معناي

فایل معناي‌ فلسفه‌ از ديدگاه‌ داوري‌ اردكاني‌ – به روز شده

فایل معناي‌ فلسفه‌ از ديدگاه‌ داوري‌ اردكاني‌ – به روز شده

معناي‌ فلسفه‌ از ديدگاه‌ داوري‌ اردكاني‌
فلسفه‌ چيست‌؟
از طرح‌ پرسش‌ فلسفه‌ چيست‌؟ چه‌ مقصودي‌ داريم‌؟ وقتي‌ مي‌پرسيم‌ كه‌ فلسفه‌ چيست‌، بسته‌ به‌ اينكه‌ پرسش‌ در چه‌ مرتبه‌اي‌ طرح‌ شده‌ باشد، جواب‌ آن‌ متفاوت‌ است‌. مثلاً ممكن‌ است‌ كسي‌ در متني‌ كه‌ مي‌خواند به‌ لفظ‌ فلسفه‌ برخورد كند و معني‌ آن‌ را نداند و بپرسد كه‌ فلسفه‌ چيست‌. در جواب‌ اين‌ پرسش‌ مي‌توان‌ شرحي‌ در باب‌ لفظ‌ فلسفه‌ داد يا نوع‌ مسائلي‌ را كه‌ در فلسفه‌ مورد بحث‌ قرار مي‌گيرد ذكر كرد. اين‌ پرسش‌ را اهل‌ منطق‌ و فلسفه‌ پرسش‌ از ماي‌ شارحه‌ مي‌گويند. «ما» به‌ معني‌ «چيست‌» است‌ و با ماي‌ شارحه‌ پرسش‌ از مفهوم‌ شي‌ء مي‌شود. اين‌ نوع‌ پرسش‌ در چه‌ مرتبه‌اي‌ مطرح‌ مي‌شود؟ آيا اين‌ سؤال‌ را صرفاً اشخاصي‌ مطرح‌ مي‌كنند كه‌ هيچ‌ مفهومي‌ از فلسفه‌ ندارند؟ نه‌، گاهي‌ اهل‌ پژوهش‌ هم‌ اين‌ پرسش‌ را به‌ ميان‌ مي‌آورند و به‌ پژوهش‌ در آثار فلسفه‌ مي‌پردازند كه‌ تعاريف‌ فلسفه‌ را گردآوري‌ كنند. در اين‌ مورد هم‌ پرسش‌ از مفهوم‌ فلسفه‌ شده‌ است‌، بدين‌ معني‌ كه‌ پژوهنده‌ احياناً تماسي‌ با معني‌ فلسفه‌ نداشته‌ و اقوال‌ ديگران‌ را نقل‌ كرده‌ است‌. اما فيلسوف‌ كه‌ فلسفه‌ را تعريف‌ مي‌كند به‌ پرسش‌ ماي‌ شارحه‌ جواب‌ نمي‌دهد و شرح‌ لفظ‌ و بيان‌ مفهوم‌ نمي‌كند، بلكه‌ معني‌ و ماهيت‌ را باز مي‌گويد؛ اما همين‌ تعريف‌ را وقتي‌ پژوهنده‌ نقل‌ مي‌كند، ممكن‌ است‌ پاسخ‌ ماي‌ شارحه‌ داده‌ و از مفهوم‌ تجاوز نكرده‌ باشد. چه‌ مي‌شود كه‌ تعريفي‌ را يكبار جواب‌ از ماي‌ شارحه‌ مي‌دانيم‌ و همان‌ تعريف‌ در محل‌ ديگر جواب‌ ماي‌ حقيقيه‌ است‌؟ (با ماي‌ حقيقيه‌ پرسش‌ از حقيقت‌ و ماهيت‌ اشياء مي‌شود.) اين‌ اختلاف‌ ناشي‌ از اعتبار نويسنده‌ و خواننده‌ يا گوينده‌ و شنونده‌ است‌.
براي‌ روشن‌ شدن‌ مطلب‌ يكي‌ از تعاريف‌ فلسفه‌ را مي‌آوريم‌: فلسفه‌، علم‌ به‌ اعيان‌ اشياء چنان‌ كه‌ هستند به‌ قدر طاقت‌ بشر است‌. تمامي‌ محصلاني‌ كه‌ شروع‌ به‌ يادگرفتن‌ فلسفه‌ي‌ اسلامي‌ مي‌كنند اين‌ عبارت‌ را ياد مي‌گيرند ولي‌ هنوز ماهيت‌ فلسفه‌ را نمي‌دانند، هرچند كه‌ تعريف‌ مذكور بيان‌ ماهيت‌ فلسفه‌ است‌؛ بسته‌ به‌ اينكه‌ پرسش‌ را با چه‌ زباني‌ بگوييم‌ و با چه‌ گوشي‌ بشنويم‌ مراتب‌ فهم‌ و ادراك‌ ما از پرسش‌ و پاسخ‌ فرق‌ مي‌كند. طوايف‌ مختلف‌، از فيلسوف‌ و متكلم‌ و صوفي‌ و سوفسطايي‌، كه‌ پرسش‌ از فلسفه‌ مي‌كنند، مرادشان‌ از اين‌ پرسش‌ متفاوت‌ است‌ و جوابي‌ كه‌ مي‌دهند صرفاً بيان‌ ذات‌ فلسفه‌ نمي‌كند و اي‌ بسا كه‌ اصلاً به‌ ماهيت‌ فلسفه‌ ربطي‌ ندارد بلكه‌ به‌ نحو صريح‌ يا مضمر متضمن‌ نوعي‌ انكار و اثبات‌ است‌. حتي‌ فلاسفه‌ به‌ پرسش‌ فلسفه‌ چيست‌؟ پاسخهاي‌ متفاوت‌ داده‌اند.

آيا مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ هر فيلسوفي‌ در تعريف‌ فلسفه‌ به‌ فلسفه‌ي‌ خود نظر داشته‌ و از زمان‌ ارسطو تاكنون‌ هر وقت‌ پرسش‌ از ماهيت‌ فلسفه‌ شده‌، پرسش‌ كننده‌ جوابي‌ متناسب‌ با مبادي‌ تفكر خود به‌ آن‌ داده‌ و فلسفه‌ي‌ خود را تعريف‌ كرده‌ است‌؟ ظاهراً به‌ اين‌ پرسش‌ بايد پاسخ‌ مثبت‌ داده‌ شود، زيرا به‌

معناي‌, فلسفه‌, از, ديدگاه‌, داوري‌, اردكاني‌

 

دانلود مستقیم فایل

فایل تحقیق معناي لغوي – اصطلاحي مباهله وچگونگي اداء آن – به روز شده

فایل تحقیق معناي لغوي – اصطلاحي مباهله وچگونگي اداء آن – به روز شده

معناي لغوي – اصطلاحي مباهله وچگونگي اداء آن
اين سوگند يا نفرين در اسلام با 2 نام مختلف كه هر دو از ريشه واحدي گرفته شده اند شناخته مي شود:
1)مبادله (MOBAHELE) : يكديگر را نفرين و لعنت كردن .در اصل از ماده ي ((بهل)) بر وزن (اهل) به معني رها كردن وقيد وبند را از چيزي برداشتن است . وابتهال در دعا به معني تفرع و واگذاري كار به خدا است.
و اگر انرا گاهي به معني هلاكت ولعن و دوري از خدا گرفتهاند نيز به خاطر اين است كه رها كردن بنده به حال خود اين نتايج را به دنبال مي اورد واز نظر مفهوم متداول ان كه از ايه مباهله گرفته شده به معني نفرين كردن دو نفر به يكديگر است بدين ترتيب كه افرادي كه با هم درباره يك مسئله مهم مذهبي گفتگو دارند در يك جا جمع شوند وبه درگاه خدا تضرع كنند واز او بخواهند كه دروغگو را رسوا ساز و مجازات كند
پيشينه تاريخي مباهله در نزد قوم سام از دوره ي تمدن بابل به بعد تنها وسيله رايج و بين المللي براي اثبات حقيقت بوده ودر ميان شيعيان به سال 254 هجري مي رسد
2)ملاعنه: كه از ريشه لعن گرفته شده وبه باب مفاعله برده شده است نيز به معني مباهله است.
عمليات داراي 3مرحله است
1)نشستن دو زانو وقرار دادن دو دست بر روي ران ها گويي اماده مبارزه با دشمن است
2)اماده ساختن دو دست براي سوگند ياد كردن
3)بلند كردن دو دست به سوي اسمان و اداي الفاظ مخصوص
هيئت نمايندگي نجران در مدينه
بخش با صفاي ((نجران)) با هفتاد دهكده تابع خود در نقطهي مرزي حجاز و يمن قرار گرفته است. در اغاز طلوع اسلام اين نقطه تنها منطقه مسيحي نشين حجاز بود پيامبر اسلام به موازات مكاتبه با سران دول ومراكز مذهبي جهان نامه اي به اسقف نجران (كشيش بزرگ) .((ابوحارثه)) نوشت و طي ان نامه ساكنان نجران را به ايين اسلام دعوت نمود اينك مضمون نامه ي ان حضرت:
((به نام خداي ابراهيم واسحاق و يعقوب. خداي ابراهيم واسحاق و يعقوب را حمد وستايش مي كنم و شما ها را از پرستش بندگان به پرستش خدا دعوت مي كنم شما را دعوت مي كنم كه از ولايت بندگان خدا خارج شويد ودر ولايت خداوند وارد شويد واگر دعوت مرا نپذيرفتيد لااقل بايد به حكومت اسلامي ماليات بپردازيد تا از جان مال شما دفاع كند . ))
نمايندگان پيامبران وارد نجران شده نامه ي پيامبر را به اسقف نجران دادند او براي تصميم گيري شورايي مركب از شخصيت هاي بارز مذهبي وغير مذهبي تشكيل داد يكي از افراد طرف مشورت ((شرجيل)) بود كه به عقل ودرايت و كارداني معروف بود او گفت: مامكرر از پيشوايان مذهبي خود شنيده ايم : روزي منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعيل انتقال خواهد يافت وهيج بعيد نيست كه محمد از اولاد اسماعيل است همان پيامبر موعود باشد
شورا نظر داد كه گروهي به عنوان ((هيئت نمايندگي نجران)) به مدينه بروند تا از نزديك دلايل نبوت محمد (ص) را مورد بررسي قرار دهند بدين ترتيب 60تن از ارزنده ترين و داناترين مردم نجران انتخاب گرديدند كه در راس انان 3 پيشواي مذهبي قرار داشت:
1- ((ابوحارثه بن علقمه)) اسقف وحاكم نجران و نماينده رسمي كليسا در حجاز
2- ((عبد المسيح )9 رئيس خدمات شهري ورئيس هيئت نمايندگي (عاقب)
3- ((ايهم يا سيد )) مدير كاروان هاي نجران
هيئت نمايندگي طرف عصر در حالي كه لباس هاي تجملي ابريشم

تحقیق, معناي, لغوي, ,, اصطلاحي, مباهله, وچگونگي, اداء, آن

 

دانلود مستقیم فایل

فایل تحقیق معناي سبز زندگي از نگاه قرآن – به روز شده

فایل تحقیق معناي سبز زندگي از نگاه قرآن – به روز شده

معناي سبز زندگي از نگاه قرآن
و الشمس والضحيها والقمراذا تليها و النهاراذاجليها و اليل اذا يغشيهاو…وقدافلح من زكيهاو قد خاب من دسيها(1)
به راستي كه رستگار شد كسي كه نفس خويش را از آلودگي ها پاك كردوزيانكار شد كسي كه خودراآلوده ساخت.

خداوند متعال با اين كه نيازي به سوگند ندارد براي اين كه مارا از اهميت تزكيه نفس آگاه كند دراين سوره11 قسم خورده است.ودرجاي ديگر از قرآن، فلسفه بعثت پيامبر(صلي الله عليه و اله) را تعليم وتزكيه انسان ها بيان فرموده:«…و يزكيهم ويعلمهم الكتاب و الحكمه»(2)

همچنان كه خود پيامبر(صلي الله عليه و اله) درمورد فلسفه بعثت خودفرمودند:«اني بعثت لاتمم مكارم الاخلاق»

همان طوركه درآيه شريفه مي بينيم براي تهذيب نفس از لفظ «يزكيهم» (تزكيه) استفاده شده است.تزكيه گرچه از تطهيربه معناي پاك كردن روح گرفته مي شود ولي از نظر معنا عميق تر است.در تطهير رشد بعدي در نظر گرفته نشده ولي درتزكيه رشدو كمال بعدي شيء تزكيه شده در نظرگرفته شده است.مريضي كه در اثر مرض قواي او تحليل رفته هنگامي كه ميكروب مرض رادرنهاد اوازبين ببرند به طور طبيعي قواي ازدست رفته خود را باز يافته وسلامت ونيرومند مي گردد.

رسالت پيامبر اكرم(صلي الله عليه و اله)اين بود كه اول ميكروبها را بخشكاند وخارو خاشاك را برطرف كندوراه رشدوتعالي راهمواركند .سپس بذر حكمت وعلم رادر قلوب بيفشاند. پيامبر(صلي الله عليه و اله) مبعوث شدتا عقيده انسان هارااز كفر وشرك وجهل وتعصبات ورسومات غلط و…روح آنهارااز خبائث وهوي پرستي وضعف وترس وحسدو…وگفتارورفتارشان راازتهمت ونفاق ورياكاري وزورگويي و… وجامعه وفرهنگ واقتصادوسياست وزندگي شان رااز باطل ومنكر،جنايت وعقب ماندگي وبردگي وبي سوادي نجات بخشد. با توجه به اين مقدمه واينكه پيامبر فلسفه بعثت را تمام كردن مكارم اخلاق بيان فرمودند: ببينيم منظوراز اخلاق چيست؟

اخلاق جمع خلق به معناي شكل دروني انساني وغرايز وصفات روحي او مي باشد. علم اخلاق

تحقیق, معناي, سبز, زندگي, از, نگاه, قرآن

 

دانلود مستقیم فایل

معناي‌ فلسفه‌ از ديدگاه‌ داوري‌ اردكاني‌ – فایل جدید

معناي‌, فلسفه‌, از, ديدگاه‌, داوري‌, اردكاني‌

معناي‌ فلسفه‌ از ديدگاه‌ داوري‌ اردكاني‌
فلسفه‌ چيست‌؟
از طرح‌ پرسش‌ فلسفه‌ چيست‌؟ چه‌ مقصودي‌ داريم‌؟ وقتي‌ مي‌پرسيم‌ كه‌ فلسفه‌ چيست‌، بسته‌ به‌ اينكه‌ پرسش‌ در چه‌ مرتبه‌اي‌ طرح‌ شده‌ باشد، جواب‌ آن‌ متفاوت‌ است‌. مثلاً ممكن‌ است‌ كسي‌ در متني‌ كه‌ مي‌خواند به‌ لفظ‌ فلسفه‌ برخورد كند و معني‌ آن‌ را نداند و بپرسد كه‌ فلسفه‌ چيست‌. در جواب‌ اين‌ پرسش‌ مي‌توان‌ شرحي‌ در باب‌ لفظ‌ فلسفه‌ داد يا نوع‌ مسائلي‌ را كه‌ در فلسفه‌ مورد بحث‌ قرار مي‌گيرد ذكر كرد. اين‌ پرسش‌ را اهل‌ منطق‌ و فلسفه‌ پرسش‌ از ماي‌ شارحه‌ مي‌گويند. «ما» به‌ معني‌ «چيست‌» است‌ و با ماي‌ شارحه‌ پرسش‌ از مفهوم‌ شي‌ء مي‌شود. اين‌ نوع‌ پرسش‌ در چه‌ مرتبه‌اي‌ مطرح‌ مي‌شود؟ آيا اين‌ سؤال‌ را صرفاً اشخاصي‌ مطرح‌ مي‌كنند كه‌ هيچ‌ مفهومي‌ از فلسفه‌ ندارند؟ نه‌، گاهي‌ اهل‌ پژوهش‌ هم‌ اين‌ پرسش‌ را به‌ ميان‌ مي‌آورند و به‌ پژوهش‌ در آثار فلسفه‌ مي‌پردازند كه‌ تعاريف‌ فلسفه‌ را گردآوري‌ كنند. در اين‌ مورد هم‌ پرسش‌ از مفهوم‌ فلسفه‌ شده‌ است‌، بدين‌ معني‌ كه‌ پژوهنده‌ احياناً تماسي‌ با معني‌ فلسفه‌ نداشته‌ و اقوال‌ ديگران‌ را نقل‌ كرده‌ است‌. اما فيلسوف‌ كه‌ فلسفه‌ را تعريف‌ مي‌كند به‌ پرسش‌ ماي‌ شارحه‌ جواب‌ نمي‌دهد و شرح‌ لفظ‌ و بيان‌ مفهوم‌ نمي‌كند، بلكه‌ معني‌ و ماهيت‌ را باز مي‌گويد؛ اما همين‌ تعريف‌ را وقتي‌ پژوهنده‌ نقل‌ مي‌كند، ممكن‌ است‌ پاسخ‌ ماي‌ شارحه‌ داده‌ و از مفهوم‌ تجاوز نكرده‌ باشد. چه‌ مي‌شود كه‌ تعريفي‌ را يكبار جواب‌ از ماي‌ شارحه‌ مي‌دانيم‌ و همان‌ تعريف‌ در محل‌ ديگر جواب‌ ماي‌ حقيقيه‌ است‌؟ (با ماي‌ حقيقيه‌ پرسش‌ از حقيقت‌ و ماهيت‌ اشياء مي‌شود.) اين‌ اختلاف‌ ناشي‌ از اعتبار نويسنده‌ و خواننده‌ يا گوينده‌ و شنونده‌ است‌.
براي‌ روشن‌ شدن‌ مطلب‌ يكي‌ از تعاريف‌ فلسفه‌ را مي‌آوريم‌: فلسفه‌، علم‌ به‌ اعيان‌ اشياء چنان‌ كه‌ هستند به‌ قدر طاقت‌ بشر است‌. تمامي‌ محصلاني‌ كه‌ شروع‌ به‌ يادگرفتن‌ فلسفه‌ي‌ اسلامي‌ مي‌كنند اين‌ عبارت‌ را ياد مي‌گيرند ولي‌ هنوز ماهيت‌ فلسفه‌ را نمي‌دانند، هرچند كه‌ تعريف‌ مذكور بيان‌ ماهيت‌ فلسفه‌ است‌؛ بسته‌ به‌ اينكه‌ پرسش‌ را با چه‌ زباني‌ بگوييم‌ و با چه‌ گوشي‌ بشنويم‌ مراتب‌ فهم‌ و ادراك‌ ما از پرسش‌ و پاسخ‌ فرق‌ مي‌كند. طوايف‌ مختلف‌، از فيلسوف‌ و متكلم‌ و صوفي‌ و سوفسطايي‌، كه‌ پرسش‌ از فلسفه‌ مي‌كنند، مرادشان‌ از اين‌ پرسش‌ متفاوت‌ است‌ و جوابي‌ كه‌ مي‌دهند صرفاً بيان‌ ذات‌ فلسفه‌ نمي‌كند و اي‌ بسا كه‌ اصلاً به‌ ماهيت‌ فلسفه‌ ربطي‌ ندارد بلكه‌ به‌ نحو صريح‌ يا مضمر متضمن‌ نوعي‌ انكار و اثبات‌ است‌. حتي‌ فلاسفه‌ به‌ پرسش‌ فلسفه‌ چيست‌؟ پاسخهاي‌ متفاوت‌ داده‌اند.

آيا مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ هر فيلسوفي‌ در تعريف‌ فلسفه‌ به‌ فلسفه‌ي‌ خود نظر داشته‌ و از زمان‌ ارسطو تاكنون‌ هر وقت‌ پرسش‌ از ماهيت‌ فلسفه‌ شده‌، پرسش‌ كننده‌ جوابي‌ متناسب‌ با مبادي‌ تفكر خود به‌ آن‌ داده‌ و فلسفه‌ي‌ خود را تعريف‌ كرده‌ است‌؟ ظاهراً به‌ اين‌ پرسش‌ بايد پاسخ‌ مثبت‌ داده‌ شود، زيرا به‌

 

دانلود مستقیم فایل

تحقیق معناي لغوي – اصطلاحي مباهله وچگونگي اداء آن – فایل جدید

تحقیق, معناي, لغوي, ,, اصطلاحي, مباهله, وچگونگي, اداء, آن

معناي لغوي – اصطلاحي مباهله وچگونگي اداء آن
اين سوگند يا نفرين در اسلام با 2 نام مختلف كه هر دو از ريشه واحدي گرفته شده اند شناخته مي شود:
1)مبادله (MOBAHELE) : يكديگر را نفرين و لعنت كردن .در اصل از ماده ي ((بهل)) بر وزن (اهل) به معني رها كردن وقيد وبند را از چيزي برداشتن است . وابتهال در دعا به معني تفرع و واگذاري كار به خدا است.
و اگر انرا گاهي به معني هلاكت ولعن و دوري از خدا گرفتهاند نيز به خاطر اين است كه رها كردن بنده به حال خود اين نتايج را به دنبال مي اورد واز نظر مفهوم متداول ان كه از ايه مباهله گرفته شده به معني نفرين كردن دو نفر به يكديگر است بدين ترتيب كه افرادي كه با هم درباره يك مسئله مهم مذهبي گفتگو دارند در يك جا جمع شوند وبه درگاه خدا تضرع كنند واز او بخواهند كه دروغگو را رسوا ساز و مجازات كند
پيشينه تاريخي مباهله در نزد قوم سام از دوره ي تمدن بابل به بعد تنها وسيله رايج و بين المللي براي اثبات حقيقت بوده ودر ميان شيعيان به سال 254 هجري مي رسد
2)ملاعنه: كه از ريشه لعن گرفته شده وبه باب مفاعله برده شده است نيز به معني مباهله است.
عمليات داراي 3مرحله است
1)نشستن دو زانو وقرار دادن دو دست بر روي ران ها گويي اماده مبارزه با دشمن است
2)اماده ساختن دو دست براي سوگند ياد كردن
3)بلند كردن دو دست به سوي اسمان و اداي الفاظ مخصوص
هيئت نمايندگي نجران در مدينه
بخش با صفاي ((نجران)) با هفتاد دهكده تابع خود در نقطهي مرزي حجاز و يمن قرار گرفته است. در اغاز طلوع اسلام اين نقطه تنها منطقه مسيحي نشين حجاز بود پيامبر اسلام به موازات مكاتبه با سران دول ومراكز مذهبي جهان نامه اي به اسقف نجران (كشيش بزرگ) .((ابوحارثه)) نوشت و طي ان نامه ساكنان نجران را به ايين اسلام دعوت نمود اينك مضمون نامه ي ان حضرت:
((به نام خداي ابراهيم واسحاق و يعقوب. خداي ابراهيم واسحاق و يعقوب را حمد وستايش مي كنم و شما ها را از پرستش بندگان به پرستش خدا دعوت مي كنم شما را دعوت مي كنم كه از ولايت بندگان خدا خارج شويد ودر ولايت خداوند وارد شويد واگر دعوت مرا نپذيرفتيد لااقل بايد به حكومت اسلامي ماليات بپردازيد تا از جان مال شما دفاع كند . ))
نمايندگان پيامبران وارد نجران شده نامه ي پيامبر را به اسقف نجران دادند او براي تصميم گيري شورايي مركب از شخصيت هاي بارز مذهبي وغير مذهبي تشكيل داد يكي از افراد طرف مشورت ((شرجيل)) بود كه به عقل ودرايت و كارداني معروف بود او گفت: مامكرر از پيشوايان مذهبي خود شنيده ايم : روزي منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعيل انتقال خواهد يافت وهيج بعيد نيست كه محمد از اولاد اسماعيل است همان پيامبر موعود باشد
شورا نظر داد كه گروهي به عنوان ((هيئت نمايندگي نجران)) به مدينه بروند تا از نزديك دلايل نبوت محمد (ص) را مورد بررسي قرار دهند بدين ترتيب 60تن از ارزنده ترين و داناترين مردم نجران انتخاب گرديدند كه در راس انان 3 پيشواي مذهبي قرار داشت:
1- ((ابوحارثه بن علقمه)) اسقف وحاكم نجران و نماينده رسمي كليسا در حجاز
2- ((عبد المسيح )9 رئيس خدمات شهري ورئيس هيئت نمايندگي (عاقب)
3- ((ايهم يا سيد )) مدير كاروان هاي نجران
هيئت نمايندگي طرف عصر در حالي كه لباس هاي تجملي ابريشم

 

دانلود مستقیم فایل

تحقیق معناي سبز زندگي از نگاه قرآن – فایل جدید

تحقیق, معناي, سبز, زندگي, از, نگاه, قرآن

معناي سبز زندگي از نگاه قرآن
و الشمس والضحيها والقمراذا تليها و النهاراذاجليها و اليل اذا يغشيهاو…وقدافلح من زكيهاو قد خاب من دسيها(1)
به راستي كه رستگار شد كسي كه نفس خويش را از آلودگي ها پاك كردوزيانكار شد كسي كه خودراآلوده ساخت.

خداوند متعال با اين كه نيازي به سوگند ندارد براي اين كه مارا از اهميت تزكيه نفس آگاه كند دراين سوره11 قسم خورده است.ودرجاي ديگر از قرآن، فلسفه بعثت پيامبر(صلي الله عليه و اله) را تعليم وتزكيه انسان ها بيان فرموده:«…و يزكيهم ويعلمهم الكتاب و الحكمه»(2)

همچنان كه خود پيامبر(صلي الله عليه و اله) درمورد فلسفه بعثت خودفرمودند:«اني بعثت لاتمم مكارم الاخلاق»

همان طوركه درآيه شريفه مي بينيم براي تهذيب نفس از لفظ «يزكيهم» (تزكيه) استفاده شده است.تزكيه گرچه از تطهيربه معناي پاك كردن روح گرفته مي شود ولي از نظر معنا عميق تر است.در تطهير رشد بعدي در نظر گرفته نشده ولي درتزكيه رشدو كمال بعدي شيء تزكيه شده در نظرگرفته شده است.مريضي كه در اثر مرض قواي او تحليل رفته هنگامي كه ميكروب مرض رادرنهاد اوازبين ببرند به طور طبيعي قواي ازدست رفته خود را باز يافته وسلامت ونيرومند مي گردد.

رسالت پيامبر اكرم(صلي الله عليه و اله)اين بود كه اول ميكروبها را بخشكاند وخارو خاشاك را برطرف كندوراه رشدوتعالي راهمواركند .سپس بذر حكمت وعلم رادر قلوب بيفشاند. پيامبر(صلي الله عليه و اله) مبعوث شدتا عقيده انسان هارااز كفر وشرك وجهل وتعصبات ورسومات غلط و…روح آنهارااز خبائث وهوي پرستي وضعف وترس وحسدو…وگفتارورفتارشان راازتهمت ونفاق ورياكاري وزورگويي و… وجامعه وفرهنگ واقتصادوسياست وزندگي شان رااز باطل ومنكر،جنايت وعقب ماندگي وبردگي وبي سوادي نجات بخشد. با توجه به اين مقدمه واينكه پيامبر فلسفه بعثت را تمام كردن مكارم اخلاق بيان فرمودند: ببينيم منظوراز اخلاق چيست؟

اخلاق جمع خلق به معناي شكل دروني انساني وغرايز وصفات روحي او مي باشد. علم اخلاق

 

دانلود مستقیم فایل