تحقیق عوامل موثر در تخريب بناها و بافت هاي شهري – فایل جدید

تحقیق, عوامل, , موثر, در, تخريب, بناها, و, بافت, هاي, شهري

عوامل موثر در تخريب بناها و بافت هاي شهري

1-5-تشخيص ضايعات در بنا،مجموعه و يا بافت شهري
اساسي ترين بخش قبل از هر اقدام مرمتي تشخيص ضايعه يا عارضه است . نوع مصالح پيوند منطقي عناصر ساختماني توزيع متناسب نيروها،مقاومت شالوده در مقابل بارهاي وارده، ـ تناسب نيروهاي داخلي با توجه به تواناي مصالح،حفاظت صحيح كل ساختمان در برابر عوامل خارجي، در مجموع از عوامل و شرايط لازم براي تأمين ايستايي و ادامه حيات و بقاي ساختمان محسوب مي‌شوند. بنابراين هنگام بررسي يك بنا يا مجموعه و يا بافت شهري پرداخت به عواملي كه مخل قلمداد مي شوند ضروري است.
كهولت و فرسودگي شرايط مناسبي را براي ساير عوامل مخل فراهم مي كنند. ـ ميزان رطوبت، تغيرات و نوسانات مداوم درجه حرارت(روز گرم و شب سرد) عوامل جوي، همگي مقاومت بناي پير و فرسوده را تضعيف مي كنند. طبعاً اين مقاومت حد معيني دارد مجموعه عوامل نامبرده مخل ادامه زندگي بنا مي شوند.
آسيب و عارضه> …..عدم تعادل> ….عامل مخل
بنابراين مشاهده آسيب و عارضه در بنا دال بر عدم وجود تعادل است كه در چنين شرايطي ريشه يابي عامل مخل در دستور كار قرار مي گيرد.
به طور كلي عوامل تخريب مجموعه‌اي از كنشها و آسيبها هستند كه در تغيير شكل و تخريب بنا مؤثر واقع مي شوند. نحوه تعمير بنا نيز بستگي به نوع اين عوامل مخل و مخرب دارد. پس ابتدا بايد عواملي را كه موجب صدمه ديدن بنا و يا نهايتاً ويراني آن شده اند بررسي كرد و سپس چگونگي تعمير و حفظ و نگهداري آن را طراحي و اقدام را آغاز كرد.

2.5-عوامل مؤثر در تخريب بنا
1.2.5 عوامل طبيعي
مانند رعد و برق، ـ رطوبت ناشي از آبهاي زيرزميني يا ريزش باران و برف، باد، زلزله، عوامل بيولوژيك. ـ تأثير عوامل طبيعي به نحوه استقرار، ـ تشكل بنا و مصالح مورد استفاده متفاوت بستگي دارد.
2.2.5عوامل اجتماعي و سوانح
مانند جنگ، ـ مهاجرت و آتش سوزي.
3.2.5 عوامل تخريب مربوط به شيوه خاص زندگي ماشيني
مانند تأسيسات بنا از قبيل فاضلاب، ـ كانال كشي و غيره.
4.2.5 عوامل تخريب مستقيم به وسيله مردم و حكام وقت
از جمله مي توان به تخريب حصارها و خندقها با هدف گسترش شهرها، ـ تخريب بناهاي عظيم به منظور استفاده از مصالح آنها و همچنين استفاده نادرست از ابنيه قديمي، ـ استقرار مردم در واحدها و مجموعه هاي بزرگ ديمي و دخل و تصرف شديد و ناهنجار در آنها، حفاري ابنيه به منظور گنج يابي، اقدامات بدون مطالعه و برنامه ريزي افراد خيّر به منظور تعمير، تغيير فشار آبهاي زيرزميني بر اثر حفر چاهاي عميق و پمپاژها.
جدول 1 مي تواند در انطباق عارضه با بعضي از مسائل موجود در بنا ما را ياري رساند، ـ بدين معني كه ضمن تجزيه بنا به بررسي پلان در بخشهاي مختلف و الحاقات بنا در تمام ابعاد(پلانمتريك و احجام)مي پردازيم كه در نهايت يكي از ابزارها براي مطالعه تنشها و عدم تعادل در بناهاست.
3.5اشاره اي به شناسايي آسيبها
نخستين اقدام ضروري برداشت صحيح از اثر آسيب ديده و تهيه نقشه هاي كامل آن است.در اين نقشه ها ارائه وانعكاس جابه‌جاييها،انحرافات و دخالتها (الحاقات)ضروري است.
به اين ترتيب ضايعات بنا به طور دقيق در اين نقشه معرفي مي شود. پس از شناخت و معرفي ضايعه، ـ مرحله بررسي و مطالعه در مورد علل آن آغاز مي شود.كارشناسان و متخصصان به سونداژ و رديابي عامل مخل مي پردازند. هر عرضه اي ممكن است معلول چند عامل باشد. لذا بررسي و شناخت تمامي اين عوامل ضروري است. براي مثال رانش يك ديوار در لحظه ممكن است بر اثر رطوبت در پي يا فشار تاق بالاي ديوار باشد. پس از راه بصري و برداشت عملي عارضه را شناسايي و آن را رديابي مي كنيم تا علل آن معلوم گردد. پس از شناخت اين علل و عوامل مرحله تشخيص، ـ درمان و فنون و تكنيكهاي وابسته شروع مي شود.
در اين مرحله لازم است از مصالح و تكنيكي استفاده شود كه صدمات كمتري به بنا وارد آورد و در صورت لزوم در آينده قابل تعويض و جايگزيني باشد.

4.5فرسايش و زوال
تغيير خواص مصالح معمولاً متأثر از يك و يا هر دو عامل زير است:
الف)تنشها(داخلي و خارجي)
ب)روندهاي فساد و تحليل رفتگي
1.4.5تنشهاي عامل فرسايش و زوال به دو گروه خارجي و داخلي تقسيم مي شوند كه از مجموعه عوامل مختلف تأثير مي پذيرد:
بارزياد وارد بر سازه
اگرچه بارهاي كششي در حدي نيستند كه باعث ايجاد شكافهاي قابل روئت گردند. اما مي توانند تركها و خلل و فرج ريز را گسترش دهند و موجب افزايش پيشروي آنها شوند و بدين ترتيب عوامل مناسب براي نفوذ آب و رطوبت را فراهم آورند و در نتيجه باعث فرسايش شوند(شكل 1)
در ديوارهاي خشتي تنش كششي مي تواند در نقاط اتصال موجب باز شدن مختصر اتصالها گردد و همين امر باعث نفوذ آب مي شود و در نتيجه شرايط مناسب را براي فرسايش فراهم مي آورد.
تنشهاي حاصل از تغييرات دما:تمامي مواد و مصالح در برابر حرارت منبسط و در برابر سرما منقبض مي گردندو اگرچنانچه به هر وسيله از اين تغييرات جلوگيري شود تنشهاي حاصله موجب ايجاد شكستگي در مصالح مي گرد(شكل 2).اختلاف دما بين شب و روز بويژه در آسمان صاف به مراتب بيشتر است زيرا مواد و مصالح در برابر آفتاب بسيار گرم و در شبهاي صاف به شدت سرد مي شوند. ارقام زير تغييرات پيش بيني شده براي يك قطعه يك متري از مواد مختلف (به صورت آزاد و غير مسدود)را بر اثر يك تغيير دماي C30 نشان مي دهد.
mm 25/0 = گرانيت (سنگ خارا)
mm 4/0 – 3/0 = ملات ماسه و آهك
mm 20/0 – 15/0= خشت پخته
mm 15/0 = مرمر
mm 4/0-3 = بتون
mm 5/0 = سنگ آهكي
تغييرات طولي در ساير موادي كه معمولاً به همراه ساير مصالح ساختماني به كار گرفته مي شوند به شرح زير است:
mm 3/0 = آهن
mm 3/0= شيشه
mm 7/0 آلومينيم
mm 0/3-5/1 = رزين پلاستيكي
mm. 7/0 = پلاستيك تقويت شده
اگر مواد و مصالحي با ضرايب انبساط متفاوت در نقاط اتصال به كارگرفته شوند زمينه ايجاد تنش كششي و برشي فراهم مي آيد كه ميزان تنش با افزايش طول قطعات مورد نظر بيشتر مي شود.انبساط حاصل از حرارت در قطعات بسيار بلند ايجاد تنش مي كند. اگر از اين انبساط جلوگيري شود و يا مصالح مختلفي به شكل غير قابل انبساط و به صورت سفت و انعطاف ناپذير كه بر اثر انبساط با هم به كار روند تنشهاي حاصله مي تواند موجب تغيير شك سازه يا ايجاد تركهايي در آن شود(شكل هاي 3و4)
انفصالي كه در اثر انبساط در نقاط اتصال حاصل مي گردد در نتيجه انقباض مجدد بسته نمي شود، زيرا اين تركهاي حاصله با مواد زايد پر مي شوند و همين امر موجب مي شود كه بيشتر باز شوند. بر حسب محاسبه در يك ورقه 6 متري كه بر اثر تغيير دماي C10 حدود mm25/0 ر انبساط مي يابد تورمي در حدmm 25 ايجاد مي شود.
قطعات مرمر كه در ديواره ها به كار مي روند اگر چنانچه مرتبط و نزديك به هم مورد استفاده قرار گيرند انبساط قابل توجهي پيدا مي كنند. به طوري كه در شكل 5 مشاهده مي شود سطح منحني داراي تنش كششي است و تركهاي بسيار ريز كه در آن ايجاد مي شوند روند تغيير و فرسايش را تسهيل مي كنند.
چنانچه مي دانيم مرمر تركيبي است از بلورهاي عريضي از كربنات كلسيم كه ضريب انبساط آن به تبع جهت استقرار بلور تغيير مي كند(شكل 6) ضرايب انبساط كربنات كلسيم عبارتند از :
m/mc 6-10 * 25 درطول محور C
m/mc 6-10 * 5
تمامي بلورها بر اثر افزايش دما در طول محور C منبسط و در طول محور عمود بر آن منقبض مي شوند. اين تحولات موجب ايجاد تنش در بين دو بلور كه به نوبه خود باعث انبساط دو بلور مي شوند و شرايط مناسب براي انفصال دو بلور را فراهم مي كند و در نتيجه دو بلور از هم دور مي شوند.
تنشهاي داخلي حاصل از اين پديده ها مي توانند از يك سو باعث انفصال بلورها و از سوي ديگر باعث ايجاد اختلاف سطح در آنها شود. نتيجه نهايي عبارت است از ايجادتركها و شكستگيهاي ريزي كه به نوبه خود شرايط مناسب را براي نفوذ آب به داخل فراهم مي آورد و موجب تسريع روند فرسايش مي گردند. ترك پذيري مرمر در گذر زمان افزايش مي يابد.
طنين ها و لرزش
معمولاً تمامي مواد و مصالح بناهايي كه در آنها لرزش بوجود مي آيد به طور متفاوت تحت تأثير نيروهاي كششي و فشاري قرار مي گيرند. در اين مورد نيز قانون

 

دانلود مستقیم فایل