بستني در صورت نبود يخچال به منزله پول مورد استفاده قرار گيرد به هيچ وجه دليلي وجود ندارد. شخصي كه مطمئن است اين پول طي چند دقيقه ذوب مي شود، كالاي خود را با اين پول (بستني) معاوضه كند. و اگر اين فروشنده به پذيرش بستني درمبادله يا كالاهاي خود تمايل نداشته باشند، آن گاه بستني يك وسيله مبادله نخواهد بود اما افزودن بر پول، داراييهاي متعددي نظير اوراق قرضه، سهام و منازل مسكوني وجود دارند كه ذخيره ارزش اند.
– واحد حساب، واحدي استكه برحسب آن قيمتها بيان و حساب ما نگه داري مي شود، قيمتها برحسب دلار و سنت بيان مي شوند و دلار و سنت واحدهايي هستند كه ذخيره پول برحسب آنها اندازه گيري مي شود معمولاً واحد پول واحد حساب نيز هست اما اين امر الزامي نيست به هنگام تورم حاد در آسمان در سالهاي 1922- 1923 در بعضي از بنگاهها دلار به منزله واحد حساب مورد استفاده قرار مي گرفت در حالي كه مارت وسيله مبادله بود سرانجام آنكه، واحد پول به منزله سنجه اي براي پرداختهاي پس انداخت در داد و سندهاي بلند مدت، مانند وام، مورد استفاده قرار مي گيرد مبلغي كه بايد 10 ريال ديگر بازپرداخت شود يا برحسب دلار و سنت مشخص مي شود. دلار و سنت به منزله سنجه اي براي پرداختهاي پس انداخت عمل مي كنند. گرچه الزامي نيست كه سنجه پرداختهاي پس انداخت واحد پول باشد به طور مثال، پرداختهاي قطعي وام به جاي آنكه برحسب دلار و سنت تعيين شود ممكن است با رفتار سطح قيمت ارتباط يابد در اين مورد به وام شاخص شده موسوم است.
بدين سان دو وظيفه آخر از چهار وظيفه پول، وظايفي هستند كه پول معمولاً آن را انجام مي‌دهد اما نه آن وظايفي كه پول بايد الزاماً آن را انجام بدهد. وظيفه ذخيره ارزش وظيفه اي است كه داراييهاي متعددي آن را انجام مي دهند. پول هر چيزي است كه بطور عموم براي مبادله پذيرش قرار گيرد. يك تكه كاغذ هر چند كه بر آن نقش زيبا بسته باشند، اگر در پرداختها پذيرفته نشود، پول