اسم خاص خدا در دین یهود «یهوه» یعنی باشند است. این نام بسیار احترام دارد و بی جهت بر زبان آوردن آن به موجل فرمان دوم از ده فرمان [در سفر خروج/ باب20/آیه 7] که می گوید: «نام یهوه خدای خود را به باطل مبر، زیرا خداوند کسی را که اسم او را به باطل برد بی گناه نخواهد شمرد». حرام محسوب می شود. هنگام تلاوت تورات نام «یهوه» به ادونای» به معنای آقای من تبدیل می شود. در سفر خروج، خدا را اینگونه به موسی معرفی می کند: ‘هستم آنکه هستم’.
فایل جدید ارتباط دنیا و آخرت از منظر قرآن و روایات با مشخصات اخرت,آخرت,دنیا,قران,قرآن,دنبا و آخرت,حدیث,احادیث,دین,امامان,معصوم,اسلام,تاریخ,شیعه,آیات,روایات,دانشگاه,دانشجو,مقاله,تحقیق,سمینار,اندیشه اسلامی
توجه به مسئله ى معاد و تأثیر اعمال دنیوى
در آخرت آگاهى بخش و جهت دهنده ى حیات آدمى است چنان که غفلت از آن سبب فرسودگى و بى
حاصلى زندگى مى شود.
از جمله مهم ترین تعالیم ملکوتى انبیاء(علیهم
السلام) بیان کیفیت ارتباط تنگاتنگ زندگى دنیا و آخرت است و مؤمنان از رهگذر ایمان
و عمل به این تعالیم به عاقبت اندیشى و در نهایت سعادت و کمال رهنمون مى شوند.
چه رابطه اى بین اعمال دنیوى انسان و نتایج
اُخروى آن (ثواب و عقاب) وجود دارد؟
از جمله مسائلى که در بحث معاد به آن پرداخته
شده و در آیات الهى و روایات معصومین(علیهم السلام)، فراوان به چشم مى خورد، مسئله
ى جزاى اعمال و نتیجه ى کردار آدمى در دنیاست و این که هر عملى که از انسان صادر مى
شود، خوب یا بد، به گونه اى آن را در آخرت پیش روى خود خواهد دید; اما این که بین اعمال
دنیایى با نتایج اخروى آن چه ارتباطى وجود دارد، پرسشى است که باید بدان پرداخت.
قبل از هر چیز لازم است متوجه این نکته
باشیم که دنیا و آخرت با هم مرتبط اند. رابطه اى که بین این دو نشئه از حیات انسان
وجود دارد، رابطه اى است چون کاشتن و برداشتن. دنیا فصل کاشت و حرکت و تکاپو و عمل
است و آخرت فصل برداشت نتیجه ى همان تلاش ها و زحماتى که در دنیا کشیده شده است. آخرت
برگ دیگرى از حیات انسان است که توأم با بقا و جاودانگى است و سعادت و شقاوت آدمى در
آخرت، در گرو عقاید و رفتار او در دنیاست. حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام)مى فرماید………………
فایل به روز پاورپوینت توحید در قرآن و روایات و ادیان دیگر با کد فایل 28254
کاربر گرامی شما با جستجوی پاورپوینت ,توحید, در ,قرآن, و ,روایات, و ,ادیان, دیگر, به مطلب پاورپوینت توحید در قرآن و روایات و ادیان دیگر ارجاع داده شده اید. لینک دانلود در پایین برای شما آماده شده است.
فرمت فایل اصلی: ppt_قابل ویرایش
تعداد صفحات: 38
حجم فایل: 154 کیلوبایت
قسمتی از چکیده: نوع فایل: power point قابل ویرایش 38 اسلاید قسمتی از اسلایدها: اسم خاص خدا در دین یهود «یهوه» یعنی باشند است. این نام بسیار احترام دارد و بی جهت بر زبان آوردن آن به موجل فرمان دوم از ده فرمان [در سفر خروج/ باب20/آیه 7] که می گوید: «نام یهوه خدای خود را به باطل مبر، زیرا خداوند کسی را که اسم او
فایل تحقیق در مورد تقوا از روایات مختلف و قرآن – به روز شده
تقوا محقق طوسى، راه ديگر مانعزدايى از سير و سلوك را «تقوا» و تقوا را داراى سه ضلع و ركن معرفى كرده است: ترس از خدا و تحاشى از كار زشت و قصد قربت در آن ترس و اين تحاشى. در باره تقوا آمده است: «بلى من أوفى بعهده و اتقى فإن الله يحب المتقين» (1) متقين، محبوب خدا هستند. البته همان طور كه تقوا مراتبى دارد محبوبيت الهى هم درجاتى دارد. مهم، آن است كه انسان در تقوا سه ركن آن را رعايت كند: ركن اول اين كه از خدا بترسد و اين خوف، خوف ساده باشد و بر اساس ترس از خدا تحاشى داشته باشد. ركن دوم «تحاشى» از گناه است، بدين معنا كه اگر گناه در وسط باشد، انسان خود را به حاشيه بكشد تا به آن آلوده نشود؛ مثل اين كه، گفته مىشود: «از گناه اجتناب كنيد» ؛ يعنى، شما دريك جانب قرار گيريد و گناه در جانب ديگر قرار گيرد؛ يعنى، سعى كنيد با پروا از متن كه گناه است به حاشيه صفا و نجات قدم برداريد. ركن سوم اين است كه چه در آن ترس و چه در اين حاشيه رفتن، منظور، نزديك شدن به خدا باشد . برخى افراد از ترس زندان يا براى حفظ آبروى خود و هراس از ريختن آبرو، گناه نمىكنند و از آن تحاشى دارند و البته اينها خوب است. چون دورى از گناه، «توصلى» است؛ اما نشانه سير و سلوك نيست. «سالك الى الله» خود را در مسير خدا مىبيند و مسير هم مستقيم و زمام اين سالك در اين مسير مستقيم به دست خداست؛ چنانكه مىفرمايد: «ما من دابة إلا هو اخذ بناصيتها إن ربى على صراط مستقيم» (2) . كسى كه گفت: «إياك نعبد و إياك نستعين» قهرا خود را در تحت زمام حق مىبيند: «يا من بيده ناصيتى، يا عليما بضرى و مسكنتى، يا خبيرا بفقرى و فاقتى» (3) و مشابه اين مضمون در «مناجات شعبانيه» چنين آمده است: «بيدك لا بيد غيرك زيادتى و نقصى و نفعى و ضرى» (4) . بنابراين، انسان سالك خود را در راهى مىبيند كه زمام راهيان آن به دست خداست. از اين رو پرهيز و ترس او «قربة الى الله» است؛ زيرا اگر چنين نباشد، او براى خود مىترسد؛ نه براى رضاى خدا و بنابراين، اهل سير نيست. اگر انسان از گناه توبه كند و به جايى برسد كه از توبه نيز توبه كند، در فضايل، مخلص است و هرگز ريا نمىكند. تقوا كه از بهترين اوصاف انسان سالك است، گاهى انسان آن را به اين انگيزه، تحصيل مىكند كه در دنيا و آخرت عزيز باشد. چنين انسانى اخلاص ندارد؛ زيرا كار را براى تحصيل رضاى خود كرده است، نه رضاى خدا و در حقيقت او با تقوا نيست؛ زيرا او لباس تقوا را در بر كرده است تا در قيامت، جامه زرين جاه و عزت را بپوشد. اين كه مىگويند صراط مستقيم، از مو باريكتر و از شمشير تيزتر است، نمونههايش در اين بحثها ظهور مىكند. گاهى تشخيص وظيفه، از تشخيص يك موى باريك، باريكتر است. آنها كه موشكافى مىكنند توان اين را دارند كه اين مسائل را به طور دقيق ارزيابى كنند. توضيح و تحليل مطلب اين است كه مراتب اهل تقوا متفاوت است؛ زيرا: .1 گاهى كسى براى عزت و جاهمند شدن نزد جامعه، جامه تقوا را در بر مىكند. اين صبغه ريائى دارد و از بحث خارج است. .2 گاهى براى عزيز شدن نزد خدا و اولياى الهى پرهيزكار مىشود، اين عمل نيز، خوب ولى ابتدايى يا متوسط است و بنابراين، بايد آن را هم رها كرد. .3 گاهى انسان مىداند كه خدا او را عزيز مىكند ولى او براى عزيز شدن با تقوا نمىشود . اين هم كمال خوبى است. چون او براى عزيز شدن، جامه تقوا را در بر نكرده است. .4 گاهى اين دانستن را هم از ياد مىبرد؛ بلكه به عنوان وظيفه بندگى، با تقواست؛ يعنى عزيز شدن نه تنها «مطلوب» او نيست، بلكه «معلوم» او هم نيست و اين خود، فضيلت است و تملك دل طلب مىكند و چنين انسانى بنده خالص خداست. راه تحريم غير خدا راههايى را كه در شبانهروز به ما ارائهكردهاند، براى رسيدن به اين مقصود سهم مؤثرى دارد. نماز تنها كار سلبى به عنوان «نهى از فحشا و منكر» ندارد؛ چنانكه قرآن كريم مىفرمايد : «إن الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر» (5) بلكه آثار اثباتى فراوانى نيز دارد. ما نبايد در حدى باشيم كه نماز را براى «پرهيز از گناه» بخوانيم، بلكه بايد بكوشيم آن را براى «لذت لقاى حق» اقامه كنيم. گرچه توجه به لذت هم نقص است؛ ولى ما را به آن مراحل نهايى، راهنمايى و نزديك مىكند. نخستين چيزى كه در مورد نمازبه ما آموختهاند اين است كه نماز بدون طهارت، نماز نيست : «لا صلوة إلا بطهور» (6) و ما هم بايد درست تحصيل طهارت كنيم. آنگاه به ما گفتهاند: وقتى وارد نماز مىشويد، چهره جان خود را متوجه ذات اقدس و خداوند كنيد تا خداوند نيز به شما رو كند. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: «إذا قمت إلى الصلاة فأقبل على الله بوجهك يقبل عليك» (7) امام صادق ( عليه السلام) نيز فرمودند: «إني لاحب للرجل المؤمن منكم إذا قام في صلاة فريضة أن يقبل بقلبه إلى الله تعالى و لا يشغل قلبه بأمر الدنيا، فليس من عبد يقبل بقلبه في صلاته إلى الله تعالى إلا أقبل الله إليه بوجهه و أقبل بقلوب المؤمنين إليه بالمحبة بعد حب الله إياه» (8) .
فایل پاورپوینت توحید در قرآن و روایات و ادیان دیگر – به روز شده
نوع فایل: power point
قابل ویرایش 38 اسلاید
قسمتی از اسلایدها:
اسم خاص خدا در دین یهود «یهوه» یعنی باشند است. این نام بسیار احترام دارد و بی جهت بر زبان آوردن آن به موجل فرمان دوم از ده فرمان [در سفر خروج/ باب20/آیه 7] که می گوید: «نام یهوه خدای خود را به باطل مبر، زیرا خداوند کسی را که اسم او را به باطل برد بی گناه نخواهد شمرد». حرام محسوب می شود. هنگام تلاوت تورات نام «یهوه» به ادونای» به معنای آقای من تبدیل می شود. در سفر خروج، خدا را اینگونه به موسی معرفی می کند: ‘هستم آنکه هستم’.
فهرست مطالب و اسلایدها:
توحید در دین یهود
توحید در مسیحیت
توحید در اسلام
پاورپوینت ,توحید, در ,قرآن, و ,روایات, و ,ادیان, دیگر,
تقوا محقق طوسى، راه ديگر مانعزدايى از سير و سلوك را «تقوا» و تقوا را داراى سه ضلع و ركن معرفى كرده است: ترس از خدا و تحاشى از كار زشت و قصد قربت در آن ترس و اين تحاشى. در باره تقوا آمده است: «بلى من أوفى بعهده و اتقى فإن الله يحب المتقين» (1) متقين، محبوب خدا هستند. البته همان طور كه تقوا مراتبى دارد محبوبيت الهى هم درجاتى دارد. مهم، آن است كه انسان در تقوا سه ركن آن را رعايت كند: ركن اول اين كه از خدا بترسد و اين خوف، خوف ساده باشد و بر اساس ترس از خدا تحاشى داشته باشد. ركن دوم «تحاشى» از گناه است، بدين معنا كه اگر گناه در وسط باشد، انسان خود را به حاشيه بكشد تا به آن آلوده نشود؛ مثل اين كه، گفته مىشود: «از گناه اجتناب كنيد» ؛ يعنى، شما دريك جانب قرار گيريد و گناه در جانب ديگر قرار گيرد؛ يعنى، سعى كنيد با پروا از متن كه گناه است به حاشيه صفا و نجات قدم برداريد. ركن سوم اين است كه چه در آن ترس و چه در اين حاشيه رفتن، منظور، نزديك شدن به خدا باشد . برخى افراد از ترس زندان يا براى حفظ آبروى خود و هراس از ريختن آبرو، گناه نمىكنند و از آن تحاشى دارند و البته اينها خوب است. چون دورى از گناه، «توصلى» است؛ اما نشانه سير و سلوك نيست. «سالك الى الله» خود را در مسير خدا مىبيند و مسير هم مستقيم و زمام اين سالك در اين مسير مستقيم به دست خداست؛ چنانكه مىفرمايد: «ما من دابة إلا هو اخذ بناصيتها إن ربى على صراط مستقيم» (2) . كسى كه گفت: «إياك نعبد و إياك نستعين» قهرا خود را در تحت زمام حق مىبيند: «يا من بيده ناصيتى، يا عليما بضرى و مسكنتى، يا خبيرا بفقرى و فاقتى» (3) و مشابه اين مضمون در «مناجات شعبانيه» چنين آمده است: «بيدك لا بيد غيرك زيادتى و نقصى و نفعى و ضرى» (4) . بنابراين، انسان سالك خود را در راهى مىبيند كه زمام راهيان آن به دست خداست. از اين رو پرهيز و ترس او «قربة الى الله» است؛ زيرا اگر چنين نباشد، او براى خود مىترسد؛ نه براى رضاى خدا و بنابراين، اهل سير نيست. اگر انسان از گناه توبه كند و به جايى برسد كه از توبه نيز توبه كند، در فضايل، مخلص است و هرگز ريا نمىكند. تقوا كه از بهترين اوصاف انسان سالك است، گاهى انسان آن را به اين انگيزه، تحصيل مىكند كه در دنيا و آخرت عزيز باشد. چنين انسانى اخلاص ندارد؛ زيرا كار را براى تحصيل رضاى خود كرده است، نه رضاى خدا و در حقيقت او با تقوا نيست؛ زيرا او لباس تقوا را در بر كرده است تا در قيامت، جامه زرين جاه و عزت را بپوشد. اين كه مىگويند صراط مستقيم، از مو باريكتر و از شمشير تيزتر است، نمونههايش در اين بحثها ظهور مىكند. گاهى تشخيص وظيفه، از تشخيص يك موى باريك، باريكتر است. آنها كه موشكافى مىكنند توان اين را دارند كه اين مسائل را به طور دقيق ارزيابى كنند. توضيح و تحليل مطلب اين است كه مراتب اهل تقوا متفاوت است؛ زيرا: .1 گاهى كسى براى عزت و جاهمند شدن نزد جامعه، جامه تقوا را در بر مىكند. اين صبغه ريائى دارد و از بحث خارج است. .2 گاهى براى عزيز شدن نزد خدا و اولياى الهى پرهيزكار مىشود، اين عمل نيز، خوب ولى ابتدايى يا متوسط است و بنابراين، بايد آن را هم رها كرد. .3 گاهى انسان مىداند كه خدا او را عزيز مىكند ولى او براى عزيز شدن با تقوا نمىشود . اين هم كمال خوبى است. چون او براى عزيز شدن، جامه تقوا را در بر نكرده است. .4 گاهى اين دانستن را هم از ياد مىبرد؛ بلكه به عنوان وظيفه بندگى، با تقواست؛ يعنى عزيز شدن نه تنها «مطلوب» او نيست، بلكه «معلوم» او هم نيست و اين خود، فضيلت است و تملك دل طلب مىكند و چنين انسانى بنده خالص خداست. راه تحريم غير خدا راههايى را كه در شبانهروز به ما ارائهكردهاند، براى رسيدن به اين مقصود سهم مؤثرى دارد. نماز تنها كار سلبى به عنوان «نهى از فحشا و منكر» ندارد؛ چنانكه قرآن كريم مىفرمايد : «إن الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنكر» (5) بلكه آثار اثباتى فراوانى نيز دارد. ما نبايد در حدى باشيم كه نماز را براى «پرهيز از گناه» بخوانيم، بلكه بايد بكوشيم آن را براى «لذت لقاى حق» اقامه كنيم. گرچه توجه به لذت هم نقص است؛ ولى ما را به آن مراحل نهايى، راهنمايى و نزديك مىكند. نخستين چيزى كه در مورد نمازبه ما آموختهاند اين است كه نماز بدون طهارت، نماز نيست : «لا صلوة إلا بطهور» (6) و ما هم بايد درست تحصيل طهارت كنيم. آنگاه به ما گفتهاند: وقتى وارد نماز مىشويد، چهره جان خود را متوجه ذات اقدس و خداوند كنيد تا خداوند نيز به شما رو كند. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: «إذا قمت إلى الصلاة فأقبل على الله بوجهك يقبل عليك» (7) امام صادق ( عليه السلام) نيز فرمودند: «إني لاحب للرجل المؤمن منكم إذا قام في صلاة فريضة أن يقبل بقلبه إلى الله تعالى و لا يشغل قلبه بأمر الدنيا، فليس من عبد يقبل بقلبه في صلاته إلى الله تعالى إلا أقبل الله إليه بوجهه و أقبل بقلوب المؤمنين إليه بالمحبة بعد حب الله إياه» (8) .
پاورپوینت ,توحید, در ,قرآن, و ,روایات, و ,ادیان, دیگر,
نوع فایل: power point
قابل ویرایش 38 اسلاید
قسمتی از اسلایدها:
اسم خاص خدا در دین یهود «یهوه» یعنی باشند است. این نام بسیار احترام دارد و بی جهت بر زبان آوردن آن به موجل فرمان دوم از ده فرمان [در سفر خروج/ باب20/آیه 7] که می گوید: «نام یهوه خدای خود را به باطل مبر، زیرا خداوند کسی را که اسم او را به باطل برد بی گناه نخواهد شمرد». حرام محسوب می شود. هنگام تلاوت تورات نام «یهوه» به ادونای» به معنای آقای من تبدیل می شود. در سفر خروج، خدا را اینگونه به موسی معرفی می کند: ‘هستم آنکه هستم’.