بررسی و دانلود فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق استرس و سندرم فرسودگی
مبانی نظری و پیشینه تحقیق استرس و سندرم فرسودگی,تحقیق استرس و سندرم فرسودگی,مبانی نظری استرس و سندرم فرسودگي,تشخيص و سنجش افسردگي,مبانی نظری افسردگی
بررسی و دانلود فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق استرس و سندرم فرسودگی
مبانی نظری و پیشینه تحقیق استرس و سندرم فرسودگی,تحقیق استرس و سندرم فرسودگی,مبانی نظری استرس و سندرم فرسودگي,تشخيص و سنجش افسردگي,مبانی نظری افسردگی
بررسی و دانلود فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی
مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی,مبانی تحقیق افسردگی,مبانی نظری افسردگی,تحقیق جامع افسردگی
فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی – به روز شده
مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی به صورت کامل و جامع در حجم 50 صفحه در فرمت word
بخشی از متن:
فصل 2
الف ـ مرور بر ادبيات تحقيق
2ـ1ـ افسردگي :
الف ) تاريخچه :
افسردگي از زمانهاي قديم در نوشته ها آمده است و توصيفهايي از آنچه ما امروزه اختلالات خلقي مي خوانيم دربسياري از مدارك طبي قديم وجود دارد . داستان عهد عتيق شاه سائول و داستان خودكشي آژاكس در ايلياد هومر ، هر دو يك سندرم افسردگي را توصيف كرده اند . حدود 450 سال قبل از ميلاد ، بقراط اصطلاح ماني و ملانكولي را براي توصيف اختلالات رواني بكار برد . در حدود 100 سال قبل از ميلاد كورتيلوس سلسوس در كتاب De Medicina افسردگي را ناشي از صفراي سياه معرفي نمود . اين اصطلاح را پزشكان ديگر از جمله ارسطو (120 تا 180 سال بعد از ميلاد ) و جالينوس ( 129 تا 199 سال بعد از ميلاد ) نيز بكار بردند . در قرون وسطي طبابت در ممالك اسلامي رونق داشت و رازي و ابن سينا و پزشك يهودي ،ميموند ، ملانكولي را بيماري مشخص تلقي مي نمودند . در سال 1854 ژان پيرفالر حالتي را توصيف نمود و آن را جنون ادواري ناميد .
اميل كرپلين در سال 1986 بر اساس معلومات روانپزشكان فرانسوي و آلماني ، مفهوم بيماري مانيك دپرسيو راشرح داد كه شامل اكثر ملاكهاي تشخيصي است كه امروزه روانپزشكان براي تشخيص اين بيماري از آنها استفاده مي كنند . كرپلين همچنين نوع خاصي از افسردگي را به نام « افسردگي رجعتي » كه پس از يائسگي در زنها و در اواخر بزرگسالي در مردها شروع مي شود را شرح داد .( پورافكاري 1368)
جدول 1ـ ملاكهاي تشخيصي حملةافسردگي اساسي DSMIV
A پنج تا ( يا بيشتر ) از علائم زير در يك دورة دو هفته اي وجود داشته اند و نشان دهندة تغيير از سطح عملكرد قبلي هستند ، حداقل يكي از علائم يا بصورت :
1ـ خلق افسرده و يا 2ـ از دست دادن علاقه و احساس لذت است .
توجه :
علائمي را كه به وضوح ناشي از اختلال طبي كلي هستند ، يا هذيانها و توهمات ماهماهنگ با خلق را به حساب نياوريد .
1ـ خلق افسرده اكثر مواقع تقريباً هر روز ، يا با گزارش ذهني ( مثل احساس غمگيني ، پوچي ) يا مشاهدات ديگران ( مثلاً غمگين و اشكبار بودن )
توجه :
در كودكان و نوجوانان ممكن است بصورت خلق تحريك پذير باشد .
2ـ كاهش قابل ملاحظه علاقه يا احساس لذت نسبت به تمام ، يا تقريباً تمام فعاليتها در قسمت عمدة روز ، تقريباً هر روز ( به طوريكه شرح ذهني بيمار يا مشاهدات ديگران نشان مي دهد) .
3ـ كاهش قابل ملاحظه وزن بدون پرهيز يا رژيم غذايي يا افزايش وزن ( مثلاً پيش از 5 درصد وزن بدن در يك ماه ) يا كاهش و يا افزايش اشتها تقريباً هر روز .
توجه :
در كودكان عدم بالا رفتن مورد انتظار وزن را در نظر بگيريد .
4ـ بي خوابي يا پر خوابي تقريباً هر روز .
5ـ تحريك يا كندي رواني ـ حركتي تقريباً هر روز ( قابل مشاهده براي ديگران مربوط به احساسهاي ذهني بي قراري يا كندي كه دريافت يا مطرح مي گردد ).
6ـ خستگي يا فقدان انرژي تقريباً هر روز
7- احساس بي ارزشي ، زيادي بودن يا گناه بي جا ( كه ممكن است هذياني باشد 9 تقريباً هر روز فقط شامل خود ملامتگري و احساس گناه در مورد بيمار بودن نمي گردد .
مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی,مبانی تحقیق افسردگی,مبانی نظری افسردگی,تحقیق جامع افسردگی
فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق استرس و سندرم فرسودگی – به روز شده
مبانی نظری و پیشینه تحقیق استرس و سندرم فرسودگی به صورت کامل و جامع در حجم 67 صفحه در فرمت word
بخشی از متن:
استرس و سندرم فرسودگي
هر فردي در طول حيات خود در معرض تجربياتي كه شامل رويدادهاي استرسزا ميباشد قرار ميگيرد. به طور طبيعي افراد سالم آنهايي هستند كه ميتوانند با استرس طولاني مدت سازگاري پيدا كنند و با فشارهاي رواني كوتاه مدت و گذرا كنار بيايند. اگر فرد نتواند در زمينههاي مختلف سازگاري از خود نشان دهد و يا اين كه با آن كنار نيايد دچار بيماري ميگردد. (به نقل از شيفر، مارتين، بلورچي، پروين)
استرس در واقع هر نوع تنش و عدم تعادل رواني است كه تعادل عموميانسان را مورد تهديد قرار ميدهد و تعادل زيستي وي را بر هم ميزند و ميتواند احساسات منفي ايجاد كند و احساس خوب بودن فرد را به مخاطره بيندازد و ممكن است باعث شود كه ديدگاه فرد نسبت به واقعيتها تغيير يابد و يا فرآيند تفكر و حل مساله وي را به طور كلي مختل سازد و همچنين استرس ميتواند روابط بين افراد و احساس تعلق نسبت به ديگران را دگرگون سازد و يا به طور كلي نگرش افراد نسبت به زندگي را تغيير دهد.
تحقيقات مختلف بيانگر اين واقعيت است كه قرار گرفتن طولاني مدت در معرض استرس به تغيير مهم فيزيولوژيكي و رواني و بيثباتي محيط داخلي بدن ميانجامد اين حالت عدم تعادل در محيط داخلي بدن منجر به گسترش علائم، سندرمها و بيماريهاي اختصاصي ميگردد. استرس سيستم دروني فرد را تخريب ميكند و زماني كه پاسخهاي تيز و گريز جهت برطرف نمودن تأثيرات منفي عوامل استرس زا با شكست مواجه شده حالات ضعف و خستگي در فرد عارض ميشود و به صورتهاي گوناگون نمايان ميشود. اين اختلالات به صورت حالات ذهني عاطفي و يا رفتاري بروز مينمايد. (به نقل از پايان نامه چاپ شده ميرزا علمداري، سيدابراهيم، 1381)
افسردگي
مارتين سليگمن (1975) پيشنهاد ميكند كه درماندگي آموخته شده را ميتوان به عنوان الگوي وقوع طبيعي افسردگي يك قطبي كه مبناي محيطي دارد در نظر گرفت. مردم درمانده، نظير افسردهها، موفقيت آزارنده را به صورت موقعيتي كنترل ناپذير كه توسط عوامل دروني، پايدار و كلي ايجاد شدهاند در نظر ميگيرند.
درست به همان صورتي كه درماندگي آموخته شده توسط ادراك پيامدهاي كنترل ناپذير ايجاد ميشود، افسردگي اغلب توسط احساس عدم كنترل وقايع و پيامدهاي مهم در زندگي شخص به وجود ميآيد. از ديد انتسابي، درماندگي آموخته شده و افسردگي، ويژگي مشتركي دارند: سبك تبييني بدبينانه. به خاطر اين همپوشي آشكار، چندين پژوهشگر گمان كردهاند كه ممكن است افراد افسرده كساني باشند كه گرايش به انتسابهاي ايجاد كنندة درماندگي آموخته شده دارند (مثل انتساب دروني، پايدار، و كلي براي پيامدهاي آسيب زا). (به نقل از جانمارشال ريو، مترجم سيد محمدي، يحيي، 1380)
افسردگي، نشانههاي زيادي دارد. گر چه بعضي از علايم افسردگي از قبيل گرية زياد را تقريبا هر كسي ميتواند تشخيص دهد، اما علايم ديگر آن چنان واضح نيستند. نشانهها و علايم افسردگي به دستههاي زير قابل تقسيماند:
1- علائم هيجاني از قبيل گرية زياد، خلق اندوهگين و غمگيني كلي، علائميهستند كه اغلب مردم آنها را به عنوان افسردگي ميپندارند.
2- علايم شناختي كه شامل خود انتقادي شديد و خود سنجي پايين ميباشند و در آن شخص، خودش را به خاطر هر چيزي سرزنش كرده، مكرراً دربارة شكستها و كمبودهاي فردي به فكر فرو ميرود، بك، راش شو و امري (1976) درمان اين جنبه از افسردگي را كاملاً شرح داده و اظهار داشته اند كه افسردگي ناشي از ديد منفي فرد نسبت به خود، دنيا و آينده ميباشد.
فهرست مطالب:
فصل دوم : سابقه پژوهش
استرس و سندرم فرسودگي 9
افسردگي 10
افسردگي زيست – شيميايي 12
افسردگي واكنشي 14
مدل سليه از استرس 16
افسردگي 16
سرزنش خود 17
نوميدي 18
ترحم به خود 19
معضل افسردگي واقعاً تا چه حد جدي است 20
نظريه روانكاوي 21
نظريه هاي يادگيري 23
رويكرد شناختي 24
تعريف 24
افسردگي واكنشي 26
افسردگي درون زاد 27
افسردگي روان زاد 28
تشخيص و سنجش افسردگي 29
اختلال افسردگي عمده 30
اختلال افسرده خلقي 31
علايم افسردگي 33
چگونگي مقابله با افسردگي 34
روش هاي درمان افسردگي 35
روش بازسازي شناختي براي درمان افراد افسرده 36
روش دو ستوني 36
درمان كوتاه مدت 38
مشاوره و روان درماني گروهي 39
چه عوامل رواني- اجتماعي در افسردگي دخيل هستند 39
چگونه كسي مي تواند بفهمد آيا افسرده است يا خير 40
خسارت استرس 42
روند استرس 43
نشانه هاي هيجاني افسردگي 44
به هنگام افسردگي چه كاري بايد انجام دهيم 47
ديدگاههاي نظري درباره افسردگي 49
تعريف امدادگر 53
خصوصيات يا ويژگيهاي امدادگر 53
تعريف كمكهاي اوليه و امداد 54
هدف ما از كمكهاي اوليه 54
تعريف عمليات نجات 55
تعريف ديگر امدادگر 55
تعريف كمك هاي اوليه 55
بقيه ويژگي هاي يك امدادگر 55
حفظ آرامش در ارائه كمكهاي اوليه 56
وظايف امدادگر 58
نحوه مراقبت از خود 59
كنترل استرس 59
واكنش به استرسها 59
واكنش هاي ديررس 60
واكنش هاي شديد 61
مروري بر سابقه پيشينه تحقيق 62
مبانی نظری و پیشینه تحقیق استرس و سندرم فرسودگی,تحقیق استرس و سندرم فرسودگی,مبانی نظری استرس و سندرم فرسودگي,تشخيص و سنجش افسردگي,مبانی نظری افسردگی
مبانی نظری و پیشینه تحقیق استرس و سندرم فرسودگی,تحقیق استرس و سندرم فرسودگی,مبانی نظری استرس و سندرم فرسودگي,تشخيص و سنجش افسردگي,مبانی نظری افسردگی
مبانی نظری و پیشینه تحقیق استرس و سندرم فرسودگی به صورت کامل و جامع در حجم 67 صفحه در فرمت word
بخشی از متن:
استرس و سندرم فرسودگي
هر فردي در طول حيات خود در معرض تجربياتي كه شامل رويدادهاي استرسزا ميباشد قرار ميگيرد. به طور طبيعي افراد سالم آنهايي هستند كه ميتوانند با استرس طولاني مدت سازگاري پيدا كنند و با فشارهاي رواني كوتاه مدت و گذرا كنار بيايند. اگر فرد نتواند در زمينههاي مختلف سازگاري از خود نشان دهد و يا اين كه با آن كنار نيايد دچار بيماري ميگردد. (به نقل از شيفر، مارتين، بلورچي، پروين)
استرس در واقع هر نوع تنش و عدم تعادل رواني است كه تعادل عموميانسان را مورد تهديد قرار ميدهد و تعادل زيستي وي را بر هم ميزند و ميتواند احساسات منفي ايجاد كند و احساس خوب بودن فرد را به مخاطره بيندازد و ممكن است باعث شود كه ديدگاه فرد نسبت به واقعيتها تغيير يابد و يا فرآيند تفكر و حل مساله وي را به طور كلي مختل سازد و همچنين استرس ميتواند روابط بين افراد و احساس تعلق نسبت به ديگران را دگرگون سازد و يا به طور كلي نگرش افراد نسبت به زندگي را تغيير دهد.
تحقيقات مختلف بيانگر اين واقعيت است كه قرار گرفتن طولاني مدت در معرض استرس به تغيير مهم فيزيولوژيكي و رواني و بيثباتي محيط داخلي بدن ميانجامد اين حالت عدم تعادل در محيط داخلي بدن منجر به گسترش علائم، سندرمها و بيماريهاي اختصاصي ميگردد. استرس سيستم دروني فرد را تخريب ميكند و زماني كه پاسخهاي تيز و گريز جهت برطرف نمودن تأثيرات منفي عوامل استرس زا با شكست مواجه شده حالات ضعف و خستگي در فرد عارض ميشود و به صورتهاي گوناگون نمايان ميشود. اين اختلالات به صورت حالات ذهني عاطفي و يا رفتاري بروز مينمايد. (به نقل از پايان نامه چاپ شده ميرزا علمداري، سيدابراهيم، 1381)
افسردگي
مارتين سليگمن (1975) پيشنهاد ميكند كه درماندگي آموخته شده را ميتوان به عنوان الگوي وقوع طبيعي افسردگي يك قطبي كه مبناي محيطي دارد در نظر گرفت. مردم درمانده، نظير افسردهها، موفقيت آزارنده را به صورت موقعيتي كنترل ناپذير كه توسط عوامل دروني، پايدار و كلي ايجاد شدهاند در نظر ميگيرند.
درست به همان صورتي كه درماندگي آموخته شده توسط ادراك پيامدهاي كنترل ناپذير ايجاد ميشود، افسردگي اغلب توسط احساس عدم كنترل وقايع و پيامدهاي مهم در زندگي شخص به وجود ميآيد. از ديد انتسابي، درماندگي آموخته شده و افسردگي، ويژگي مشتركي دارند: سبك تبييني بدبينانه. به خاطر اين همپوشي آشكار، چندين پژوهشگر گمان كردهاند كه ممكن است افراد افسرده كساني باشند كه گرايش به انتسابهاي ايجاد كنندة درماندگي آموخته شده دارند (مثل انتساب دروني، پايدار، و كلي براي پيامدهاي آسيب زا). (به نقل از جانمارشال ريو، مترجم سيد محمدي، يحيي، 1380)
افسردگي، نشانههاي زيادي دارد. گر چه بعضي از علايم افسردگي از قبيل گرية زياد را تقريبا هر كسي ميتواند تشخيص دهد، اما علايم ديگر آن چنان واضح نيستند. نشانهها و علايم افسردگي به دستههاي زير قابل تقسيماند:
1- علائم هيجاني از قبيل گرية زياد، خلق اندوهگين و غمگيني كلي، علائميهستند كه اغلب مردم آنها را به عنوان افسردگي ميپندارند.
2- علايم شناختي كه شامل خود انتقادي شديد و خود سنجي پايين ميباشند و در آن شخص، خودش را به خاطر هر چيزي سرزنش كرده، مكرراً دربارة شكستها و كمبودهاي فردي به فكر فرو ميرود، بك، راش شو و امري (1976) درمان اين جنبه از افسردگي را كاملاً شرح داده و اظهار داشته اند كه افسردگي ناشي از ديد منفي فرد نسبت به خود، دنيا و آينده ميباشد.
فهرست مطالب:
فصل دوم : سابقه پژوهش
استرس و سندرم فرسودگي 9
افسردگي 10
افسردگي زيست – شيميايي 12
افسردگي واكنشي 14
مدل سليه از استرس 16
افسردگي 16
سرزنش خود 17
نوميدي 18
ترحم به خود 19
معضل افسردگي واقعاً تا چه حد جدي است 20
نظريه روانكاوي 21
نظريه هاي يادگيري 23
رويكرد شناختي 24
تعريف 24
افسردگي واكنشي 26
افسردگي درون زاد 27
افسردگي روان زاد 28
تشخيص و سنجش افسردگي 29
اختلال افسردگي عمده 30
اختلال افسرده خلقي 31
علايم افسردگي 33
چگونگي مقابله با افسردگي 34
روش هاي درمان افسردگي 35
روش بازسازي شناختي براي درمان افراد افسرده 36
روش دو ستوني 36
درمان كوتاه مدت 38
مشاوره و روان درماني گروهي 39
چه عوامل رواني- اجتماعي در افسردگي دخيل هستند 39
چگونه كسي مي تواند بفهمد آيا افسرده است يا خير 40
خسارت استرس 42
روند استرس 43
نشانه هاي هيجاني افسردگي 44
به هنگام افسردگي چه كاري بايد انجام دهيم 47
ديدگاههاي نظري درباره افسردگي 49
تعريف امدادگر 53
خصوصيات يا ويژگيهاي امدادگر 53
تعريف كمكهاي اوليه و امداد 54
هدف ما از كمكهاي اوليه 54
تعريف عمليات نجات 55
تعريف ديگر امدادگر 55
تعريف كمك هاي اوليه 55
بقيه ويژگي هاي يك امدادگر 55
حفظ آرامش در ارائه كمكهاي اوليه 56
وظايف امدادگر 58
نحوه مراقبت از خود 59
كنترل استرس 59
واكنش به استرسها 59
واكنش هاي ديررس 60
واكنش هاي شديد 61
مروري بر سابقه پيشينه تحقيق 62
مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی,مبانی تحقیق افسردگی,مبانی نظری افسردگی,تحقیق جامع افسردگی
مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی به صورت کامل و جامع در حجم 50 صفحه در فرمت word
بخشی از متن:
فصل 2
الف ـ مرور بر ادبيات تحقيق
2ـ1ـ افسردگي :
الف ) تاريخچه :
افسردگي از زمانهاي قديم در نوشته ها آمده است و توصيفهايي از آنچه ما امروزه اختلالات خلقي مي خوانيم دربسياري از مدارك طبي قديم وجود دارد . داستان عهد عتيق شاه سائول و داستان خودكشي آژاكس در ايلياد هومر ، هر دو يك سندرم افسردگي را توصيف كرده اند . حدود 450 سال قبل از ميلاد ، بقراط اصطلاح ماني و ملانكولي را براي توصيف اختلالات رواني بكار برد . در حدود 100 سال قبل از ميلاد كورتيلوس سلسوس در كتاب De Medicina افسردگي را ناشي از صفراي سياه معرفي نمود . اين اصطلاح را پزشكان ديگر از جمله ارسطو (120 تا 180 سال بعد از ميلاد ) و جالينوس ( 129 تا 199 سال بعد از ميلاد ) نيز بكار بردند . در قرون وسطي طبابت در ممالك اسلامي رونق داشت و رازي و ابن سينا و پزشك يهودي ،ميموند ، ملانكولي را بيماري مشخص تلقي مي نمودند . در سال 1854 ژان پيرفالر حالتي را توصيف نمود و آن را جنون ادواري ناميد .
اميل كرپلين در سال 1986 بر اساس معلومات روانپزشكان فرانسوي و آلماني ، مفهوم بيماري مانيك دپرسيو راشرح داد كه شامل اكثر ملاكهاي تشخيصي است كه امروزه روانپزشكان براي تشخيص اين بيماري از آنها استفاده مي كنند . كرپلين همچنين نوع خاصي از افسردگي را به نام « افسردگي رجعتي » كه پس از يائسگي در زنها و در اواخر بزرگسالي در مردها شروع مي شود را شرح داد .( پورافكاري 1368)
جدول 1ـ ملاكهاي تشخيصي حملةافسردگي اساسي DSMIV
A پنج تا ( يا بيشتر ) از علائم زير در يك دورة دو هفته اي وجود داشته اند و نشان دهندة تغيير از سطح عملكرد قبلي هستند ، حداقل يكي از علائم يا بصورت :
1ـ خلق افسرده و يا 2ـ از دست دادن علاقه و احساس لذت است .
توجه :
علائمي را كه به وضوح ناشي از اختلال طبي كلي هستند ، يا هذيانها و توهمات ماهماهنگ با خلق را به حساب نياوريد .
1ـ خلق افسرده اكثر مواقع تقريباً هر روز ، يا با گزارش ذهني ( مثل احساس غمگيني ، پوچي ) يا مشاهدات ديگران ( مثلاً غمگين و اشكبار بودن )
توجه :
در كودكان و نوجوانان ممكن است بصورت خلق تحريك پذير باشد .
2ـ كاهش قابل ملاحظه علاقه يا احساس لذت نسبت به تمام ، يا تقريباً تمام فعاليتها در قسمت عمدة روز ، تقريباً هر روز ( به طوريكه شرح ذهني بيمار يا مشاهدات ديگران نشان مي دهد) .
3ـ كاهش قابل ملاحظه وزن بدون پرهيز يا رژيم غذايي يا افزايش وزن ( مثلاً پيش از 5 درصد وزن بدن در يك ماه ) يا كاهش و يا افزايش اشتها تقريباً هر روز .
توجه :
در كودكان عدم بالا رفتن مورد انتظار وزن را در نظر بگيريد .
4ـ بي خوابي يا پر خوابي تقريباً هر روز .
5ـ تحريك يا كندي رواني ـ حركتي تقريباً هر روز ( قابل مشاهده براي ديگران مربوط به احساسهاي ذهني بي قراري يا كندي كه دريافت يا مطرح مي گردد ).
6ـ خستگي يا فقدان انرژي تقريباً هر روز
7- احساس بي ارزشي ، زيادي بودن يا گناه بي جا ( كه ممكن است هذياني باشد 9 تقريباً هر روز فقط شامل خود ملامتگري و احساس گناه در مورد بيمار بودن نمي گردد .