بررسی و دانلود فایل مفهوم نظارت وراهنمایی تعلیماتی وحیطه آن
مفهوم, نظارت, وراهنمایی, تعلیماتی, وحیطه, آن
بررسی و دانلود فایل مفهوم نظارت وراهنمایی تعلیماتی وحیطه آن
مفهوم, نظارت, وراهنمایی, تعلیماتی, وحیطه, آن
بررسی و دانلود فایل پاورپوینت نقد و بررسی مفهوم فقر
پاورپوینت نقد و بررسی مفهوم فقر,پاورپوینت, نقد, و, بررسی, مفهوم, فقر,
بررسی و دانلود فایل پاورپوینت درباره مفهوم سازمان و مديريت
پاورپوینت درباره مفهوم سازمان و مديريت,پاورپوینت ,درباره, مفهوم ,سازمان, و ,مديريت,
فایل مفهوم حسابرسی – به روز شده
مفهوم حسابرسى
حسابرسى به مفهوم اعم کلمه عبارت از هرگونه رسيدگى است که به منظور تائيد يا اظهارنظر نسبت به درستى هرگونه مدارک و اسناد مالى توسط شخصى مستقل از تهيه کننده يا تهيه کنندگان آن مدارک و اسناد بهعمل آيد ـ چنين رسيدگى علاوه بر تجزيه و تحليل مدارک و اسناد موردنظر و تطبيق آنها با مستندات اوليه، طبعاً شامل پژوهش در اطراف چگونگى معاملاتى که اسناد و مدارک مذکور نشان دهندهٔ نتايج حاصله از آنها است و بهطور کلى هرگونه اقدامى که براى نيل به هدف فوق لازم باشد نيز خواهد بود.
پشت اين تعريف دنياى حرفهاى گستردهاى وجود دارد. در سيستم اقتصادى امروز دنيا، انتقال و گزارش اطلاعات مالى و اقتصادى صحيح به مراکز تصميمگيرى داراى اهميتى شگرف است.
مفهوم, حسابرسی
فایل تحقیق مفهوم شهود در فلسفه اسلامى – به روز شده
مفهوم شهود در فلسفه اسلامى
مقدمه
مفهوم «شهود» (1) را مىتوان در زمينههاى مختلف بررسى كرد. اين مفهوم، در فلسفه جايگاهى رفيع داشته و در تقسيمات اوليه وجود، مباحث علم و عالم و معلوم، شناختشناسى و هستىشناسى توسط فلاسفه به مورد بحث گذاشته شده است. (2) همچنين، مفهوم «شهود» در عرفان و تصوف منزلتى بس ارجمند يافته و عرفا مباحثى ارزشمند در خصوص «شهود» و «حضور» از خود بر جاى نهادهاند. در مباحث اخلاقى و فلسفه اخلاق هم برخى صاحبنظران به اين واژه عطف توجه كرده و مكتب شهودگرايى در اخلاق، در اواخر قرن
نوزدهم رونق خاصى يافته است. (3) همينطور متكلمان و دينشناسان به مناسبتهايى مفهوم شهود و پىآمدهاى حاصله از آن را مورد مداقه خود قرار داده و در اعتلاى نظر خود به شهود مطلق كه مختص خداى متعال است نائل شدهاند. (4)
حال با توجه به گستردگى زمينه بحث و كنكاش علمى در اين واژه، مناسب است تنها به بحث پيرامون يك جنبه آن اكتفا كرده و در موارد ديگر تنها به اشارهاى گذرا بسنده كرد. هرچند به يك معنا، بررسى دقيق و موشكافانه يك مفهوم در يك جنبه خاص مستلزم پرداختن به جنبههاى ديگر است. اما به لحاظ محدوديت اين مقاله، تا حد امكان از گستردگى بحث اجتناب خواهد شد. در اين نوشتار، جنبههاى عقلى و يا به تعبير دقيقتر جنبههاى فلسفى «شهود ش مورد بررسى قرار گرفته با نگاهى گذرا به سير تاريخى اين بحث و آشنايى با انديشههاى فلاسفه غربى و اسلامى، به كنكاش در اين مبحثخواهيم پرداخت. هر چند بايد اذعان داشت تتبع عميق در اين بحث از حوصله يك مقاله خارج بوده و نيازمند مبحثى گسترده و فراگير مىباشد. اما اين اعتراف نمىبايست مانع پرداختن اجتمالى به آن شود. ابتدا، قبل از پرداختن به هرگونه بحثى، به معانى لغوى و اصطلاحى «شهود» نظر مىافكنيم.
واژه «شهود»
در بسيارى موارد، واژه «شهود» با واژه «حضور» به يك معنا به كار مىرود و بعضا به جاى يكديگر استعمال مىشوند. شهود از ريشه «شهد» مشتق شده كه به معناى حضور مىباشد. و حضور از ريشه «حضر» در مقابل غيبتبه كاكر مىرود. (5) هرگاه شهود و حضور به يك معنا گرفته شوند، معناى مقابل اين دو غيبت است. اگر شىء از شىء ديگر غايب بود (غيبت فيزيكى يا معنوى) حضور و يا شهودى صورت نمىگيرد. و اگر غيبتبرطرف شد و دو شىء بدون مانع در كنار يكديگر قرار گرفتند، در اين صورت آن دو شىء براى يكديگر حضور دارند. (6) در لغت معناى ديگرى براى شهود بيان داشتهاند كه عبارتند از: وجدان، حدس، كشف، اشراق، ادراك، الهام، وجود و مانند آن. (7)
در علوم مختلف عقلى، براى اين واژه اصطلاحات متفاوتى وجود دارد. در اصطلاح فلسفى، در بحث معرفتشناسى، شهود غالبا به معناى حضور مىآيد. در تقسيمبندى علم، علم شهودى كه همان علم حضورى است در مقابل علم حصولى قرار مىگيرد. در اينگونه علم، معلوم در محضر عالم است و عالم به معلوم شهود دارد. در اين صورت مىتوان گفت عالم و معلوم نسبتبه يكديگر حضور يا شهود دارند و اتحاد عالم با معلوم صورت مىگيرد. (8)
در اصطلاح عرفانى، واژه شهود معنايى غير از حضور به خود گرفته است. هر چند در مرحلهاى كه عارف هب شهود حق نايل مىشود، حتما حضور هم صدق خواهد كرد. حضور عرفانى در مقابل غيبت است. شهود عرفانى به معناى كشف و مكاشفه است و در اين صورت معنايى مرادف با رؤيت پيدا مىكند. (9)
در اصطلاح اخلاقى، شهود بر يك احساس درونى اطلاق مىشود. احساسى كه برخاتسه از درون است و هيچگونه تجربه بيرونى در آن دخالت ندارد. اين احساس مىتواند بين خير و شر، حسن و قبح تميز دهد. در اين صورت شهود به يك نوع قضاوت درونى بازگشت مىكند كه معناى مرادف با وجدان دارد. (10)
در اصطلاح كلامى، شهود دو معناى صاعد و نازل به خود گرفته است. در معناى اوليه، شهود به معناى شهادت در مقابل غيبت است. عالم شهادت كه در اصطلاح دينى آمده، همان عالم حسوسات است كه مشهود انسان قرار مىگيرد. در مقابل آن عالم غيب است كه از حوسا ظاهرى انسان غايب مىباشد. معناى ثانوى شهود كه معناى صاعد و متعاليهاى است، تنها در مورد خداى متعال اطلاق مىگردد. به اين معنا، تنها خداى متعال شاهد بر همه موجودات بوده و بر همه چيز و همه جا شهود مطلق دارد. (11)
پس از آشنايى كوتاه با معانى و اصطلاحات عقلى مفهوم شهود، ابتدا نظرى اجمالى به اصطلاح عرفانى اخلاقى و كلامى خواهيم انداخت و آنگاه اصطلاح فلسفى شهود را بسط بيشترى خواهيم داد.
شهود عرفانى
مفهوم شهود در عرفان و تصوف از مفاهيم اصلى به حساب مىآيد. شهود و يا مشاهده بر موردى اطلاق مىشود كه رؤيتى صورت گيرد. محل اين رؤيت قلب بوده و چنين رؤيتى تنها به دليل توحيد يعنى بالحق محقق مىشود. با اين خصوصيات است كه شهود عرفانى حاصل يم شود. زمانى كه مشاهده صورت گرفت، شاهد در مشهود فانى شده و خودى نمىبيند، در اين صورت شهود حق بالحق است. اينگونه شهود به تجلى ذات حق تعلق خواهد گرفت. (12)
شهود واقعى نزد عرفاء، رؤية حق به حق است. (13) و شهود ذاتى يا مشاهده ذاتيه، شهود حق تعالى است كه حاصل آن يك نوع معرفتيقينى خواهد بود كه به «عين اليقين» موسوم مىگردد. (14)
حضور در اصطلاح عرفانى در مقابل غيبتبه كار مىرود. هر گاه قلب عارف از خلق غايب و به حق حاضر باشد، در اين صورت حضور صورت مىگيرد. (15) و گاه حضور در مقابل غفلتبه كار مىرود، كه در اين صورت به معناى تنبه خاص است. اگر براى عارف تنبهى سبتبه حق صورت گرفت كه نتيجه اين تنبه غيبت از ماسواى حق باشد، در اين صورت حضور نزد حق محقق شده است، (16) و به دنبال اين حضور و تنبه، عارف مىتواند شهودى نسبتبه حق داشته باشد (اگر اسباب مشاهده را از قبل فراهم ساخته باشد) . در اين معنا، حضور مقدمهاى براى شهود است. آنچه در قلب حاضر است و ذكر و ياد انسان را به خود مشغول داشته است همان مشهود انسان بوده و عارف شاهد آن است. اگر آنچه كه در قلب غلبه حضورد ارد علم باشد، در اين صورت عارف شاهد علم است. و اگر امر غالب وجد باشد، عارف شاهد وجد است، و اگر غالب بر قلب او حق باشد (17) در اين صورت عارف به شهود واقعى دستيافته و شاهد حق شده است. پس اينگونه حضور مىتواند شرط شهود باشد، همچنين مىتواند شرط سماع هم باشد. تا حضورى صورت نگيرد. سمعى در كار نخواهد بود. (18)
در عرفان، اصطلاح كشف گاه به معناى شهود به كار رفته است، اما غالبا عرفا كشف را بر مقامى كه فوق شهود است اطلاق مىكنند. تشابه كشف و شهود در اين است كه هر دو طريقى براى كسب معرفتبه حساب مىآيند. اما تفاوت آنها از دو جهت است: يكى اينكه متعلق مكاشفه معانى است ولى متعلق شهود ذوات است. و ديگر اينكه كشف اتم و اعلى از مشاهده است. لذا مكاشفه يك نوع ادراك معنوى است كه اختصاص به معانى پيدا مىكند. (19)
نتيجه آنكه بر اساس اصطلاح عرفانى، شهود مىتواند طريقى براى كسب معرفتباشد و اگر معرفتى از اين طريق براى عارف حاصل شد، اين معرفتيقينى است، زيرا هيچگونه واسطهاى در كسب اين آگاهى دخالت نداشته عارف مستقيما مشهود را رؤيت مىكند.
شهود اخلاقى
شهود اخلاقى به معناى يك احساس درونى است كه انسان توسط اين احساس قادر خواهد بود بين خير و شر ويا حسن و قبح تمايز ببيند. يكى از مسائل مهم فلسفله اخلاق همين نكته است كه آيا تشخيص خير و شر و يا حسن و قبح بر چه اساسى است؟ آيا مىتوان وجود نيرويى را در انسان پذيرفت كه خود خوبىها و بدىها از هم متمايز سازد؟ اگر چنين نيروى درونى را بپذيريم، آيا فطرى استيا كسبى؟ آيا در تقويت و يا تضعيف اين احساس درونى مىتوان كوشش كرد؟ (20)
اينها مسائلى است كه از ديرزمان در فلسفه اخلاق به بحث گذاشته شده و عدهاى را بر آن داشته است تا در درون انسان به وجود احساسى قايل شوند كه در قضاياى اخلاقى حاكم است هر چند در طول تاريخ بررسىهاى حكمت عملى، اين احساس و نيروى درونى نامهاى متفاوتى به خود گرفته، اما همگى يك معنا را دربرداشته است.
ارسطو و پيروان مشايى وى، نيروى عقل را در اين امر حاكم مىدانند و تعبير عقل عملى را به كار گرفتهاند، عدهاى ديگر، نيروى وهم را بدين قضاوت گماردهاند و برخى از نيرويى غير از عقل و وهم به نام وجدان و يا ضمير اخلاقى نام بردهاند. (21) در اسلام، دو طرز تفكر نسبتبه حسن و قبح در بين انديشمندانى كه به اين امر پرداختهاند، به چشم مىخورد. عدهاى حسن و قبح را عقلى دانست
تحقیق, مفهوم, شهود, در, فلسفه, اسلامى
فایل آشنایی با مفهوم « صادرات و بازاریابی » و برخی اصطلاحات بازرگانی – به روز شده
آشنایی با مفهوم
« صادرات و بازاریابی »
و
برخی اصطلاحات بازرگانی
مقدمه :
در برنامه سوم و چهارم ، صادرات به عنوان یک عنصر موثر و کلیدی در توسعه اقتصادی کشور محسوب شده است و بر آمادگی زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی جهت بکارگیری استراتژی های صادراتی تأکید گردیده است .
توسعه صادرات و ورود صحیح به بازارهای جهانی و حفظ شرایط ماندگاری در آن حاصل نمی شود مگر با ایجاد یک راهبرد مشخص و پایدار صادراتی که بصورت قانون غیر قابل تغییر درآمده و هر کدام از دستگاههای اجرایی مرتبط با امر صادرات و همچنین اتحادیه ها
و تشکلهای صادراتی و سازمانهای خدمات رسانی تجاری از قبیل بانکها ، بیمه ، حمل و
نقل و . . . به وظایف خود به خوبی عمل نمایند و در جامعه نیز آمادگی فرهنگی تولید بهترین کالا برای صادرات بوجود آید .
در این گزارش بطور مختصر و مفید به مفهوم صادرات و بازاریابی می پردازیم با این
شعار که :
« در دنیای آینده ، بازاریابی جهانی و جهان بازاری شدن ملاک عمل قرار می گیرد . »
تعریف صادرات :
صادرات عبارتست از ارتباط و کارکردن با بازارهای حرفه ای و حرفه ای های بازار در آن سوی مرزها .
صادرات نقطه آغاز ارتباط برقرار کردن با دیگران است . صادرات برای رشد و توسعه اقتصادی کشور است که از فروش تولیدات یا خدمات به کشورهای دیگر برای کسب
درآمد ارزی حاصل می شود و در برقراری موازنه تجاری وایجاد تعادل اقتصادی کمک شایانی می نماید .
آشنایی, با, مفهوم, «, صادرات, و, بازاریابی, », و, برخی, اصطلاحات, بازرگانی,
فایل تحقیق مفهوم مدیریت – به روز شده
مفهوم مدیریت
تحقیق مفهوم مدیریت
پسندیده است پیش از تشریح مطالب، نخست تعریفی از واژۀ مدیریت و معانی پیچیدۀ وابسته به آن ارائه گردد. در این مورد، شاید نخستین پرسشی که در بسیاری از نشست های آموزشی در حیطۀ مدیریت مطرح می شود، مربوط به چگونگی طبقه بندی کردن این مفهوم است. عده ای مدیریت را به جهت نیازش برای به کار گیری فراوان روش های ریاضی، آماری و اقتصادی، با عنوان شاخه ای از دانش می شناسند و برخی نیز آن را به سبب کاربرد شاخه های انسانی از جمله روان شناسی، جامعه شناسی و رفتار شناسی که استفاده از آنها در مدیریت اجتناب ناپذیر است، آن را در یکی از زیر بخش های مربوط به هنر یا شاخه ای از دانش اجتماعی دسته بندی می نمایند. حال آنکه به واقع مدیریت حاصل تلفیقی از هر دوی این بخش ها و تجلیگاهی برای نمایانی یکسان برای هر دوی این زمینه ها (دانش و هنر) می باشد. به طور کلی، پیچیدگی نظام های اجتماعی و یا هر گونه تشکلی که قسمتی از آن به واسطۀ تجمع نیروی انسانی شکل می گیرد، اداره کردن آنان را از همین سبب بسیار دشوار کرده است، خصوصاً اینکه لزوم تلفیق ماهوی فنون و روش های متنوع دانش با جنبه های گوناگون هنری نیز یکی از عوامل فراهم آورندۀ پیچیدگی مزبور می باشد. اما به واقع مدیریت چیست و وظایف یک مدیر شامل چه چیزهائی می شود؟
به تعبیری ساده و خصوصاً در مورد نهادهای غیر دولتی، می توان مدیریت را کارکردن با نیروی انسانی (به صورت عام) و در کنار آنها برای دستیابی به اهداف و آرمان های آن سازمان و تمامی مشارکت کنندگان اش، تعریف نمود. منظور از نیروی انسانی، تمامی افراد وابسته به مؤسسۀ مورد نظر می باشند که به نحوی در فعالیت های آن سازمان مؤثر، دخیل یا شریک هستند. آنچنان که در بخش قبل توضیح داده شد، در مورد سازمان های غیر دولتی تمامی مشارکت کنندگان یک نهاد اجتماعی از افراد درون سازمانی گرفته تا تمامی کاربران خدمات ارائه شده توسط آن، جزئی از نیروی انسانی مذکور می باشند. نکتۀ قابل تعمق در مورد این تعریف، تأکید آن بر وجود انسانی مشارکت کنندگان به عنوان اصلی ترین بنیان یک سازمان غیر دولتی و اهمیت اهداف آنان در کنار و هم پایۀ اهداف و آرمان های سازمانی مجموعۀ مورد نظر است. به عبارت بهتر، حتی در تعاریف جدیدتری که در ادبیات مربوط به نهادهای اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرند نیز، متفاوت با آنچه در تعاریف ارائه شده در دوران رشد و شکوفائی صنعتی و فنی در دهه های آغازین و میانی قرن گذشته به چشم می خورد، توجه اصلی بیشتر متمرکز بر نیروی انسانی درگیر در کار است تا بر مفهوم سود آوری به معنای متداول آن در مؤسسات تولیدی و یا خدماتی. به همین نسبت، شرح وظایف مدیران در سازمان های غیر دولتی نیز با آنچه در تجارت و تولید بیان می شود اندکی متفاوت خواهد بود هرچند مبانی کلی تعریف شده و مورد انتظار برای هر سازمانی مستقل از نوع اش، یکسان باشد.
دیدگاه سنتى مدیریت بر این باور بود که مدیریت یک ذوق است و هر که این ذوق را داشته باشد، مدیر خوبى است و عده اى مدیریت را یک استعداد مى دانند، که بعضى افراد از آن بالقوه یا بالفعل برخوردار هستند و عده اى هم براین باورند که مدیریت یک نوع هنر است و هر که از این هنر برخوردار باشد مى تواند مدیرى موفق باشد. اما امروزه ثابت شده که مدیریت، علاوه بر مطالبى که ذکر شد یک توانمندى علمى همراه با فرایندنگرى و فراگرداندیشى است. مدیریت علمى باید متکى به علوم و به ویژه علم مدیریت باشد. متاسفانه در طول ۵۰ سال گذشته که علم مدیریت پیشرفت چشمگیرى داشته است در کشور ما همان مدیریت سنتى اعمال شده است و… وبلاگ دانش مدیریت با نزدیک به ۳۶هزار بازدیدکننده از بهمن ماه ۸۲ بر روى سرویس دهنده بلاگ اسکاى شروع به فعالیت کرده و آهسته و پیوسته تاکنون مسیر خویش را ادامه داده است. بحث هاى علمى پیرامون مباحث مرتبط با مدیریت، معرفى گواهینامه هاى معتبر جهانى و … یادداشت هایى است که در این وبلاگ تاکنون درج شده است. نویسنده وبلاگ در مورد نقش تعیین هدف براى رسیدن به موفقیت مى نویسد: «یکى از شاخص هاى قضاوت و شناخت انسان ها، بررسى اهداف و خواسته هاى آنان است. اهداف نمادهایى هستند که بیانگر مرتبه و درجه تکامل افراد است. لذت بخش ترین تجربه بشر در زندگى، دستیابى به اهداف مورد توجه وى و در نهایت کسب موفقیت در زمان معین است. دستیابى به موفقیت حتى در مورد اهداف به ظاهر کوچک مانند کسب سود مورد انتظار، طراحى و تولید محصولات جدید و یا حتى از بین بردن یک روش نادرست، باعث ایجاد رضایت خاطر، اعتماد به نفس و بالندگى در انسان مى شود. آنچه در این میان از اهمیت بسیارى برخوردار است تعیین هدف است. براى رسیدن به موفقیت باید اهداف را از پیش تعیین کرد، در غیر این صورت آنچه به دست مى آوریم
مفهوم, مدیریت,تحقیق مفهوم مدیریت
فایل تحقیق مفهوم نقطه سر به سر نقدي – به روز شده
مفهوم نقطه سر به سر نقدي
داراييها به شخص احساس گرمي ميدهند وليكن موجه وجه نقد نيستند.
والتدريستون
امروزه اولين سئوالي كه از متقاضيان وام پرسيده ميشود اين است كه نقطه سر به سر نقدي شما چقدر است؟
جريانهاي نقدي و چارچوب نظري
چارچوب نظري تدوين شده توسط هيأت تدوين استانداردهاي حسابداري مالي داراي موضعي صريح و روشن در ضرورت تهيه و افشاء اطلاعات مربوط به گردش وجوه نقد است. اين موضع با تعريف نيازهاي استفاده كنندگان بالقوه از اطلاعات مالي آغاز مي گردد. فرض شده است كه تصور سرمايهگذاران، وام دهندگان و كاركنان از بنگاه، منبعي از وجه نقد است كه منجر به تقسيم سود، پرداخت بهره، افزايش در ارزش بازار اوراق سرمايه، بازپرداخت وامها، پرداخت بهاي كالا و خدمات و يا حقوق و دستمزد ميگردد. به همين لحاظ، هدف اصلي گزارشگري مالي كه منعكس كننده علايق مشترك همه استفادهكنندگان بالقوه صورتهاي مالي است، بر روي توانايي بنگاه در تأمين در تأمين جريانهاي نقدي مطلوب متمركز گرديده است. بيانيه شماره 1 مفاهيم حسابداري مالي است، بر روي توانايي بنگاه در تأمين جريانهاي مقدس مطلوب متمركز گرديده است. بيانيه شماره 1 مفاهيم حسابداري مالي در اين زمينه گفته است:
گزارشگري مالي بايد اطلاعاتي در مورد چگونگي تحصيل يا پرداخت وجه نقد، استقراض و بازپرداخت آن، معاملات مربوط به حقوق صاحبان سرمايه شامل تقسيم سود نقدي و ساير موارد توزيع منافع بنگاه بين صاحبان آن و ساير مواردي كه ممكن است بر نقدينگي و قدرت پرداخت ديون آن تأثير ميگذارد، فراهم نمايد. . . . . اطلاعات مربوط به جريانهاي نقدي يا ساير جريانهاي وجوه مي تواند در آشنايي با عمليات بنگاه، ارزيابي فعاليتهاي تأمين مالي، ارزيابي نقدينگي، قابليت پرداخت ديون و تفسير اطلاعات تهيه شده مفيد و سودمند باشد.
اين بيانيه نشان دهنده اين مطلب بود كه هيأت تدوين استانداردهاي حسابداري مالي توجه خود را به گزارشگري جريانهاي نقدي و در نهايت انتشار بيانه شماره 95 معطوف نموده است. اين حركت هيأت تدوين استانداردهاي حسابداري مالي ناشي از برخي باورها و اعتقادات اعاي آن به شرح زير بود:
اين بيانيه نشان دهنده اين مطلب بود كه هيأت تدوين استانداردهاي حسابداري مالي توجه خود را به گزارشگري جريانهاي نقدي و در نهايت انتشار بيانيه شماره 95 معطوف نموده است. اين حركت هيأت تدوين استانداردهاي حسابداري مالي ناشي از برخي باورها و اعتقادات اعضاي آن به شرح زير بود:
«ارزيابي بازار از موفقيت قابل پيش بيني يك بنگاه در تحصيل جريانهاي نقدي مطلوب بر قيمتهاي بازار اوراق بهادار آن تأثير ميگذارد، اگر چه ارزش بازار اين اوراق تحت تأثير عوامل گوناگوني چون شرايط عمومي اقتصادي، نرخهاي بهره، روانشناسي بازار و غيره نيز قرار دارد كه مربوط به يك بنگاه به خصوص نميباشد:
همچنين جالب است به اين نكته توجه شود كه هيأت تدوين استانداردهاي حسابداري مالي در بيانيه شماره 5 مفاهيم حسابداري ويژگيهاي مثبتي را كه صورت گردش وجوه نقد ميبايست در بر داشته باشد، بيان نموده است.
اطلاعات سودمندي را در مورد فعاليتهاي بنگاه در تحصيل وجه نقد از طريق عمليات جاري به منظور بازپرداخت بدهيها، تقسيم سود يا سرمايهگذاري مجدد به منظور حفظ يا توسعه ظرفيت عملياتي، در مورد فعاليتهاي تأمين مالي چه از طريق استقراض و چه از طريق صاحبان سرمايه و همچنين در مورد فعاليتهاي سرمايهگذاري يا پرداختهاي نقدي ارائه ميكند. استفاده هاي مهم از اطلاعات مربوط به دريافتها و پرداختهاي نقدي جاري به منظور كمك كردن به دستيابي به عواملي همچون نقدينگي بنگاه، انعطاف پذيري مالي، سودآوري و ريسك مي باشد.
بر همين اساس، هيأت تدوين استانداردهاي حسابداري مالي در بررسيهاي اوليه خود در سال 1980، صورت گردش وجوه نقد را به عنوان اطلاعاتي مطلوب كه ميبايست به همراه ساير صورتهاي مالي ارائه شود، معرفي نمود. دلايل پشتوانه اين نظريه توسط هيأت تدوين استانداردهاي حسابداري مالي به شرح زير بيان شده است:
1- تعيين اطلاعات بازخورد جريانهاي نقدي واقعي
2- كمك به تعيين رابطه بين سود حسابداري و جريانهاي نقدي
3- تهيه اطلاعاتي در مورد كيفيت سود
4- بهبود قابليت مقايسه اطلاعات در گزارشگري مالي
5- كمك به ارزيابي انعطاف پذيري و قابليت تبديل دارائيها به وجه نقد
6- كمك به پيش بيني جريانهاي نقدي آتي.
در يك جمله ميتوان گفت كه تمامي دلايل فوق، ناشي از محدوديتهاي حسابداري تعهدي است. عليرغم وجود اين محدوديتها، نميتوانت گفت كه اطلاعات تهيه شده بر مبناي حسابداري تعهدي بدون ارزش ميباشند، بلكه در عوض ميتوان ادعا كرد كه اطلاعات مربوط به گردش وجوه نقد، در
تحقیق, مفهوم, نقطه, سر, به, سر, نقدي
فایل تحقیق مفهوم واقعي تغيير جنسيت و عواقب آن – به روز شده
موضوع :
مفهوم واقعي تغيير جنسيت
و عواقب آن
پيشينه تاريخي
پيشينه تجربي
80 درصد بيماران از نتيجه اعمال جنسي راضي هستند، نارضايتي از اعمال جراحي به شدت اختلالات رواني پيش از عمل بستگي دارد. خودكشي به ميزان 2% گزارش شده است (امينكاوه، كامران -1383)
پيشينه نظري
درمان هورموني: در بسياري از بيماران، استفاده از داروهاي هورموني جايگزين خوبي در عمل جراحي براي رسيدن به لذت جنسي است (جهانفر، شايسته).
تعريف عملياتي :
عمل جراحي :
اعمال جراحي تغيير جنسيت موثر و غيرقابل بازگشت ميباشد. بيماران بايد 3 تا 12 ماه پيش از اعمال جراحي، با پوشيدن لباسهاي جنس مخالف و دريافت درمانهاي هورموني آمادگي لازم كسب كنند (جهانفر،شايسته،مولايينژاد،ميترا -1380).
در اين تحقيق محقق كساني كه حدود 10 تا 11 ماه پيش مورد عمل جراحي قرار گرفتهاند را مورد آزمايش قرار داده است كه اغلب آنها گرايش به مونث شدن داشتهاند.
تعريف هويت جنسي :
وضعيتي رواني است كه با احساس فرد در مورد زن يا مرد بودن مشخص ميشود. به عبارت ديگر مفهومي است كه شخص از خود به عنوان مرد يا زن بودن دارد (شيرمحمدي،رضا- 1382).
تعريف نقش جنسي:
الگوي رفتاري فرد كه انعكاس از احساس شخصي فرد در مورد هويت جنسياش ميباشد. به عبارت ديگر نقشي است كه فرد بر حسب ويژگيهاي جنسي در اجتماع ايفا ميكند (جهانفر، شايسته،مولايينژاد،ميترا-1380).
تعريف ترانسكسوآليسم :
اين افراد در دوران پس از بلوغ از جنسيت خود ناراضي بوده و مايلند صفات جنسي مخالف را كسب كنند. بيشتر اين افراد در كودكي دچار اختلالات هويت جنسي بودهاند. پوشش لباس جنس مخالف و ابتلاء به مشكلات رواني در اين افراد شايع بوده و در معرض خودكشياند. ممكن است تعدادي از آنها به عضو تناسليشان آسيب وارد كنند تا جراح را مجبور به عمل تغيير جنسيت كنند (جهانفر،شايسته،مولايينژاد،ميترا- 1380).
تعريف بهداشت رواني :
بهداشت رواني ، روانپزشكي پيشگر ، بهداشت رواني اجتماعي و يا روانپزشكي اجتماعي به كليه روشهاي تدابيري اطلاق ميشود كه، براي جلوگيري از ابتلاء و درمان بيماريهاي رواني و توانبخشي بيماران رواني موجود به كار ميرود و از آن استفاده ميكنند (ميلانيفر، بهروز -1374).
فرهنگ بزرگ روانشناسي لاروس، بهداشت رواني را چنين تعريف ميكند : « استعداد روان براي هماهنگ، خوشايند و موثر كاركردن، انعطافپذير بودن براي موقعيتهاي دشوار و بازيابي تعادل خود وتوانايي داشتن به كار ميرود (گنجي، حمزه -1376).
سازمان جهاني بهداشت رواني را چنين تعريف ميكند: بهداشت رواني در درون مفهوم كلي بهداشت جاي ميگيرد و بهداشت يعني توانايي كامل براي ايفاي نقشهاي اجتماعي، رواني و جسمي. بهداشت، تنها نبود بيماري يا عقب ماندگي نيست (گنجي، حمزه -1376).
مشكل تعريف بهداشت رواني از آنجا سرچشمه ميگيرد كه هنوز تعريف صحيح و قابل قبولي براي بهنجاري نداريم، البته تعاريف و نقطه نظرهاي زيادي با توجه به شرايط و موقعيتهاي اجتماعي،سني،قديمي و فرهنگ براي بهنجاري شده است (ميلانيفر،بهروز -1374)
روانپزشكان فردي را از نظر رواني سالم ميدانند كه تعادلي بين رفتارها و كنترل او در مواجه با مشكلات اجتماعي وجود داشته باشد (ميلانيفر،بهروز-1374)
Normality as Transactinal systeme and/or interacting system or normality as process
سلامت رواني عبارت از قابليت ارتباط موزون و هماهنگ با ديگران بوسيله تحقير اصطلاحات محيط فردي و اجتماعي و حل تضادها و تمايلات شخصي به طور منطقي و عادلانه و ثبات (فرهنگ روانشناسي مقيمي-1378 – ص25).
اما در اين تحقيق بهداشت رواني افراد به صورتي محاسبه ميشود كه تمامي نمرات آنها بين اعداد 112-28 باشد.
اختلالهاي هويت جنسي
شما يك پسر هستيد يا يك دختر
«شما يك پسر هستنيد يا يك دختر؟» شما يك مرد هستيد يا يك زن؟ در واقع، براي اتمام افراد – حتي كساني كه اختلالهاي رواني شديد مانند اسكيزوفرني دارند- پاسخ دادن به چنين پرسشهايي بلادرنگ و روشن است. در توافق ديگران نسبت به پاسخ فرد نيز ابهامي وجود ندارد. اساس فرد از مونث يا مذكر بودن – كه هويت جنسي خوانده ميشود- از همان اوان كودكي چنان عميق در ذهن راسخ ميشود كه اكثر افراد در هر شرايط رواني هم كه باشد در مورد جنسيت خود شكي نخواهند داشت اما برخي از افراد – كه در ميان مردان بيش از زنان يافت ميشود- از اوان كودكي به طور عميق در ذهن راسخ ميشوند و اين احساس را دارند كه متعلق به جنس مخالف هستند. يك مرد تغيير جنسيت گراي ميتواند
تحقیق, مفهوم, واقعي, تغيير, جنسيت, , و, عواقب, آن
فایل تحقیق مفهوم مشاركت انتخاباتي در جامعه – به روز شده
مفهوم مشاركت انتخاباتي در جامعه
اعتصاب، تحصن و امثال آن، بسيار وقتگير و پرهزينهاند. در مقابل، مشاركت انتخاباتي، كه موضوع اصلي اين نوشتار است، از اين لحاظ در پايينترين مراتب قرار ميگيرد. در مشاركت انتخاباتي افراد در زماني كوتاه و با صرف هزينهي ناچيز به پاي صندوقهاي رأي مي روند و با دنياي سياست ارتباطي سطحي و گذرا برقرار ميكنند. با وجود اين، مشاركت انتخاباتي مهمترين و متداولترين نوع مشاركت سياسي است و به يمن وجود يافتههاي آماري و تحقيقات ميداني فراوان، غالب پژوهشهاي انجام شده دربارة مشاركت در اين زمينه خلاصه ميشود.
در اين نوشتار خواهيم كوشيد با ارائةچارچوبي نظري دربارة مشاركت انتخاباتي، با توجه به آثار موجود در اين خصوص، آن را مورد مدافه و كنكاشي جامعه شناختي قرار دهيم. اما قبل از پرداختن به موضوع اصلي بحث، پرسشهايي مهم در باب مفهوم و ماهيت مشاركت سياسي وجود دارد كه ارائةپاسخي شفاف و روشن بدانها ضرورتي اجتناب ناپذير است. از جمله آنكه: حقيقت مشاركت سياسي چيست؟ به چه انگيزهاي افراد به صحنةسياست قدم ميگذارند؟، اقسام مشاركت سياسي كداماند؟ هر گونه حضور در صحنة سياسي را مي توان مشاركت سياسي ناميد؟ و آيا اساساً تعيين حدود و ثغور و چارچوب مشخص براي مشاركت سياسي قابل قبول است يا خير؟
پس به ناچار بايد سخن را از بررسي مفهوم مشاركت سياسي آغاز كرد و بدين منظور، به جاي پرداختن به تعاريف گوناگون و تلقيها و رهيافتهاي مختلف كه از مشاركت سياسي وجود دارد، شايسته آن است كه رويكردهاي مختلف به آن را مورد مدافه قرار دهيم.
رويكردهاي مختلف نسبت به مشاركت سياسي
غالب پژوهشگران با بينش ابزاري به پديدة مشاركت سياسي مينگرند و آن را رفتاري از سوي شهروندان ميدانند كه متوجه قلمرو سياست است و به منظور اثر گذاشتن بر نحوة تصميمگيري و انتخاب حاكمان صورت ميپذيرد.
چنين رويكردي از مشاركت سياسي بر اين فرض استوار است كه فرد عقلاني محض است و با محاسبة سود و زيان خود و به منظور تحقق برخي خواستهها و تأمين منافع خويش پاي به عرصة سياست ميگذارد. غايت اصلي افراد از مشاركت سياسي عبارت است از تأثير بر انتخاب مجريان و بر نحوة تصميم گيري آنان به منظور تأمين منافع و خواستههاي فردي بيشتر.
بينش ابزاري از دهة 70 ميلادي توجه بسياري از پژوهشگران علم سياست را به خود جلب كرد و بويژه در تحليل رفتار سياسي شهروندان مورد اقبال فراوان، خصوصاً در ميان محققان آمريكايي قرار گرفت. و ربا و ني در سال 1979 با مطالعة رفتار رأي دهندگان آمريكايي به اين نتيجه رسيدند كه رأي دهندگان كمتر تحت تأثير مسائل محيطي و جامعه شناختي يا روانياند و با مطالعة موضوعات مطرح شده از طرف نامزدها و برنامههاي احزاب سياسي پاي به عرصة سياست ميگذارند و حزبي را بر ميگزينند كه منافع آنان را بيشتر تأمين كند.
اين ديدگاه، كه بر بينش فردگرايانه استوار است، مشاركت سياسي را برخاسته از ملاحظات عقلاني افراد و محاسبة سود و زيان شخصي آنان ميداند. چنين رويكردي نسبت به پديدههاي سياسي اساساً رويكردي اقتصاد محور است و مرجع اصلي اينگونه تحليلها كتاب معروف آنتوني داونز است كه در سال 1957 تحت عنوان تحليلي اقتصادي از نظرية دموكراسي به رشتة تحرير درآمده است.
مشكل اصلي چنين رويكردي اين است كه شهروندان را اشخاصي صرفاً عقلاني فرض ميكند و آنان را آگاه از كلية مسائل و مشكلات و آشنا به راهكارهاي لازم ميداند، در صورتي كه آمار و ارقام خلاف اين را نشان ميدهد. چرا كه درصدي قابل توجه از مردم در جوامع غربي و به اصطلاح دموكراتيك، به مسائل سياسي بيعلاقهاند و در كم هزينهترين شكل مشاركت، يعني انتخابات، نيز حضوري چندان در خور و شايسته ندارند.
تحقيقات نشان ميدهد كه كار سياسي اساساً عملي است حرفهاي و در انحصار اقليتي بسيار محدود از سياست پيشگام است و به طور ميانگين تنها 10 درصد از مردم را در جوامع غربي شامل ميشود و اكثريت مردم نقشي در ادارهامور كشور و اثرگذاري بر تصميمات مجريان ندارند.
اگر چه تلقي ياد شده از مشاركت سياسي بعضي از ابعاد اين پديده را به خوبي توضيح مي؛دهد، اما اصل مشاركت همچنان در هالهاي از ابهام باقي ميماند. به عنوان نمونه، از تعاريف مذكور ميتوان به خوبي دريافت كه مشاركت، برخلاف گرايشهاي فكري و حالتهاي وجداني كه ظهور بيروني ندارند و قابل محاسبه نيستند، رفتاري است متوجه قلمرو سياست، و از آنجا كه رفتاري است سياسي، قابل مشاهده و بررسي و اندازهگيري است.
از اين تعاريف به خوبي ميتوان دريافت كه از مهمترين شروط تحقق چنين رفتاري لااقل وجود دو اعتقاد است. چرا كه از يك سوي فرد بايد به اين اعتقاد رسيده باشد كه نهادهايي برتر و ذي صلاح وجود دارند كه قادرند با اتخاذ تصميم به رتق و فتق امور بپردازند و از سوي ديگر نهادهاي ياد شده، علاوه بر داشتن اقتدار لازم، خواسته هاي افراد را مصمح نظر قرار ميدهند و بدان توجه مي كنند. به تعبيري ديگر، فرد در صورتي پاي در قلمرو سياست مي گذارد و ميكوشد در اجراي سياست مؤثر واقع شود كه به اين اعتقاد رسيده باشد كه اقدام و حضورش در صحنةسياسي ميتواند منشأ تأثيراتي باشد. حال آنكه در نظامي سياسي كه فرد از هر گونه ايفاي نقش در صحنة سياسي نااميد باشد جايي و انگيزهاي براي مشاركت سياسي باقي نميماند.
بينش ابزاري، علي رغم اينكه برخي از وجوه مشاركت را توضيح ميدهد. از شفافيت كافي برخوردار نيست و پرسشهاي فراواني را بدون پاسخ ميگذرد. از جمله اينكه: آيا هر گونه اقدام در صحنةسياسي كه به قصد تأثير بر نحوة اجراي سياست صورت پذيرد مشاركت سياسي است؟ آيا تفاوتي ميان جنگ مسلحانه و درگيريهاي خشن با شركت آرام و قانونمند در انتخابات وجود ندارد؟ آيا مي توان اقدام شهروند ساده را در انتخابات با كار سياسي گروههاي حرفهاي يكسان تعريف كرد؟ و اين در حالي است كه ميان اين دون نوع رفتار سياسي به اعتقاد بسياري تفاوتي ماهوي وجود دارد.
رويكرد ديگر يكه بسيار به واقع نزديكتر است برگرفته از تلقي جامعهشناس معروف فرانسوي اميل دوركهيم درباره مشاركت سياسي است. بر اساس اين رويكرد، مشاركت سياسي بنابر مقتضيات مكاني و زماني خود تعريف ميشود و با نظري مردم شناسانه و جامعه شناسانه به اين پديده نگريسته ميشود. دوركهيم قلمرو سياست را با عالم و قلمرو مذهبي قياس مي كند و ميان اين دو وجوه تشابهي را بر ميشمرد كه در خور ايضاح و تأني است.
به رغم اينكه قدرت سياسي در جوامع غربي قلمرو مستقل از مذهب يافته و به عنوان پديدهاي غير مذهبي مطرح است، اما همچنان از بسياري از وجوه قداستهاي مذهبي برخوردار است. لذا ديوبر معتقد است كه غير مذهبيترين حكومتها، يعني حكومت ژاكوبنها در فرانسه، خود مذهب نويني آفريدهاند كه عبارت است از «مذهب مدني» كه مبتني بر آيين ستايش و پرستش ملت است. قدرت سياسي در مذهب ژاكوبنها، به عنوان مظهر ارادة عموم، از قداست و حرمت ويژه برخوردار است و به صورت نهادي مقدس در جامعه جلوهگر ميشود.
با چنين پيش فرضي دوركهيم به مقايسة دنياي سياس با دنياي مذهب ميپردازد و در قلمرو مذهبي، جهان را به دو بخش مقدسها و نامقدسها تقسيم مي كند. اين دو بخش از يكديگر به كلي متمايزند و از ويژگيهاي متفاوت برخوردارند. با وجود اين، راه ارتباط ميان اين دو عرصه بسته نيست و قلمرو مقدس مي كوشد با قلمرو ديگر ارتباط برقرار كند، چرا كه تقديس مقدس و ستايش آن تنها در ساية اين ارتباط ميسر خواهد بود. اما اين ارتباط بسيار ظريف و داراي قواعد خاص خود است و با مراسم و تشريفات ويژه صورت مي پذيرد و غيرمقدسها مي توانند از اين طريق به قلمرو مقدس نزديك شوند و گاه ارتباط آنقدر عميق و مستحكم ميگردد كه طي تشريفات و مراسم ويژه، خود نيز به قلمرو مقدسم ميپيوندند و تقدس مييابند.
دنياي سياست نيز چنين خصلتي دارد. آنان كه به گروه حاكمان پيوستهاند و قدرت را در اختيار دارند قلمروي تشكيل ميدهند كه دور از دسترس ديگران است و از حرمت ويژه برخوردار است و آنان كه در خارج اين قلمرو هستند دنياي متمايز و ديگري را شكل مي دهند كه مي تواند با قلمرو سياست ارتباط نزديك داشته باشد، اگر چه خود در خارج از آن به سر برند. اين ارتباط نيز از طريق رسوم و تشريفات و قواعد خاص صورت مي پذيرد كه اين قواعد را هنجارهاي حاكم بر هر جامعه تعيين مي كند.
به تعبيري ديگر، مشاركت سياسي همان ارتباط ميان دو عالم سياسي و غير سياسي است كه در جوامع مختلف بر اساس آيين خاص خود صورت مي پذيرد. اين ارتباط از طريق مراسم و تشريفات خاص برقرار ميشود و در جوامع مختلف به گونههاي متفاوت تجلي مييابد.
مهمترين فايدة رويكردي اينچنين نسبت به مشاركت سياسي اين است كه اين پديده را در قالب زمان و مكان و متناسب با مقتضيات هر عصر و شرايط ويژة جوامع مختلف در نظر ميگيرد و ملاك و محكي براي بررسي و تبيين اقسام مشاركت سياسي به دست مي دهد. بدين ترتيب، ارتباط ميان مردم و دنياي سياست از قواعد خاص پيروي ميكند و قانونمند و حساب شده است، و اين قانونمندي برگرفته از هنجارهاي حاكم بر هر جامعه است. با چنين رهيافتي از مشاركت سياسي ميتوان به خوبي دريافت كه گونهاي از مشاركت كه در يك جامعه پسنديده و مطلوب است ميتواند در جامعة ديگر ناپسند و نامطلوب و در تعارض با هنجارهاي آن باشد.
پس از بيان اجمالي رويكردهاي مختلف در زمينة مشاركت سياسي، اينكه به يكي از مهمترين جلوههاي آن يعني مشاركت انتخاباتي مي پردازيم.
مشاركت انتخاباتي برجستهترين نوع مشاركت سياسي
مشاركت انتخاباتي از متداولترين مشاركتهاي سياسي در عرصه حاضر است. زندگي سياسي شهروندان در عصر جديد غالبا در انتخابات خلاصه ميشود و برنامهها و فعاليتهاي احزاب و گروههاي سياسي را تحت الشعاع خود قرار ميدهد. پيروزي در انتخابات يكي از مهمترين اهداف احزاب كنوني است و جلب آراء بيشتر در هر انتخابات به صورت محور فعاليتهاي احزاب سياسي درآمده است.
يكي از مباحث مهم در مشاركت انتخاباتي علل و انگيزة اين مشاركت است. چگونه مي توان اقدام به مشاركت انتخاباتي را توضيح داد؟ مهمترين متغيرهاي توضيح دهندة مشاركت ابراز ميكنند در صورتي كه برخي ديگر از اقشار اجتماعي به اين اقدام كمتر علاقه نشان مي دهند؟ متغيرهاي فردي و اجتماعي مشاركت انتخاباتي كداماند؟
آنچه ذيلا ميآيد بررسي برخي از پاسخهاي ممكن به پرسشهاي ياد شده است.
متغيرهاي توضيح دهندة مشاركت انتخاباتي
چنانكه گفته شد، مشاركت سياسي داراي اقسام متنوع است. اما در اين ميان، مشاركت انتخاباتي جايگاه بلندي دارد و مورد توجه خاص بسياري از محققان و پژوهشگران است. آثار موجود در خصوص مشاركت سياسي غالباً بر محور مشاركت انتخاباتي شكل گرفتهاند. دليل اين امر را مي توان در اهميت انتخابات در جوامع مختلف دانست، به گونهاي كه ميتوان گفت زندگي سياسي شهروندان در دنياي نوين تقريباً در انتخابات خلاصه ميشود و انتخابات محور اصلي فعاليتهاي احزاب و گروههاي سياسي مختلف است. فزون بر اين، مشاركت انتخاباتي، برخلاف بسياري ديگر از انواع مشاركت، قابل اندازهگيري و تبيين به زبان آمار و ارقام است. نظرسنجيهاي مختلف از نتايج انتخابات در طول ساليان متمادي دادههاي مناسبي براي تحليل علمي اين پديده براي پژوهشگران فراهم نموده، بررسي علمي اين پديده را بسيار آسان كرده است.
مشاركت انتخاباتي از زواياي گوناگون موضوع بحث و بررسي است. در اين ميان دو پرسش با اهميت و برجستگي بيشتر خودنمايي ميكنند. نخست اينكه دو پرسش با اهميت و برجستگي بيشتر خودنمايي مي كنند. نخست اينكه چرا شهروندان حاضر به صرف وقت و هزينه براي رفتن به پاي صندوقهاي رأي هستند؟ ديگر اينكه چه عواملي محتواي اين مشاركت يعني نوع «رأي» رأي دهنده را توضيح ميدهند؟
تحقیق, مفهوم, مشاركت, انتخاباتي, در, جامعه