بررسی و دانلود فایل تحقیق معماري فلسفي شرق دور (چین)
تحقیق معماري فلسفي شرق دور,تحقیق معماري فلسفي شرق دور (چین),تحقیق معماري , (چین)
بررسی و دانلود فایل تحقیق معماري فلسفي شرق دور (چین)
تحقیق معماري فلسفي شرق دور,تحقیق معماري فلسفي شرق دور (چین),تحقیق معماري , (چین)
بررسی و دانلود فایل تحقیق آموزش و پرورش در چین و فرانسه
تحقیق, آموزش, و, پرورش, در, چین, و, فرانسه,
بررسی و دانلود فایل پاورپوینت جمهوری خلق چین
پاورپوینت جمهوری خلق چین,پاورپوینت, جمهوری, خلق, چین,
فایل تحقیق معماري فلسفي شرق دور (چین) – به روز شده
معماري فلسفي شرق دور
چين:
از ميان تمدنهاي بزرگ غيرغربي، تمدن چين نخستين تمدني بود كه اروپائيان با آن آشنا شدند و آن را ارزيابي كردند. ولي فقط در پنجاه و اندي سال گذشتة اخير است كه دستآوردهاي هنر و ادبيات چيني بتدريج بر جهان خارج آشكار شده و منظماً مورد بررسي قرار گرفتهاند؛ با وجود اين، بسياري از كساني كه امروزه به دامنه و پيوستگي تمدن چين پي بردهاند و بر زيبائي چشمگير هنر اين سرزمين صحه ميگذارند، هنوز از پيچيدگي اين دو شاخه فعاليت معنوي چينيان اطلاع كافي به دست نياوردهاند.
چين، كشوري پهناور با اوضاع گوناگون جغرافيائي و مساحتي معادل مساحت ايالات متحده است. با آنكه دامنة تفاوتهاي زباني مردم چين بسيار زياد است و در بسياري از نقاط، زبان مردم نقاط ديگر براي مردم ديگر نقاط مفهوم نيست، زبان مكتوب اين ملت در سراسر چين يكشكل براي همگان قابل فهم بوده است. اين عامل،انسانهائي هزاران كيلومتر دور از همديگر را قادر ساخت كه سنتهاي ادبي، فلسفي، و مذهبي مشترك خود را زنده نگهدارند و تقويت كنند، همين وجه اشتراك و يكنواختي را ميتوان در شيوههاي بيان هنري نيز مشاهده كرد، زيرا تغييرات در شكلهاي هنر چين، در همة دورهها، بجز دوران پيش از تاريخ، بسيار اندك است.
درك اولية نقاشي چين در بيان موضوعات، تدريجاً در اثر تحولات اخير هنرهاي غربي، طي هزاران سال گذشته، براي ذهن غربي آسانتر شده است. دامنة آگاهي غربيان از تفاوتهاي بنيادي بين هنر غيرديني چين با هنر سنتي و هنر دوران پيش از هنر نوين در غرب كه زائيدة تفاوتهاي موجود ميان فلسفههاي طبيعت و انسان در دو فرهنگ مزبور است نيز بسي گسترش يافته است.
جايگاه انسان در جهانبيني چيني:
در نظر چينيها انسان بر طبيعت مسلط نيست، بلكه بخشي از آن است و مانند همة موجودات ديگر به فعل و انفعالات آن واكنش نشان ميدهد، معني شادمان و سعادتمند زيستن، همآهنگ بودن با طبيعت است؛ معني نقاش بودن، تبديل شدن به ابزاري است كه طبيعت با استفاده از آن خود را بر انسان مينماياند. كار نقاش، بيان پيوستگياش به موج زندگي و همآهنگياش با همة آن چيزهائي است كه در رشد و تغييرند؛ به گفتة ديگر، بيان خصلتي شخصي است كه در اثر نظارة طبيعت پالايش يافته است. گذشته از اين، چون طبيعت با معيارهاي زمان و مكان اندازهگيري و طبقهبندي نميشود، نقاشي چيني هم آن را به قابهاي پرسپكتيو يا رنگهاي سير و روشن محدود نميسازد، او نميكوشد تا با استفاده از چنين وسيلهاي شكلهاي طبيعي را تكثير و تثبيت كند. تقارن موجود در موجودات رشد يابنده، حركات بيپايان و درهم طبيعت، بيپاياني حوادث آسماني، همگي با محدود شدن به يك قاب چهارگوشه، خطوط راست و خشك، آغاز و پايان، مانعهالجمعند. شكل ظاهر، هميشه با گذر هنرمند از درون آن تغيير شكل مييابد؛ همچنان كه هنر او بيان كلي تجربهاش از طبيعت است خود او نيز بخشي از بيان كلي هنرش ميشود.
معماري:
دربارة معماري چين كمتر سخني گفته شده يا مطلبي نوشته شده است و علتش شايد اين باشد كه ساختمانهاي اندكي از روزگاران گذشته بر جا ماندهاند يا سبك معماري چين طي سدههاي گذشته دچار تحولات چشمگير نشده است. ساختمان در چين امروز، دقيقاً شبيه نمونة اولية آن در هزاران سال پيش است. به بيان دقيقتر، نيمرخ مسلط بر سقف ـ كه بخش بزرگي از خصوصيات معماري چيني از آن سرچشمه ميگيرد ـ احتمالاً به دورة «چو» يا «شانگ» مربوط ميشود.
معماري بودائي، شكل خاصي از ساختمانسازي را به نام «پاگودا» به معماري جهان عرضه كرد كه در نظر بعضيها به نماد كشور چين تبديل شده است.
ژاپن:
هنرهاي ژاپني و نقش انكارناپذير سنت در آن:
هنرهاي ژاپني بهطور كلي با هنرهاي هندي و چيني تفاوت دارند (اگر بتوان چين و هند را بهعنوان دو قطب بزرگ و مهم هنري در آسيا معرفي كرد)؛ به اين صورت كه نه پيوستگي و استمرار سبكهاي هندي را دارند، نه تنوع گسترده هنرهاي چيني را. مسير تكامل هنري ژاپن تحت تأثير يك سلسله عوامل پراكندة خارجي بوده است. ليكن صرفنظر از اينكه شكلها و سبكهاي جديدي چه اثر عميقي بر هنرهاي اين سرزمين داشتهاند، سنتهاي بومي همواره خودنمائي كردهاند. به همين علت، الگوي هنري ژاپن با توالي همآهنگ دورههاي مشخص عاريتگيري، جذب و بازگشت به الگوهاي بومي شكل گرفت.
تحقیق معماري فلسفي شرق دور,تحقیق معماري فلسفي شرق دور (چین),تحقیق معماري , (چین)
فایل تحقیق آموزش و پرورش در چین و فرانسه – به روز شده
عنوان تحقیق :
آموزش و پرورش در چین و فرانسه
آموزش و پرورش
بر اساس ايده کنفسيوس بىن فعاليت سياسى و آموزش و پروش رابطه متقابل وجود داشته و يکى از تزهاى اصلى مىباشد. در سال ۱۹۱۲ دولت سون يات سن قوانين حاکم بر آموزش و پروش در دوران امپراطورى را منسوخ کرده و سيستم جديدى که از مدل ژاپنى نشأت گرفته بود توسط وزير آموزش و پرورش تحصيلکرده آلمان جايگزين شد.
در اواخر دهه ۱۹۲۰ و اوايل دهه ۱۹۳۰ حزب امکاناتى را جهت تغيير سيستم آموزشى بوجود آورد. در سال ۱۹۳۳ دبير کميته مرکزى شاخه جوانان حزب کمونيست اهداف آموزشى حزب در مناطق شورايى جنوب چين را اعلام نمود. وى خواستار جدايى مذهب از آموزشى و پروش يعنى بعبارتى خواستار نسخ تز کنفسيوس و در عوض استفاده از آموزش و پرورش در جهت بهود وضع ملى گرديد. شوراها براى مبارزه با بيسوادى مدارس لنين را براى بچههاى ۷ تا ۱۴ سال، مدرسه براى نوجوانان و خانمها، مدارس کادرها و مراکز آموزش عالى مانند آکادمى سرخ (Red Acadamy) و دانشگاه شورى (Soviet University) را ايجاد کردند.
بدنبال تشکيل اين دورهها در جنوب، از مدل مذکور در مناطق مرزى شمال غربى نيز استفاده کرد. در اواخر دهه ۱۹۳۰ بعد از راهپيمايى بزرگ اين مراکز بصورت پايگاهى براى آموزش کمونيسم درآمد. علاوه بر آن مدارس آموزش بزرگسالان، مدارس حرفهاي، مدارس ابتدايى و متوسطه تأسيس شده و برنامه آموزشى خاصى براى سربازان و کادرها اجرا گرديد. تا سال ۱۹۶۶ خطوط اصل سياست آموزش و پرورش چين نشأت گرفته از شورزى بود. قبل از انقلاب ۸۰ درصد مردم بيسواد بودند که اين نسبت در روستاها به ۹۵% مىرسيد. در سال ۱۹۴۹ چين داراى ۲۰۰ مرکز آموزش عالي، ۴۰۰۰ دبيرستان و ۰۰۰، ۲۸۹ دبستان، مجموع ۲۴ ميليون دانشجو و دانشآموز بود. از هنگام اعلام جمهورى خلق چين در سال ۱۹۴۹ سيستم آموزش و پرورش کشور چندين مرحله را، از مبارزه جنگل در سال ۵۷-۱۹۵۶ هنگامى که آموزش و پرورش در جو بحث آزاد تشويق مىشد تا دوران آشوب و وحشت انقلاب فرهنگى که تمام سطوح آموزش و پرورش دچار اختلال شده و توسعه آن معلق مانده و بيشتر به مدارس حرفهاى پرداخته مىشد و امتحان ورودى مراکز آموزشى عالى منسوح و معيار پذيرش دانشجو داشتن عقايد سياسى مناسى و تأييد کامل ايدههاى مائو بود را پشت سرگذاشته است. بعد از دوران انقلاب فرهنگى دوران تعديل و بازسازى شروع شد. در اين دوران سعى بر دستيابى به استانداردهاى آکادميک از جمله برقرارى مجدد امتحان ورودى دانشگاهها بود.
در سال ۱۹۸۰ سياست آموزشى جمهور خلق چين در ابتدا براساس فراهم نمودن امکانات جهت مدرنيزاسيون اقتصادى کشور طراحى شد. در اين جهت به آموزش نيروى انسان ماهر و توسعه علوم فنى و علمى اولويت داده شد. بعبارت کوتاه آموزش و پروش بعنوان ستون اصلى چهار مدرنيزاسيون توسط رهبران حزب کمونيست چين خوانده شد.
کيفيت آموزش و پروش در همه اداوار حتى در زمان انقلاب فرهنگى مورد تأکيد بوده است. در فاصله سالهاى ۷۶-۱۹۶۶ همگانى کردن آموزش و پرورش در جهت تثبيت سوسياليسم مورد اولويت بود.
يکى از جنبههاى مثبت سياست در سال ۱۹۸۰ که نشاندهنده تغيير قابل توجه نسبت به سال ۱۹۷۶ بوده است، اهميت دادن به آموزشى آکادميک مىباشد.
جنبه ديگر آن تداوم توسعه و بهبود آموزشى و هدف بلند مدت آن نيل به همگانى کردن آموزش ابتدايى و دوره اول متوسطه بود. اهميت علوم تکنولوژى در آموزش و و پرورش از نکات اصلى سياست در اوايل دهه هشتاد بوده است. اجراى برنامههاى علمى و تکنولوژيکى نه تنها در توسعه ملى و مدرنيزاسيون کشور از اهميت بسزايى برخوردار است بلکه در افزايش پرستيژ بينالمللى جامعه علمى چين نيز مهم مىباشد. در اين راستا چين به دستاوردها و پيشرفتها علمى درغرب توجه کرده و از سال ۱۹۷۶ سياست استفاده از آنها را در پيش گرفته است. رهبريت حزب در سال ۱۹۸۰ باور نمود که تأکيد فقطبر خود باعث عقب نگه داشته شدن و عدم پيشرفت کشور مىباشد.
تحقیق, آموزش, و, پرورش, در, چین, و, فرانسه,
فایل پاورپوینت جمهوری خلق چین – به روز شده
نوع فایل.ppt: (قابل ويرايش و آماده پرينت)
تعداد اسلاید : 15 اسلاید
قسمتی از متن.ppt:
مختصری از چین
جمهوری خلق چین از 30 استان و منطقه مستقل تشكیل شده و با جمعیت بیش از یك میلیارد نفر و منابع عظیم معدنی و زمینهای كشاورزی، از اواخر دهه 70 ، سعی در زدودن آثار منفی انقلاب كمونیستی و انقلاب فرهنگی نموده، و به سمت رونق اقتصادی گام برمی دارد. اكثر مردم چین در شرق كشور زندگی می کنند. 30 درصد برنج جهان در چین تولید شده و همچنین گندم، ذرت، نیشكر، سویا و دانه های روغنی كشت می شود وپرورش خوك و گوسفند و ماهی نیز بسیار متداول است. ذخایر معدنی چین، بسیار عظیم و غنی می باشد. به طوری كه در فلات «یو – نان» در قسمت جنوب شرقی، منابع بزرگی از قلع، مس و روی كشف شده است. ذخایر سنگ آهن در منچوری و نفت در دریای زرد، نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند مراكز عمده صنعتی، درحوالی منابع طبیعی، احداث شده است. اقتصاد چین كه مبنای خود را بر این تولیدات و صنایع غذایی، بنا نهاده است، همچنان، حركت رو به رشد خود را ادامه میدهد.
آب و هوا چین
آب و هوای آن بسیار متنوع است و از مناطق گرمسیر و بارانی در جنوب تا بسیار سردسیر تا شمال را شامل می شود. طوفانهای گاه به گاه(در حدود ۵ مورد در سال) در امتداد سواحل جنوبی و شرقی، سیلهای مخرب، سونامی، زلزله، جابه جاشدن (حرکت) زمین و خشکسالی از بلایای طبیعی منطقه چین هستند.
پاورپوینت جمهوری خلق چین,پاورپوینت, جمهوری, خلق, چین,
تحقیق معماري فلسفي شرق دور,تحقیق معماري فلسفي شرق دور (چین),تحقیق معماري , (چین)
معماري فلسفي شرق دور
چين:
از ميان تمدنهاي بزرگ غيرغربي، تمدن چين نخستين تمدني بود كه اروپائيان با آن آشنا شدند و آن را ارزيابي كردند. ولي فقط در پنجاه و اندي سال گذشتة اخير است كه دستآوردهاي هنر و ادبيات چيني بتدريج بر جهان خارج آشكار شده و منظماً مورد بررسي قرار گرفتهاند؛ با وجود اين، بسياري از كساني كه امروزه به دامنه و پيوستگي تمدن چين پي بردهاند و بر زيبائي چشمگير هنر اين سرزمين صحه ميگذارند، هنوز از پيچيدگي اين دو شاخه فعاليت معنوي چينيان اطلاع كافي به دست نياوردهاند.
چين، كشوري پهناور با اوضاع گوناگون جغرافيائي و مساحتي معادل مساحت ايالات متحده است. با آنكه دامنة تفاوتهاي زباني مردم چين بسيار زياد است و در بسياري از نقاط، زبان مردم نقاط ديگر براي مردم ديگر نقاط مفهوم نيست، زبان مكتوب اين ملت در سراسر چين يكشكل براي همگان قابل فهم بوده است. اين عامل،انسانهائي هزاران كيلومتر دور از همديگر را قادر ساخت كه سنتهاي ادبي، فلسفي، و مذهبي مشترك خود را زنده نگهدارند و تقويت كنند، همين وجه اشتراك و يكنواختي را ميتوان در شيوههاي بيان هنري نيز مشاهده كرد، زيرا تغييرات در شكلهاي هنر چين، در همة دورهها، بجز دوران پيش از تاريخ، بسيار اندك است.
درك اولية نقاشي چين در بيان موضوعات، تدريجاً در اثر تحولات اخير هنرهاي غربي، طي هزاران سال گذشته، براي ذهن غربي آسانتر شده است. دامنة آگاهي غربيان از تفاوتهاي بنيادي بين هنر غيرديني چين با هنر سنتي و هنر دوران پيش از هنر نوين در غرب كه زائيدة تفاوتهاي موجود ميان فلسفههاي طبيعت و انسان در دو فرهنگ مزبور است نيز بسي گسترش يافته است.
جايگاه انسان در جهانبيني چيني:
در نظر چينيها انسان بر طبيعت مسلط نيست، بلكه بخشي از آن است و مانند همة موجودات ديگر به فعل و انفعالات آن واكنش نشان ميدهد، معني شادمان و سعادتمند زيستن، همآهنگ بودن با طبيعت است؛ معني نقاش بودن، تبديل شدن به ابزاري است كه طبيعت با استفاده از آن خود را بر انسان مينماياند. كار نقاش، بيان پيوستگياش به موج زندگي و همآهنگياش با همة آن چيزهائي است كه در رشد و تغييرند؛ به گفتة ديگر، بيان خصلتي شخصي است كه در اثر نظارة طبيعت پالايش يافته است. گذشته از اين، چون طبيعت با معيارهاي زمان و مكان اندازهگيري و طبقهبندي نميشود، نقاشي چيني هم آن را به قابهاي پرسپكتيو يا رنگهاي سير و روشن محدود نميسازد، او نميكوشد تا با استفاده از چنين وسيلهاي شكلهاي طبيعي را تكثير و تثبيت كند. تقارن موجود در موجودات رشد يابنده، حركات بيپايان و درهم طبيعت، بيپاياني حوادث آسماني، همگي با محدود شدن به يك قاب چهارگوشه، خطوط راست و خشك، آغاز و پايان، مانعهالجمعند. شكل ظاهر، هميشه با گذر هنرمند از درون آن تغيير شكل مييابد؛ همچنان كه هنر او بيان كلي تجربهاش از طبيعت است خود او نيز بخشي از بيان كلي هنرش ميشود.
معماري:
دربارة معماري چين كمتر سخني گفته شده يا مطلبي نوشته شده است و علتش شايد اين باشد كه ساختمانهاي اندكي از روزگاران گذشته بر جا ماندهاند يا سبك معماري چين طي سدههاي گذشته دچار تحولات چشمگير نشده است. ساختمان در چين امروز، دقيقاً شبيه نمونة اولية آن در هزاران سال پيش است. به بيان دقيقتر، نيمرخ مسلط بر سقف ـ كه بخش بزرگي از خصوصيات معماري چيني از آن سرچشمه ميگيرد ـ احتمالاً به دورة «چو» يا «شانگ» مربوط ميشود.
معماري بودائي، شكل خاصي از ساختمانسازي را به نام «پاگودا» به معماري جهان عرضه كرد كه در نظر بعضيها به نماد كشور چين تبديل شده است.
ژاپن:
هنرهاي ژاپني و نقش انكارناپذير سنت در آن:
هنرهاي ژاپني بهطور كلي با هنرهاي هندي و چيني تفاوت دارند (اگر بتوان چين و هند را بهعنوان دو قطب بزرگ و مهم هنري در آسيا معرفي كرد)؛ به اين صورت كه نه پيوستگي و استمرار سبكهاي هندي را دارند، نه تنوع گسترده هنرهاي چيني را. مسير تكامل هنري ژاپن تحت تأثير يك سلسله عوامل پراكندة خارجي بوده است. ليكن صرفنظر از اينكه شكلها و سبكهاي جديدي چه اثر عميقي بر هنرهاي اين سرزمين داشتهاند، سنتهاي بومي همواره خودنمائي كردهاند. به همين علت، الگوي هنري ژاپن با توالي همآهنگ دورههاي مشخص عاريتگيري، جذب و بازگشت به الگوهاي بومي شكل گرفت.
تحقیق, آموزش, و, پرورش, در, چین, و, فرانسه,
عنوان تحقیق :
آموزش و پرورش در چین و فرانسه
آموزش و پرورش
بر اساس ايده کنفسيوس بىن فعاليت سياسى و آموزش و پروش رابطه متقابل وجود داشته و يکى از تزهاى اصلى مىباشد. در سال ۱۹۱۲ دولت سون يات سن قوانين حاکم بر آموزش و پروش در دوران امپراطورى را منسوخ کرده و سيستم جديدى که از مدل ژاپنى نشأت گرفته بود توسط وزير آموزش و پرورش تحصيلکرده آلمان جايگزين شد.
در اواخر دهه ۱۹۲۰ و اوايل دهه ۱۹۳۰ حزب امکاناتى را جهت تغيير سيستم آموزشى بوجود آورد. در سال ۱۹۳۳ دبير کميته مرکزى شاخه جوانان حزب کمونيست اهداف آموزشى حزب در مناطق شورايى جنوب چين را اعلام نمود. وى خواستار جدايى مذهب از آموزشى و پروش يعنى بعبارتى خواستار نسخ تز کنفسيوس و در عوض استفاده از آموزش و پرورش در جهت بهود وضع ملى گرديد. شوراها براى مبارزه با بيسوادى مدارس لنين را براى بچههاى ۷ تا ۱۴ سال، مدرسه براى نوجوانان و خانمها، مدارس کادرها و مراکز آموزش عالى مانند آکادمى سرخ (Red Acadamy) و دانشگاه شورى (Soviet University) را ايجاد کردند.
بدنبال تشکيل اين دورهها در جنوب، از مدل مذکور در مناطق مرزى شمال غربى نيز استفاده کرد. در اواخر دهه ۱۹۳۰ بعد از راهپيمايى بزرگ اين مراکز بصورت پايگاهى براى آموزش کمونيسم درآمد. علاوه بر آن مدارس آموزش بزرگسالان، مدارس حرفهاي، مدارس ابتدايى و متوسطه تأسيس شده و برنامه آموزشى خاصى براى سربازان و کادرها اجرا گرديد. تا سال ۱۹۶۶ خطوط اصل سياست آموزش و پرورش چين نشأت گرفته از شورزى بود. قبل از انقلاب ۸۰ درصد مردم بيسواد بودند که اين نسبت در روستاها به ۹۵% مىرسيد. در سال ۱۹۴۹ چين داراى ۲۰۰ مرکز آموزش عالي، ۴۰۰۰ دبيرستان و ۰۰۰، ۲۸۹ دبستان، مجموع ۲۴ ميليون دانشجو و دانشآموز بود. از هنگام اعلام جمهورى خلق چين در سال ۱۹۴۹ سيستم آموزش و پرورش کشور چندين مرحله را، از مبارزه جنگل در سال ۵۷-۱۹۵۶ هنگامى که آموزش و پرورش در جو بحث آزاد تشويق مىشد تا دوران آشوب و وحشت انقلاب فرهنگى که تمام سطوح آموزش و پرورش دچار اختلال شده و توسعه آن معلق مانده و بيشتر به مدارس حرفهاى پرداخته مىشد و امتحان ورودى مراکز آموزشى عالى منسوح و معيار پذيرش دانشجو داشتن عقايد سياسى مناسى و تأييد کامل ايدههاى مائو بود را پشت سرگذاشته است. بعد از دوران انقلاب فرهنگى دوران تعديل و بازسازى شروع شد. در اين دوران سعى بر دستيابى به استانداردهاى آکادميک از جمله برقرارى مجدد امتحان ورودى دانشگاهها بود.
در سال ۱۹۸۰ سياست آموزشى جمهور خلق چين در ابتدا براساس فراهم نمودن امکانات جهت مدرنيزاسيون اقتصادى کشور طراحى شد. در اين جهت به آموزش نيروى انسان ماهر و توسعه علوم فنى و علمى اولويت داده شد. بعبارت کوتاه آموزش و پروش بعنوان ستون اصلى چهار مدرنيزاسيون توسط رهبران حزب کمونيست چين خوانده شد.
کيفيت آموزش و پروش در همه اداوار حتى در زمان انقلاب فرهنگى مورد تأکيد بوده است. در فاصله سالهاى ۷۶-۱۹۶۶ همگانى کردن آموزش و پرورش در جهت تثبيت سوسياليسم مورد اولويت بود.
يکى از جنبههاى مثبت سياست در سال ۱۹۸۰ که نشاندهنده تغيير قابل توجه نسبت به سال ۱۹۷۶ بوده است، اهميت دادن به آموزشى آکادميک مىباشد.
جنبه ديگر آن تداوم توسعه و بهبود آموزشى و هدف بلند مدت آن نيل به همگانى کردن آموزش ابتدايى و دوره اول متوسطه بود. اهميت علوم تکنولوژى در آموزش و و پرورش از نکات اصلى سياست در اوايل دهه هشتاد بوده است. اجراى برنامههاى علمى و تکنولوژيکى نه تنها در توسعه ملى و مدرنيزاسيون کشور از اهميت بسزايى برخوردار است بلکه در افزايش پرستيژ بينالمللى جامعه علمى چين نيز مهم مىباشد. در اين راستا چين به دستاوردها و پيشرفتها علمى درغرب توجه کرده و از سال ۱۹۷۶ سياست استفاده از آنها را در پيش گرفته است. رهبريت حزب در سال ۱۹۸۰ باور نمود که تأکيد فقطبر خود باعث عقب نگه داشته شدن و عدم پيشرفت کشور مىباشد.
پاورپوینت جمهوری خلق چین,پاورپوینت, جمهوری, خلق, چین,
نوع فایل.ppt: (قابل ويرايش و آماده پرينت)
تعداد اسلاید : 15 اسلاید
قسمتی از متن.ppt:
مختصری از چین
جمهوری خلق چین از 30 استان و منطقه مستقل تشكیل شده و با جمعیت بیش از یك میلیارد نفر و منابع عظیم معدنی و زمینهای كشاورزی، از اواخر دهه 70 ، سعی در زدودن آثار منفی انقلاب كمونیستی و انقلاب فرهنگی نموده، و به سمت رونق اقتصادی گام برمی دارد. اكثر مردم چین در شرق كشور زندگی می کنند. 30 درصد برنج جهان در چین تولید شده و همچنین گندم، ذرت، نیشكر، سویا و دانه های روغنی كشت می شود وپرورش خوك و گوسفند و ماهی نیز بسیار متداول است. ذخایر معدنی چین، بسیار عظیم و غنی می باشد. به طوری كه در فلات «یو – نان» در قسمت جنوب شرقی، منابع بزرگی از قلع، مس و روی كشف شده است. ذخایر سنگ آهن در منچوری و نفت در دریای زرد، نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند مراكز عمده صنعتی، درحوالی منابع طبیعی، احداث شده است. اقتصاد چین كه مبنای خود را بر این تولیدات و صنایع غذایی، بنا نهاده است، همچنان، حركت رو به رشد خود را ادامه میدهد.
آب و هوا چین
آب و هوای آن بسیار متنوع است و از مناطق گرمسیر و بارانی در جنوب تا بسیار سردسیر تا شمال را شامل می شود. طوفانهای گاه به گاه(در حدود ۵ مورد در سال) در امتداد سواحل جنوبی و شرقی، سیلهای مخرب، سونامی، زلزله، جابه جاشدن (حرکت) زمین و خشکسالی از بلایای طبیعی منطقه چین هستند.