مفاهیم و کاربرد ها

-ماریا مونتسوری عملا همه ی توجه خویش را وقف تدریس کودکان کرد،اولین پزشک زن در تاریخ ایتالیا شد.

-نخستین علاقه حرفه ای او عقب ماندگی ذهنی است.

-مونتسوری به این نتیجه رسید که ما نمی توانیم به سادگی شروع به آموزش خواندن ونوشتن به کودکان عقب مانده ی رشدی کنیم.این کار به ناکامی این کودکان منجر می شود زیراآنها ازنظرهوش آماده یادگیری در این سطح نیستند بلکه ابتدا باید کودکان را مورد مشاهده قرار دهیم و گرایش ها وعلایق خودانگیخته ی آنان را یادداشت کنیم.آنگاه در موقعیتی قرار خواهیم گرفت که ازاستعداد های طبیعی وروش های یادگیری خود آنان استفاده کنیم.

-روان شناسان گشتالت تجربه ما از شکل اشیا در کنترل نیروهای منظمی در دستگاه عصبی مرکزی ما است.

قانون بستگی یا تکمیل :گرایش به کامل کردن الگوها.

-ورنر بیشتر به مکتب لایپزیک نزدیک است.

-مکتب لایپزیک:یا اصول کلی گشتالت موافق بود ولی اعتقاد داشت که جهت گیری برلیی اصولا کل نگر نیست زیرا بسیار باریک بینانه به جای تمرکز بر تمامیت عمل واحساس ارگانیزم،برادراک تاکید دارد.

-جامع ترین ومجاب کننده ترین نظریه رشد ذهنی از پیاژه 

-پیاژه:معرفت شناسی ژنتیک 

علاقه مند به پاسخ های اشتباه کودکان  +پیروی اشتباهات از الگویی مشابه=ویژگی معین تفکر+تفاوت نوع تفکر

خردسالان الزاما کم هوش تر از کودکان بزرگتر وبزرگسالان نیستند بلکه ممکن است نوع تفکر آنان کاملا متفاوت باشد .

طرح ریزی نوعی مصاحبه بالینی بدون نتیجه نهایی:بروز گرایش های خود به خود را در بچه ها تشویق می کرد.

لارنس کلبرگ:تاکید بر رشد اخلاقی،ارایه نظریه مرحله ای در مورد تفکر اخلاقی

-پیاژه:داوری اخلاقی:نظریه دو مرحله ای:*کمتر از 10 و 11 سال(-داوری برمبنای نتایج وپیامد ها- در مورد مسایل اخلاقی یک سویه فکر می کنند،قوانین مطلق وثابت –قوانین به وسیله خداوند یا بزرگتر ها تعیین می شوندوکسی نمی تواند آن ها را تغییر دهد)

*بعد از 10 و11 سال(-قوانین قابل تغییر،قوانین ابزارهایی هستند که انسان ها با استفاده از آنها به همکاری با یکدیگر می پردازند.-داوری بر مبنای قصد وانگیزه)

-اسکینر،یادگیری اغلب فرآیندی تدریجی است.

-بندورا،یادگیری اغلب از طریق مشاهده وبه یکباره به دست می آید.

-یادگیری بدون –کوشش:کسب رفتار تازه به صورت یکباره وتماما از طریق مشاهده 

-تقویت جانشینی فرآیند شناختی است.

ما بدون اینکه خودمان هیچ گونه عمل مستقیمی انجام دهیم،انتطاراتمان را در مورد پیامدهای رفتارمان تنظیم می کنیم.

نظریه های مثبت رشد گرایی تاکید برنیروهای درونی و رسش

-پدر نظریه یادگیری امروزی پاولوف است.

-بازتاب فطری مثل ترشح بزاق هنگام دیدن غذا

-درآزمایش های پاولوف،CSقبل از VSعرضه می شود.

-اگر CSبه دنبال vsبیاید،امکان شرطی سازی بسیار مشکل می شود.

-اگر فرآیند خاموشی پاسخ بدون همراهی مجدد محرک شرطی و محرک غیرشرطی ادامه یابد اثر بهبود خود به خودی نا پدید خواهد شد.

نظریه پردازان سنت رشد گرا :تغییرات رشد را برحسب نیروهای درونی در نظر می گیرند . 

-گزل بر نیروی رسشی درونی تاکید می کرد. 

-پیاژه کودکان خودشان مسایل را کشف می کنند.

-نظریه پردازان یادگیری بر نقش محیط بیرونی تاکید می کردند.