دانلود جزوه حقوق جزا

جزوه حقوق جزای اختصاصی 1 – دانلود تازه ترین نسخه

دانلود تازه ترین نسخه جزوه حقوق جزای اختصاصی 1 نگار زمانی,09358978227,جزوه تایپ شده شده حقوق جزای اختصاصی 1,حقوق جزای اختصاصی 1,جزوه حقوق جزا,جزوه حقوق جزای اختصاصی,دانلود جزوه حقوق جزا,دانلود جزوه جزا اختصاصی,09981639982 حقوق

جزوه حقوق جزای اختصاصی 1

جزوه-حقوق-جزای-اختصاصی-1فرمت فایل اصلی: docx
تعداد صفحات: 124
حجم فایل: 395 کیلوبایت
قسمتی از چکیده: عنوان جزوه : حقوق جزای اختصاصی 1 فرمت : WORD تعداد صفحه : 124 صفحه نام استاد : دکتر اسلام رجبعلی ویژه رشته کارشناسی حقوق کاری از : دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین

دانلود فایل

جزوه حقوق جزای اختصاصی 1 | دریافت فایل جدید

دریافت فایل جدید:

جزوه حقوق جزای اختصاصی 1

دریافت فایــل

عنوان جزوه : حقوق جزای اختصاصی 1

فرمت : WORD

تعداد صفحه : 124 صفحه

نام استاد : دکتر اسلام رجبعلی

ویژه رشته کارشناسی حقوق

کاری از : دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین

در صورت بروز هر گونه مشکل می توانید با شماره زیر در ارتباط باشید:

09358978227 – نگار زمانی

جرایم علیه اشخاص:

علیه تمامیت جسمانی
علیه تمامیت معنوی (توهین – تهدید)
جزای عمومی عناصر کلی جرم

جزای اختصاصی به عناصر اختصاصی هر جرمی می پردازد.

در دوران باستان حقوق دانان آنقدر پیشرفت نداشتند که قتل را به فرض تعریف کنند. صرفاً به صورت غریزی کسی که یک فردی را می کشد او باید کشته شود.

حقوق جزای اختصاصی مقدم بر حقوق جزای عمومی است.

جرایم سه دسته هستند:

عنصر قانونی
مادی
روانی
برخی کشورها می گویند عنصر قانونی و مادی. مثلاً انگلستان جرایم مادی صِرف هستند و عنصر روانی نیاز نیست. می گویند در کشور ما چنین جرایمی وجود ندارد.

اما زمانی که سوء نیت و عنصر روانی مادی دارد مفروض باشد ولی سوء نیت فرض است.

فرض بر این است که چک صادر می کنم و می دانم که حسابم پول دارد یا خیر. پس حق دفاعی برای من هست.

ولی آنجا اصلاً عنصر روانی وجود ندارد. حق دفاع وجود ندارد.

بحث ما جرایم علیه تمامیت جسمانی است که دکترها به این جرایم جنایت می گویند.

جنایت:

1 – بحث قانون قبل از انقلاب: جنایت (سنگین) – ضرب و جرح (متوسط) – خلاف (سبک)

معنای دوم هرجا قانونگذار بحث جنایت کرد علیه تمامیت جسمانی است.

به صورت کلی جرایم:

قتل (سلب حیات)
مادون قتل (نفس)
علیه اعضاء و جوارح : گوش و چشم را ضربه زدن
علیه منافع : با لیزر فردی را کور کنید. منفعت را از بین بردی.
2 – جرمی کرده است که منتهی به قتل نشده است. مادون قتل یا مادون نفس است.

نکته: خیلی وقت ها هم با هم بودند. هم منفعت بوده و هم علیه جوارح آن فرد.

قتل:

جرمی قدیمی و خطری است. برخی جرایم خطری و برخی قراردادی هستند.

همیشه در همۀ جوامع انسان ذاتاً از خودش دفاع می کند. یک زمانی در دورۀ باستان غریزی بود و خطری و هیچ دادگاهی نبود. ولی امروزه می گویند دادگاه و دولت وجود دارد شما برو کنار.

تعریف قتل:

هر نوع سلب حیاتی آیا قتل است؟ بله هست. ولی نوع آن فرق دارد.

عمد – غیر عمد – خطای محض

گاهی اوقات هیچ کدام از اینها نیست.

مثال: مؤمور اجرای احکام که کسی را اعدام میک ند این هم قانوناً قتل است ولی طبق قانون

قتل عمد:

سلب ارادی (یعنی عمد بودن) حیات انسان زنده توسط انسان دیگر.

نکته: خودکشی از این تعریف خارج شده است و جرم نیست.

مثال: من به قصد قتل تیراندازی به شخصی می کنم که آن قبلاً مرده است. جنایت بر مرده رخ داده است.

نکته: تا زمانی که زنده به دنیا نیامده ایم انسان زنده به حساب نمی آییم.

در کشور ما خودکشی جرم نیست اما معاونت جرم است و جرایم رایانه ای ماده 743 قانون مجازات از طریق جرایم رایانه ای کسی را به خودکشی تحریک کند جرم است. (معاونت جرم است.) و جرم عاریه ای است.

ماده 743 قانون مجازات اسلامی:

هرکس از طریق سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حامل‌های داده مرتکب اعمال زیر شود، به ترتیب زیر مجازات خواهد شد الف) چنانچه به منظور دستیابی افراد به محتویات مستهجن، آنها را تحریک، ترغیب، تهدید یا تطمیع کند یا فریب دهد یا شیوه دستیابی به آنها را تسهیل نموده یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5,000,000) ریال تا بیست میلیون (20,000,000) ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.ارتکاب این اعمال در خصوص محتویات مبتذل موجب جزای نقدی از دو میلیون (2,000,000) ریال تا پنج میلیون (5,000,000) ریال است.ب) چنانچه افراد را به ارتکاب جرائم منافی عفت یا استعمال مواد مخدر یا روان‌گردان یا خودکشی یا انحرافات جنسی یا اعمال خشونت‌آمیز تحریک یا ترغیب یا تهدید یا دعوت کرده یا فریب دهد یا شیوه ارتکاب یا استعمال آنها را تسهیل کند یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5,000,000) ریال تا بیست میلیون (20,000,000) ریال یا هر دو مجازات محکوم می‌شود.تبصره ـ مفاد این ماده و ماده (14) شامل آن دسته از محتویاتی نخواهد شد که برای مقاصد علمی یا هر مصلحت عقلایی دیگر تهیه یا تولید یا نگهداری یا ارائه یا توزیع یا انتشار یا معامله می‌شود.

اما در فقه قتل عمد است.

نکته: مسلمانی یک غیر مسلمان را بکشد قصاص نمی شود.

مثال: فرض کنید بچه ای متولد شده است و از رحم خارج شده است. پس از چند دقیقه فوت می کند. حیات باید مستقر باشد. صرف زنده متولد شدن کافی نیست. ولی این از نظر حقوقی پذیرفته نیست.

استدلال دکتر سپهوند: تا زمانی که بند ناف طفل از بند ناف مادر جدا نشده است طفل مستقر نیست. زمانی که جدا شد طفل مستقر است.

مرگ:

مرگ مغزی حتی قلبش هم کار کند مرده محسوب می شود. این استدلال دو تا علت دارد:

1 – تنفس و قلب اگر قابل برگشت بود با شوک برگردد و مرگ قطعی نیست. اما امروزه مرگز مغزی قابل برگشت نیست.

2 – قانون اهداء عضو اجازه داده است وقتی کسی مرگ مغزی شده است اعضای او را به دیگری بدهند.

قتل اگر در ماه ها حرام باشد اضافه می شود. قتل حالا اگر 1 روز قبل از ماه حرام باشد خیلی مهم است.

اگر جسد کسی پیدا نشود دیوان رأی را نقض می کند و این قتل نیست. چون ممکن است طرف بیهوش شده باشد و با کمک زنده بماند.

عناصر جرم قتل عمدی:

1 – عنصر قانونی

2 – مادی

3 – روانی

هم در جرایم قتل هستند و هم مادون قتل. مصل ضرب و جرح

عنصر مادی همۀ جرایم از سه جزء تشکیل شده است:

رفتار فیزیکی
موضوع جرم (اوضاع و احوال)
نتیجه مجرمانه
معمولاً همۀ جرایم این 3 جزء را دارند. جرایم مطلق نتیجه مجرمانه ندارند.

رفتار فیزیکی:
فعل – ترک فعل – فعل ناشی از ترک فعل – حالت یا افعال غیر مادی (مثل اعتیاد، ولگردی)

فعل مثل مشت زدن، خفه کردن، تیراندازی کردن، سگی را شوراندن به طرف کسی.

ترک فعل به موجب قانون وظیفه ای دارد که آن را انجام نمی دهد. قانون خودداری از کمک به مصدومین مصوب 1354

سؤال: فعل ناشی از ترک فعل با ترک فعل چه فرقی دارد؟

جواب: ترک فعل زمانی است که عنصر مادی صرفاً ترک فعل است. به هیچ عنوان با فعل قابل تصور نیست. مثل قانون خودداری از کمک به مصدومین. فعل ناشی از ترک فعل عنصر مادی جرم هم با فعل است هم با ترک فعل. مثل قتل. تخریب هم با فعل است هم با ترک فعل.

موضوع جرم:
در قتل عمد انسان زنده است. این شرایط یا ایجابی است یا سلبی.

مثال: سرقت شرط ایجابی دارد. من مال خودم را بردارم سرقت نیست. مال باید متعلق به دیگری باشد ایجابی است.

ورود به عنف زمانی جرم است که با اذن نباشد این سلبی است. شرطی است که نباید وجود داشته باشد.

نتیجه مجرمانه:
در قتل نتیجه سلب حیات است.

مثال: کسی که تصادف کرده و شما به او کمک نکردید این قتل نیست و شما بابت خودداری کمک به مصدوم مجاازت می شوید. ما به نتیجه کاری نداریم. علت حادثه اینجا تصادف بوده و قتل انجام نشده است.

مثال: مادری به قصد قتل به فرزندش شیر نداده است قتل محقق شده است و قاتل است.

کشور فرانسه مادون قتل را با ترک فعل امکان پذیر نمی داند. چون رابطۀ علیت یا سببیت بین ترک فعل و آن جرم اتفاق افتاده معمولاً برقرار نمی شود.

در فقه ما برخی معتقدند ترک فعل می شود و برخی می گویند نمی شود. در انگلستان می گویند ترک فعل هست اما یک رابطه یا وظیفه خاصی برعهدۀ تارک فعل وجودد اشته باشد.

این رابطه خاص یا منشأش قانون است. در بحث پدر ‘حضانت’ این قانون است. یک جاهایی مبنا قرارداد است. سوزن بان؛ نجات غریق. یک بحث هم عرف است. مثلاً دو تا دوست کوه رفتند و یکی از بالای کوه می افت پایین. اینجا مسئولیت دارد به دوستش کمک کند.

اما در قانون ما قبل از سال 1392 ماده قانونی نداشتیم که آیا ترک فعل می تواند عنصر مادی جرم باشد یا خیر؟

دکتر سپهوند: ما ترک فعل را نمی توانیم داشته باشیم. در قتل و ضرب و جرح، همه جا کار و فعل است به ترک فعل.

یکسری نظرات مشورتی بود تا فانون سال 1392 پیش بینی کرد.

دریافت فایــل

دانلود ویرایش تازه جزوه حقوق جزای اختصاصی 1

دانلود ویرایش تازه جزوه حقوق جزای اختصاصی 1 با مشخصات نگار زمانی,09358978227,جزوه تایپ شده شده حقوق جزای اختصاصی 1,حقوق جزای اختصاصی 1,جزوه حقوق جزا,جزوه حقوق جزای اختصاصی,دانلود جزوه حقوق جزا,دانلود جزوه جزا اختصاصی,09981639982 و کد اختصاصی 32164  در سایت مرجع

 

توضیحات تکمیلی این فایل:

عنوان جزوه : حقوق جزای اختصاصی 1

فرمت : WORD

تعداد صفحه : 124 صفحه

نام استاد : دکتر اسلام رجبعلی

ویژه رشته کارشناسی حقوق

کاری از : دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین

در صورت بروز هر گونه مشکل می توانید با شماره زیر در ارتباط باشید:

09358978227 – نگار زمانی

جرایم علیه اشخاص:

علیه تمامیت جسمانی
علیه تمامیت معنوی (توهین – تهدید)
جزای عمومی عناصر کلی جرم

جزای اختصاصی به عناصر اختصاصی هر جرمی می پردازد.

در دوران باستان حقوق دانان آنقدر پیشرفت نداشتند که قتل را به فرض تعریف کنند. صرفاً به صورت غریزی کسی که یک فردی را می کشد او باید کشته شود.

حقوق جزای اختصاصی مقدم بر حقوق جزای عمومی است.

جرایم سه دسته هستند:

عنصر قانونی
مادی
روانی
برخی کشورها می گویند عنصر قانونی و مادی. مثلاً انگلستان جرایم مادی صِرف هستند و عنصر روانی نیاز نیست. می گویند در کشور ما چنین جرایمی وجود ندارد.

اما زمانی که سوء نیت و عنصر روانی مادی دارد مفروض باشد ولی سوء نیت فرض است.

فرض بر این است که چک صادر می کنم و می دانم که حسابم پول دارد یا خیر. پس حق دفاعی برای من هست.

ولی آنجا اصلاً عنصر روانی وجود ندارد. حق دفاع وجود ندارد.

بحث ما جرایم علیه تمامیت جسمانی است که دکترها به این جرایم جنایت می گویند.

جنایت:

1 – بحث قانون قبل از انقلاب: جنایت (سنگین) – ضرب و جرح (متوسط) – خلاف (سبک)

معنای دوم هرجا قانونگذار بحث جنایت کرد علیه تمامیت جسمانی است.

به صورت کلی جرایم:

قتل (سلب حیات)
مادون قتل (نفس)
علیه اعضاء و جوارح : گوش و چشم را ضربه زدن
علیه منافع : با لیزر فردی را کور کنید. منفعت را از بین بردی.
2 – جرمی کرده است که منتهی به قتل نشده است. مادون قتل یا مادون نفس است.

نکته: خیلی وقت ها هم با هم بودند. هم منفعت بوده و هم علیه جوارح آن فرد.

قتل:

جرمی قدیمی و خطری است. برخی جرایم خطری و برخی قراردادی هستند.

همیشه در همۀ جوامع انسان ذاتاً از خودش دفاع می کند. یک زمانی در دورۀ باستان غریزی بود و خطری و هیچ دادگاهی نبود. ولی امروزه می گویند دادگاه و دولت وجود دارد شما برو کنار.

تعریف قتل:

هر نوع سلب حیاتی آیا قتل است؟ بله هست. ولی نوع آن فرق دارد.

عمد – غیر عمد – خطای محض

گاهی اوقات هیچ کدام از اینها نیست.

مثال: مؤمور اجرای احکام که کسی را اعدام میک ند این هم قانوناً قتل است ولی طبق قانون

قتل عمد:

سلب ارادی (یعنی عمد بودن) حیات انسان زنده توسط انسان دیگر.

نکته: خودکشی از این تعریف خارج شده است و جرم نیست.

مثال: من به قصد قتل تیراندازی به شخصی می کنم که آن قبلاً مرده است. جنایت بر مرده رخ داده است.

نکته: تا زمانی که زنده به دنیا نیامده ایم انسان زنده به حساب نمی آییم.

در کشور ما خودکشی جرم نیست اما معاونت جرم است و جرایم رایانه ای ماده 743 قانون مجازات از طریق جرایم رایانه ای کسی را به خودکشی تحریک کند جرم است. (معاونت جرم است.) و جرم عاریه ای است.

ماده 743 قانون مجازات اسلامی:

هرکس از طریق سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حامل‌های داده مرتکب اعمال زیر شود، به ترتیب زیر مجازات خواهد شد الف) چنانچه به منظور دستیابی افراد به محتویات مستهجن، آنها را تحریک، ترغیب، تهدید یا تطمیع کند یا فریب دهد یا شیوه دستیابی به آنها را تسهیل نموده یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5,000,000) ریال تا بیست میلیون (20,000,000) ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.ارتکاب این اعمال در خصوص محتویات مبتذل موجب جزای نقدی از دو میلیون (2,000,000) ریال تا پنج میلیون (5,000,000) ریال است.ب) چنانچه افراد را به ارتکاب جرائم منافی عفت یا استعمال مواد مخدر یا روان‌گردان یا خودکشی یا انحرافات جنسی یا اعمال خشونت‌آمیز تحریک یا ترغیب یا تهدید یا دعوت کرده یا فریب دهد یا شیوه ارتکاب یا استعمال آنها را تسهیل کند یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5,000,000) ریال تا بیست میلیون (20,000,000) ریال یا هر دو مجازات محکوم می‌شود.تبصره ـ مفاد این ماده و ماده (14) شامل آن دسته از محتویاتی نخواهد شد که برای مقاصد علمی یا هر مصلحت عقلایی دیگر تهیه یا تولید یا نگهداری یا ارائه یا توزیع یا انتشار یا معامله می‌شود.

اما در فقه قتل عمد است.

نکته: مسلمانی یک غیر مسلمان را بکشد قصاص نمی شود.

مثال: فرض کنید بچه ای متولد شده است و از رحم خارج شده است. پس از چند دقیقه فوت می کند. حیات باید مستقر باشد. صرف زنده متولد شدن کافی نیست. ولی این از نظر حقوقی پذیرفته نیست.

استدلال دکتر سپهوند: تا زمانی که بند ناف طفل از بند ناف مادر جدا نشده است طفل مستقر نیست. زمانی که جدا شد طفل مستقر است.

مرگ:

مرگ مغزی حتی قلبش هم کار کند مرده محسوب می شود. این استدلال دو تا علت دارد:

1 – تنفس و قلب اگر قابل برگشت بود با شوک برگردد و مرگ قطعی نیست. اما امروزه مرگز مغزی قابل برگشت نیست.

2 – قانون اهداء عضو اجازه داده است وقتی کسی مرگ مغزی شده است اعضای او را به دیگری بدهند.

قتل اگر در ماه ها حرام باشد اضافه می شود. قتل حالا اگر 1 روز قبل از ماه حرام باشد خیلی مهم است.

اگر جسد کسی پیدا نشود دیوان رأی را نقض می کند و این قتل نیست. چون ممکن است طرف بیهوش شده باشد و با کمک زنده بماند.

عناصر جرم قتل عمدی:

1 – عنصر قانونی

2 – مادی

3 – روانی

هم در جرایم قتل هستند و هم مادون قتل. مصل ضرب و جرح

عنصر مادی همۀ جرایم از سه جزء تشکیل شده است:

رفتار فیزیکی
موضوع جرم (اوضاع و احوال)
نتیجه مجرمانه
معمولاً همۀ جرایم این 3 جزء را دارند. جرایم مطلق نتیجه مجرمانه ندارند.

رفتار فیزیکی:
فعل – ترک فعل – فعل ناشی از ترک فعل – حالت یا افعال غیر مادی (مثل اعتیاد، ولگردی)

فعل مثل مشت زدن، خفه کردن، تیراندازی کردن، سگی را شوراندن به طرف کسی.

ترک فعل به موجب قانون وظیفه ای دارد که آن را انجام نمی دهد. قانون خودداری از کمک به مصدومین مصوب 1354

سؤال: فعل ناشی از ترک فعل با ترک فعل چه فرقی دارد؟

جواب: ترک فعل زمانی است که عنصر مادی صرفاً ترک فعل است. به هیچ عنوان با فعل قابل تصور نیست. مثل قانون خودداری از کمک به مصدومین. فعل ناشی از ترک فعل عنصر مادی جرم هم با فعل است هم با ترک فعل. مثل قتل. تخریب هم با فعل است هم با ترک فعل.

موضوع جرم:
در قتل عمد انسان زنده است. این شرایط یا ایجابی است یا سلبی.

مثال: سرقت شرط ایجابی دارد. من مال خودم را بردارم سرقت نیست. مال باید متعلق به دیگری باشد ایجابی است.

ورود به عنف زمانی جرم است که با اذن نباشد این سلبی است. شرطی است که نباید وجود داشته باشد.

نتیجه مجرمانه:
در قتل نتیجه سلب حیات است.

مثال: کسی که تصادف کرده و شما به او کمک نکردید این قتل نیست و شما بابت خودداری کمک به مصدوم مجاازت می شوید. ما به نتیجه کاری نداریم. علت حادثه اینجا تصادف بوده و قتل انجام نشده است.

مثال: مادری به قصد قتل به فرزندش شیر نداده است قتل محقق شده است و قاتل است.

کشور فرانسه مادون قتل را با ترک فعل امکان پذیر نمی داند. چون رابطۀ علیت یا سببیت بین ترک فعل و آن جرم اتفاق افتاده معمولاً برقرار نمی شود.

در فقه ما برخی معتقدند ترک فعل می شود و برخی می گویند نمی شود. در انگلستان می گویند ترک فعل هست اما یک رابطه یا وظیفه خاصی برعهدۀ تارک فعل وجودد اشته باشد.

این رابطه خاص یا منشأش قانون است. در بحث پدر ‘حضانت’ این قانون است. یک جاهایی مبنا قرارداد است. سوزن بان؛ نجات غریق. یک بحث هم عرف است. مثلاً دو تا دوست کوه رفتند و یکی از بالای کوه می افت پایین. اینجا مسئولیت دارد به دوستش کمک کند.

اما در قانون ما قبل از سال 1392 ماده قانونی نداشتیم که آیا ترک فعل می تواند عنصر مادی جرم باشد یا خیر؟

دکتر سپهوند: ما ترک فعل را نمی توانیم داشته باشیم. در قتل و ضرب و جرح، همه جا کار و فعل است به ترک فعل.

یکسری نظرات مشورتی بود تا فانون سال 1392 پیش بینی کرد.

 

برای دانلود مستقیم فایل جزوه حقوق جزای اختصاصی 1 بر روی لینک زیر کلیک کنید.

دانــــلود فــــایـــل

فایل جزوه حقوق جزای اختصاصی 1 – دریافت آسان و مستقیم

کاربر گرامی فایل جزوه حقوق جزای اختصاصی 1 با قابلیت دریافت آسان و مستقیم از سایت مرجع برای شما آماده شده است. این فایل دارای مطالب کلیدی و مهم نگار زمانی,09358978227,جزوه تایپ شده شده حقوق جزای اختصاصی 1,حقوق جزای اختصاصی 1,جزوه حقوق جزا,جزوه حقوق جزای اختصاصی,دانلود جزوه حقوق جزا,دانلود جزوه جزا اختصاصی,09981639982 می باشد توضیحات کامل تر در زیر آمده است:

عنوان جزوه : حقوق جزای اختصاصی 1

فرمت : WORD

تعداد صفحه : 124 صفحه

نام استاد : دکتر اسلام رجبعلی

ویژه رشته کارشناسی حقوق

کاری از : دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین

در صورت بروز هر گونه مشکل می توانید با شماره زیر در ارتباط باشید:

09358978227 – نگار زمانی

جرایم علیه اشخاص:

علیه تمامیت جسمانی
علیه تمامیت معنوی (توهین – تهدید)
جزای عمومی عناصر کلی جرم

جزای اختصاصی به عناصر اختصاصی هر جرمی می پردازد.

در دوران باستان حقوق دانان آنقدر پیشرفت نداشتند که قتل را به فرض تعریف کنند. صرفاً به صورت غریزی کسی که یک فردی را می کشد او باید کشته شود.

حقوق جزای اختصاصی مقدم بر حقوق جزای عمومی است.

جرایم سه دسته هستند:

عنصر قانونی
مادی
روانی
برخی کشورها می گویند عنصر قانونی و مادی. مثلاً انگلستان جرایم مادی صِرف هستند و عنصر روانی نیاز نیست. می گویند در کشور ما چنین جرایمی وجود ندارد.

اما زمانی که سوء نیت و عنصر روانی مادی دارد مفروض باشد ولی سوء نیت فرض است.

فرض بر این است که چک صادر می کنم و می دانم که حسابم پول دارد یا خیر. پس حق دفاعی برای من هست.

ولی آنجا اصلاً عنصر روانی وجود ندارد. حق دفاع وجود ندارد.

بحث ما جرایم علیه تمامیت جسمانی است که دکترها به این جرایم جنایت می گویند.

جنایت:

1 – بحث قانون قبل از انقلاب: جنایت (سنگین) – ضرب و جرح (متوسط) – خلاف (سبک)

معنای دوم هرجا قانونگذار بحث جنایت کرد علیه تمامیت جسمانی است.

به صورت کلی جرایم:

قتل (سلب حیات)
مادون قتل (نفس)
علیه اعضاء و جوارح : گوش و چشم را ضربه زدن
علیه منافع : با لیزر فردی را کور کنید. منفعت را از بین بردی.
2 – جرمی کرده است که منتهی به قتل نشده است. مادون قتل یا مادون نفس است.

نکته: خیلی وقت ها هم با هم بودند. هم منفعت بوده و هم علیه جوارح آن فرد.

قتل:

جرمی قدیمی و خطری است. برخی جرایم خطری و برخی قراردادی هستند.

همیشه در همۀ جوامع انسان ذاتاً از خودش دفاع می کند. یک زمانی در دورۀ باستان غریزی بود و خطری و هیچ دادگاهی نبود. ولی امروزه می گویند دادگاه و دولت وجود دارد شما برو کنار.

تعریف قتل:

هر نوع سلب حیاتی آیا قتل است؟ بله هست. ولی نوع آن فرق دارد.

عمد – غیر عمد – خطای محض

گاهی اوقات هیچ کدام از اینها نیست.

مثال: مؤمور اجرای احکام که کسی را اعدام میک ند این هم قانوناً قتل است ولی طبق قانون

قتل عمد:

سلب ارادی (یعنی عمد بودن) حیات انسان زنده توسط انسان دیگر.

نکته: خودکشی از این تعریف خارج شده است و جرم نیست.

مثال: من به قصد قتل تیراندازی به شخصی می کنم که آن قبلاً مرده است. جنایت بر مرده رخ داده است.

نکته: تا زمانی که زنده به دنیا نیامده ایم انسان زنده به حساب نمی آییم.

در کشور ما خودکشی جرم نیست اما معاونت جرم است و جرایم رایانه ای ماده 743 قانون مجازات از طریق جرایم رایانه ای کسی را به خودکشی تحریک کند جرم است. (معاونت جرم است.) و جرم عاریه ای است.

ماده 743 قانون مجازات اسلامی:

هرکس از طریق سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حامل‌های داده مرتکب اعمال زیر شود، به ترتیب زیر مجازات خواهد شد الف) چنانچه به منظور دستیابی افراد به محتویات مستهجن، آنها را تحریک، ترغیب، تهدید یا تطمیع کند یا فریب دهد یا شیوه دستیابی به آنها را تسهیل نموده یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5,000,000) ریال تا بیست میلیون (20,000,000) ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.ارتکاب این اعمال در خصوص محتویات مبتذل موجب جزای نقدی از دو میلیون (2,000,000) ریال تا پنج میلیون (5,000,000) ریال است.ب) چنانچه افراد را به ارتکاب جرائم منافی عفت یا استعمال مواد مخدر یا روان‌گردان یا خودکشی یا انحرافات جنسی یا اعمال خشونت‌آمیز تحریک یا ترغیب یا تهدید یا دعوت کرده یا فریب دهد یا شیوه ارتکاب یا استعمال آنها را تسهیل کند یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5,000,000) ریال تا بیست میلیون (20,000,000) ریال یا هر دو مجازات محکوم می‌شود.تبصره ـ مفاد این ماده و ماده (14) شامل آن دسته از محتویاتی نخواهد شد که برای مقاصد علمی یا هر مصلحت عقلایی دیگر تهیه یا تولید یا نگهداری یا ارائه یا توزیع یا انتشار یا معامله می‌شود.

اما در فقه قتل عمد است.

نکته: مسلمانی یک غیر مسلمان را بکشد قصاص نمی شود.

مثال: فرض کنید بچه ای متولد شده است و از رحم خارج شده است. پس از چند دقیقه فوت می کند. حیات باید مستقر باشد. صرف زنده متولد شدن کافی نیست. ولی این از نظر حقوقی پذیرفته نیست.

استدلال دکتر سپهوند: تا زمانی که بند ناف طفل از بند ناف مادر جدا نشده است طفل مستقر نیست. زمانی که جدا شد طفل مستقر است.

مرگ:

مرگ مغزی حتی قلبش هم کار کند مرده محسوب می شود. این استدلال دو تا علت دارد:

1 – تنفس و قلب اگر قابل برگشت بود با شوک برگردد و مرگ قطعی نیست. اما امروزه مرگز مغزی قابل برگشت نیست.

2 – قانون اهداء عضو اجازه داده است وقتی کسی مرگ مغزی شده است اعضای او را به دیگری بدهند.

قتل اگر در ماه ها حرام باشد اضافه می شود. قتل حالا اگر 1 روز قبل از ماه حرام باشد خیلی مهم است.

اگر جسد کسی پیدا نشود دیوان رأی را نقض می کند و این قتل نیست. چون ممکن است طرف بیهوش شده باشد و با کمک زنده بماند.

عناصر جرم قتل عمدی:

1 – عنصر قانونی

2 – مادی

3 – روانی

هم در جرایم قتل هستند و هم مادون قتل. مصل ضرب و جرح

عنصر مادی همۀ جرایم از سه جزء تشکیل شده است:

رفتار فیزیکی
موضوع جرم (اوضاع و احوال)
نتیجه مجرمانه
معمولاً همۀ جرایم این 3 جزء را دارند. جرایم مطلق نتیجه مجرمانه ندارند.

رفتار فیزیکی:
فعل – ترک فعل – فعل ناشی از ترک فعل – حالت یا افعال غیر مادی (مثل اعتیاد، ولگردی)

فعل مثل مشت زدن، خفه کردن، تیراندازی کردن، سگی را شوراندن به طرف کسی.

ترک فعل به موجب قانون وظیفه ای دارد که آن را انجام نمی دهد. قانون خودداری از کمک به مصدومین مصوب 1354

سؤال: فعل ناشی از ترک فعل با ترک فعل چه فرقی دارد؟

جواب: ترک فعل زمانی است که عنصر مادی صرفاً ترک فعل است. به هیچ عنوان با فعل قابل تصور نیست. مثل قانون خودداری از کمک به مصدومین. فعل ناشی از ترک فعل عنصر مادی جرم هم با فعل است هم با ترک فعل. مثل قتل. تخریب هم با فعل است هم با ترک فعل.

موضوع جرم:
در قتل عمد انسان زنده است. این شرایط یا ایجابی است یا سلبی.

مثال: سرقت شرط ایجابی دارد. من مال خودم را بردارم سرقت نیست. مال باید متعلق به دیگری باشد ایجابی است.

ورود به عنف زمانی جرم است که با اذن نباشد این سلبی است. شرطی است که نباید وجود داشته باشد.

نتیجه مجرمانه:
در قتل نتیجه سلب حیات است.

مثال: کسی که تصادف کرده و شما به او کمک نکردید این قتل نیست و شما بابت خودداری کمک به مصدوم مجاازت می شوید. ما به نتیجه کاری نداریم. علت حادثه اینجا تصادف بوده و قتل انجام نشده است.

مثال: مادری به قصد قتل به فرزندش شیر نداده است قتل محقق شده است و قاتل است.

کشور فرانسه مادون قتل را با ترک فعل امکان پذیر نمی داند. چون رابطۀ علیت یا سببیت بین ترک فعل و آن جرم اتفاق افتاده معمولاً برقرار نمی شود.

در فقه ما برخی معتقدند ترک فعل می شود و برخی می گویند نمی شود. در انگلستان می گویند ترک فعل هست اما یک رابطه یا وظیفه خاصی برعهدۀ تارک فعل وجودد اشته باشد.

این رابطه خاص یا منشأش قانون است. در بحث پدر ‘حضانت’ این قانون است. یک جاهایی مبنا قرارداد است. سوزن بان؛ نجات غریق. یک بحث هم عرف است. مثلاً دو تا دوست کوه رفتند و یکی از بالای کوه می افت پایین. اینجا مسئولیت دارد به دوستش کمک کند.

اما در قانون ما قبل از سال 1392 ماده قانونی نداشتیم که آیا ترک فعل می تواند عنصر مادی جرم باشد یا خیر؟

دکتر سپهوند: ما ترک فعل را نمی توانیم داشته باشیم. در قتل و ضرب و جرح، همه جا کار و فعل است به ترک فعل.

یکسری نظرات مشورتی بود تا فانون سال 1392 پیش بینی کرد.

 

از طریق لینک زیر میتوانید فایل را دریافت کنید

دانلود مستقیـــم فایــل

به امید ارائه خدماتی پایدار و در خور به شما عزیزان

بررسی و دانلود فایل جزوه تایپ شده حقوق جزا اختصاصی 3

بررسی و دانلود فایل جزوه تایپ شده حقوق جزا اختصاصی 3

جزوه تایپ شده حقوق جزا اختصاصی 3 دکتر اسلام رجبعلی,دانلود جزوه حقوق جزا اختصاصی3,دانلود جزوه حقوق جزا,دانلود جزوه جزا اختصاصی3,حقوق جزا,حقوق جزا اختصاصی3,رجبعلی,اسلام رجبعلی,دانلود جزوه رشته حقوق,عنصر روانی جرایم عمدی

دانلود فایل

فایل جزوه تایپ شده حقوق جزا اختصاصی 3 – به روز شده

فایل جزوه تایپ شده حقوق جزا اختصاصی 3 – به روز شده

عنوان جزوه (تایپ شده) : حقوق جزا اختصاصی 3

نام استاد : جناب آقای دکتر اسلام رجبعلی

نام دانشگاه : آزاد واحد قزوین

تعداد صفحات : 72 صفحه

بخشی از جلسه اول جزوه:

جلسه 31/06/1398

قبل از اینکه وارد بحث شویم دو مقدمه لازم است. عناصر تشکیل دهندۀ جرم را بحث کردیم.
عنصر مادی ابتدا رفتار فیزیکی است و سپس اوضاع و احوال جرم است و سپس نتیجۀ حاصله است.

مثال: تحلیل عنصر مادی در سرقت مال عبارت است از : (سرقت جرم مقید است)

رفتار فیزیکی فعل است نه ترک فعل (ربایش است) – موضوع جرم مال غیر است. اگر ربایش نسبت به مال خودتان باشد جرم نیست – نتیجه تصاحب است. ربایش یعنی نقل مال از محلی به محل دیگر است.

مثال: اگر در تاریکی مالی را بردارید و بعداً متوجه شوید برای خودتان است ربایش انجام شده است اما موضوع جرم وجود ندارد. پس چون عنصر دوم وجود ندارد سرقت نیست.

مثال: شخصی مالی را بر می دارد و تا دم در می آورد و هنوز خارج نشده است دستگیر می شود. اینجا می شود شروع به سرقت نه سرقت. چون نتیجۀ حاصله اتفاق نیفتاده است.

مثال: تحلیل عنصر مادی در قتل عمد مال عبارت است از :

رفتار فیزیکی هم ممکن است فعل باشد و هم ممکن است ترک فعل باشد– موضوع جرم وجود انسان زنده است–نتیجه صلب حیات است

مثال: شخص به قصد قتل ضربه بزند و فعل را انجام دهد و شخص وارد کما شود و هنوز نمرده است انسان زنده به حساب می آید و مهدورالدم است و نتیجه حاصل نشده است.

بعضی از کتاب ها عنصر چهارمی هم بررسی می کنند به نام رابطۀ علیت. یعنی بین رفتار فیزیکی و نتیجۀ حاصله باید رابطۀ علیت برقرار باشد. یعنی این نتیجه باید در راستای رفتار فیزیکی باشد.

مثال: شخصی با قصد قتل ضربه ای آرام به سر شخص دیگری می زند و او می میرد و نتیجۀ حاصله هم اتفاق افتاده است اما رابطۀ علیت ممکن است برقرار نباشد. به فرض علت مرگ را سکتۀ قلبی اعلام می کنند.

مثال: من ضربه ای چاقو به شخصی می زنم و دوستم به همان شخص ضربه ای در سرش می زند. هر دوی ما رفتار فیزیکی انجام داده ایم و هر دو قصد قتل داشتیم. پزشک قانونی می گوید علت مرگ ضربۀ چاقو بوده است. در اینجا می گوییم رابطۀ علیت باید بین رفتار شخصی که به سرش زده است وجود ندارد و قتل غیر عمد می شود.

مثال: شخص رفتار متقلبانه انجام داده است و مال هم برده است. اما ممکن است رابطۀ علیت نباشد. مثلاً مانور دادم و او فهمیده اما گول نخورد و برای اینکه من را گیر بیندازد مال را به من داده است. در اینجا می گوییم کلاهبرداری محسوب نمی شود. چون در اثر گول خوردن مال به شخص داده نشده است.

خیلی از کتاب ها رابطۀ علیت را داخل نتیجۀ حاصله می دانند. نتیجۀ حاصله قطعاً باید در اثر رفتار فیزیکی باشد.

نتیجۀ حاصله هیچ ربطی به عنصر روانی ندارد.
کاری نداشته باشید که نیت و هدف و قصد شخص چه بوده است. نتیجۀ مجرمانه یعنی ببینیم در عمل و در بیرون آیا آن نتیجه حاصل شده است یا خیر. در جرایم علیه امنیت زیاد داریم.
در سلسله مراتب جرم اول عنصر قانونی است یعنی اول عمل جرم وجود دارد یا نه. اگر جرم نباشد وارد عنصر مادی و معنوی نمی شویم. اول عنصر قانونی و سپس عنصر مادی بررسی می شود که اتفاق افتاده یا نه و در آخر ببینیم شخص قصد داشته یا نه
مثال: من با یک ضربه ی ساده به سر شخصی می زنم و او فوت می کند. عنصر مادی کاملاً اتفاق افتاده است. رفتار فیزیکی انجام شده است و موضوع جرم هم درست است و فوت هم اتفاق افتاده است. اما قتل عمد نیست. باید سراغ عنصر روانی برویم تا ببینید هدف او از زدن ضربه کشتن بوده یا ضرب و جرح.

بعضی از جرایمی را داریم که نیاز به نتیجۀ حاصله ندارد: شروع به جرم – جرایم مطلق . فقط به دو تای اولی نیاز دارد.
وقتی نتیجه ای حاصل نشده است می شود شروع به جرم. جرایم مطلق مثل جرم جعل کردن سند. نتیجه شرط نیست. جرم رشوه دادن مطلق است. همین که پول داده شود رشوه است و کاری انجام دهد یا نه مهم نیست. منتظر نتیجه نیست. جرم ضرب عمدی جرم مطلق است. ضرب و جرح جرم مقید است. ضربه زده شود و آثار نماند مطلق است و نتیجۀ حاصله نیاز ندارد.

عنصر روانی جرایم عمدی:

سوء نیت عام – سوء نیت خاص

در جرایم غیر عمدی چیزی به عنوان سوء نیت عام نداریم چون عمدی در کار نیست.

تقصیر – بی مبالاتی

سوء نیت عام یشامل دو بخش است: عمد در فعل – علم و آگاهی

عمد در فعل یعنی شما با ارادۀ آزاد خودتان بیایید جرم انجام دهید. مثلاً شخصی با ارادۀ خودش سرقت انجام می دهد. قصد فعل مساوی است با اختیار.

اگر شخصی سرقت کند و بعداً متوجه شویم که کسی او را تهدید کرده است آن شخص در عنصر روانی سوء نیت عام ندارد و مجرم نیست.

علم و آگاهی به دو چیز: قانون – موضوع

اولاً باید بدانید که کار شما جرم است. اگر شخص جاهل باشد سوء نیت عام ندارد.

علم به موضوع یعنی در سرقت می دانید این مال برای شخص دیگری است.

سوء نیست خاص یعنی شما همین که می روید سرقت می کنید قصد شما خارج کردن مال از ید مالک.

اگر شخص مال را بردارد و پس از استفاده برگرداند سرجایش قرار دهد سوء نیت خاص وجود ندارد چون قصد شخص استفادۀ موقت است.

سوء نیت خاص همان انگیزۀ مجرمانه است. فقط اگر قانونگذار آن انگیزه را شرط بداند می شود سوء نیت خاص وگرنه هیچ تأثیری در جرم ندارد.

بنابراین تمام جرایم عمدی سوء نیت عام نیاز دارند و بعضی ها سوء نیت خاص هم لازم دارند.

مثال: شما می خواهید بروید جایی بمب گذاری کنید. هدف این است 10 نفر کشته شود. این کار را انجام می دهید. سپس می گویید هدف من برهم زدن امنیت بود که می شود سوء نیت خاص. عنوان مجرمانه مهاربه می شود.

پس آن که قانونگذار هدفی را علاوه بر سوء نیت عام لازم بداند سوء نیت خاص است.


نکات سوء نیت خاص:

گاهی اوقات قانونگذار صراحتاً سوء نیت خاص را ذکر می کند.
ماده 498 قانون تعزیرات: (جرایم علیه امنیت)

هر کس با هر مرامی، دسته، جمعیت یا شعبه جمعیتی بیش از دو نفر در داخل یا خارج از کشور تحت هر اسم یا عنوانی تشکیل دهد یا ‌اداره نماید که هدف آن بر هم زدن امنیت کشور باشد و محارب شناخته نشود به حبس از دو تا ده سال محکوم می‌شود.

توضیح استاد: گروهی مجرمانه است که هدفش بر هم زدن امنیت باشد. اگر هدف وجود نداشته باشد عامل شما جرم نیست. عنصر ماده جرم که به هدف شخص کاری نداریم = تشکیل جمعیت و گروه ، نتیجۀ خاصی را شرط نمی داند و جرم مطلق است. همین که گروه تشکیل شود جرم است. حالا چیکار کند اهمیت ندارد. رفتار فیزیکی کافی است. هر جا قانونگذار هدف و قصد گفت به عنصر روانی ربط پیدا می کند. سوء نیت عام = تشکیل گروه به صورت عمدی و با آزادی اراده، سوء نیت خاص = بر هم زدن امنیت-

سؤال: اگر هدف من از تشکیل گروه برهم زدن امنیت نباشد شما طبق ماده 498 می توانید من را محکوم کنید؟

جواب: امکان ندارد. چون هر تشکیل گروهی جرم نیست. چون سوء نیت خاص لازم دارد و احراز نکردید. چون گروه تشکیل شده است عنصر مادی تمام است. بر هم زدن امنیت ربطی به عنصر روانی ندارد.

قتل شبه عمد را قانونگذار جرم دانسته است.
گاهی اوقات قانونگذار صراحتاً سوء نیت خاص را ذکر نمی کند. شما از معنای ماده باید متوجه شوید.
ماده 287 قانون مجازات:

گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه کند باغی محسوب می شود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم می گردند.

توضیح استاد: عنصر مادی = کامل ، رفتار فیزیکی = قیام مسلحانه. یعنی حتماً باید سلاح باشد ، هیچ نتیجه ای شرط نیست. عنصر روانی: سوء نیت عام = با آزادی اراده قیام مسلحانه انجام می شود – سوء نیت خاص = مستتر است. این قیام مسلحانه باید به قصد براندازی نظام باشد.

گاهی اوقات قانونگذار بیش از یک سوء نیت خاص لازم دارد:
ماده 500 قانون تعزیرات:

هر کس علیه نظام جمهوری اسلامی ایران یا به نفع گروهها و سازمانهای مخالف نظام به هر نحو فعالیت تبلیغی نماید به حبس از سه ماه تا ‌یکسال محکوم خواهد شد.

توضیح استاد: عنصر مادی = قانونگذار تبلیغ را جرم دانسته است. ، رفتار فیزیکی = تبلیغ ، نتیجۀ حاصله لازم ندارد –

سوء نیت عام = با آزادی اراده تبلیغ کردن – سوء نیت خاص = علیه نظام یا به نفع گروه های مخالف نظام – یکی باشد کافی است.

مثال: در نسل کشی این کشتن باید به نیت نسل کشی باشد. پس دو تا سوء نیت خاص نیاز دارد. قصد کشتن و قصد به نیت نسل کشی که باید هر دو باشند وگرنه قتل عمد ساده می شود.

مثال: جرم جعل هم دو تا سوء نیت خاص دارد. این جعل به قصد تقلب باشد یا به قصد ضرر رساندن باشد. تقلب یعنی این را می خواهید به جای اصل آن ارائه دهید.

جرایم غیر عمدی :

ربطی به سوء نیت خاص و عام ندارد.

تقصیر = اعم از بی احتیاطی یا بی مبالاتی.

اگر یک تقصیری را قانونگذار جرم دانست باید به سراغ سوء نیت روانی بروید و اینکه جرم غیر عمدی و تقصیر انجام شده است.

نتیجۀ حاصله مربوط به عنصر مادی است یعنی آن چیزی که در عمل اتفاق می افتد. آن چیزی که در ذهن شخص است سوء نیت خاص مربوط به عنصر روانی است.
ویژگی های مختص جرایم علیه امنیت : (داخلی و خارجی)

قانونگذار نیت مجرمانه را در جرایم علیه امنیت را جرم می داند. قصد مجرمانه جرم نیست. قانونگذار به خاطر اهمیت این جرایم علیه امنیت گاهی اوقات صرف نیت مجرمانه را جرم دانسته است.
ماده 610 قانون تعزیرات:

هر گاه دو نفر یا بیشتر اجتماع و تبانی نمایند که جرایمی بر ضد امنیت داخلی یا خارج کشور مرتکب شوند یا وسایل ارتکاب آن را‌فراهم نمایند در صورتی که عنوان محارب بر آنان صادق نباشد به دو تا پنج سال حبس محکوم خواهند شد.

توضیح استاد: این ماده می گوید تبانی و گفتگو. یعنی فقط در مورد جرم علیه امنیت بحث کنیم. همین نیت مجرمانه است. قصد بیان شده است. قانونگذار این را جرم می داند. تهیه وسایل مقدماتی جرم نیست. چون هنوز شروع به جرم نیست. اما در این ماده می گوید حتی وسایل هم تهیه کنید جرم انجام داده اید.

اختصاص یک صلاحیت ویژه به جرایم علیه امنیت به نام صلاحیت واقعی:
چهار نوع صلاحیت داریم که باعث می شود دادگاه های ایران به یک جرمی رسیدگی کنند و قانون ایران حاکم باشد: صلاحیت سرزمینی – صلاحیت شخصی – صلاحیت واقعی – صلاحیت جهانی

اینجا بحث این است که آیا دادگاه های ایران صالح هستند؟ اگر صالح است کدام دادگاه ایران؟ اینجا جزئیات بحث نمی شود.

صلاحیت سرزمینی : معیار بر اثر محل وقوع جرم است.

ماده 3 قانون مجازات اسلامی:

قوانين جزائي ايران درباره كليه اشخاصي كه در قلمرو حاكميت زميني، دريايي و هوايي جمهوري اسلامي ايران مرتكب جرم شوند اعمال ميشود مگر آنكه به موجب قانون ترتيب ديگري مقررشده باشد

توضیح استاد: هر کسی (ایرانی و ..) در داخل مرزهای ایران جرمی مرتکب شود دادگاه های ایران و قانون ایران صالح است.

مثال: اگر یک فرانسوی به ایران امد و قتل مرتکب شد و فرار کرد رفت قانون ایران حاکم است.

ماده 4 قانون مجازات اسلامی:

هر گاه قسمتي از جرم يا نتيجه آن در قلمرو حاكميت ايران واقع شود در حكم جرم واقع شده در جمهوري اسلامي ايران است.

توضیح استاد: اگر بخشی از جرم (اول و وسط و آخر مهم نیست) در ایران واقع شود ایران صالح است.

مثال: کلاهبرداری مرکب است و مانور در ایران مطرح شده و شخص در خارج ایران مال را برداشته است. چون قسمتی در ایران است قانون ایران و آن کشور هم صالح است. بین این دو کشور آن صالح تر است که زودتر شروع کرده باشد.

صلاحیت سرزمینی مقدم بر تمام صلاحیت ها است.
صلاحیت شخصی: بر مبنای تابعیت است. شامل دو بخش: انفعالی – فعال یا مثبت و منفی

فعال زمانی است که مجرم ایرانی باشد.

جزوه تایپ شده حقوق جزا اختصاصی 3 دکتر اسلام رجبعلی,دانلود جزوه حقوق جزا اختصاصی3,دانلود جزوه حقوق جزا,دانلود جزوه جزا اختصاصی3,حقوق جزا,حقوق جزا اختصاصی3,رجبعلی,اسلام رجبعلی,دانلود جزوه رشته حقوق,عنصر روانی جرایم عمدی

 

دانلود مستقیم فایل

جزوه تایپ شده حقوق جزا اختصاصی 3 – فایل جدید

جزوه تایپ شده حقوق جزا اختصاصی 3 دکتر اسلام رجبعلی,دانلود جزوه حقوق جزا اختصاصی3,دانلود جزوه حقوق جزا,دانلود جزوه جزا اختصاصی3,حقوق جزا,حقوق جزا اختصاصی3,رجبعلی,اسلام رجبعلی,دانلود جزوه رشته حقوق,عنصر روانی جرایم عمدی

عنوان جزوه (تایپ شده) : حقوق جزا اختصاصی 3

نام استاد : جناب آقای دکتر اسلام رجبعلی

نام دانشگاه : آزاد واحد قزوین

تعداد صفحات : 72 صفحه

بخشی از جلسه اول جزوه:

جلسه 31/06/1398

قبل از اینکه وارد بحث شویم دو مقدمه لازم است. عناصر تشکیل دهندۀ جرم را بحث کردیم.
عنصر مادی ابتدا رفتار فیزیکی است و سپس اوضاع و احوال جرم است و سپس نتیجۀ حاصله است.

مثال: تحلیل عنصر مادی در سرقت مال عبارت است از : (سرقت جرم مقید است)

رفتار فیزیکی فعل است نه ترک فعل (ربایش است) – موضوع جرم مال غیر است. اگر ربایش نسبت به مال خودتان باشد جرم نیست – نتیجه تصاحب است. ربایش یعنی نقل مال از محلی به محل دیگر است.

مثال: اگر در تاریکی مالی را بردارید و بعداً متوجه شوید برای خودتان است ربایش انجام شده است اما موضوع جرم وجود ندارد. پس چون عنصر دوم وجود ندارد سرقت نیست.

مثال: شخصی مالی را بر می دارد و تا دم در می آورد و هنوز خارج نشده است دستگیر می شود. اینجا می شود شروع به سرقت نه سرقت. چون نتیجۀ حاصله اتفاق نیفتاده است.

مثال: تحلیل عنصر مادی در قتل عمد مال عبارت است از :

رفتار فیزیکی هم ممکن است فعل باشد و هم ممکن است ترک فعل باشد– موضوع جرم وجود انسان زنده است–نتیجه صلب حیات است

مثال: شخص به قصد قتل ضربه بزند و فعل را انجام دهد و شخص وارد کما شود و هنوز نمرده است انسان زنده به حساب می آید و مهدورالدم است و نتیجه حاصل نشده است.

بعضی از کتاب ها عنصر چهارمی هم بررسی می کنند به نام رابطۀ علیت. یعنی بین رفتار فیزیکی و نتیجۀ حاصله باید رابطۀ علیت برقرار باشد. یعنی این نتیجه باید در راستای رفتار فیزیکی باشد.

مثال: شخصی با قصد قتل ضربه ای آرام به سر شخص دیگری می زند و او می میرد و نتیجۀ حاصله هم اتفاق افتاده است اما رابطۀ علیت ممکن است برقرار نباشد. به فرض علت مرگ را سکتۀ قلبی اعلام می کنند.

مثال: من ضربه ای چاقو به شخصی می زنم و دوستم به همان شخص ضربه ای در سرش می زند. هر دوی ما رفتار فیزیکی انجام داده ایم و هر دو قصد قتل داشتیم. پزشک قانونی می گوید علت مرگ ضربۀ چاقو بوده است. در اینجا می گوییم رابطۀ علیت باید بین رفتار شخصی که به سرش زده است وجود ندارد و قتل غیر عمد می شود.

مثال: شخص رفتار متقلبانه انجام داده است و مال هم برده است. اما ممکن است رابطۀ علیت نباشد. مثلاً مانور دادم و او فهمیده اما گول نخورد و برای اینکه من را گیر بیندازد مال را به من داده است. در اینجا می گوییم کلاهبرداری محسوب نمی شود. چون در اثر گول خوردن مال به شخص داده نشده است.

خیلی از کتاب ها رابطۀ علیت را داخل نتیجۀ حاصله می دانند. نتیجۀ حاصله قطعاً باید در اثر رفتار فیزیکی باشد.

نتیجۀ حاصله هیچ ربطی به عنصر روانی ندارد.
کاری نداشته باشید که نیت و هدف و قصد شخص چه بوده است. نتیجۀ مجرمانه یعنی ببینیم در عمل و در بیرون آیا آن نتیجه حاصل شده است یا خیر. در جرایم علیه امنیت زیاد داریم.
در سلسله مراتب جرم اول عنصر قانونی است یعنی اول عمل جرم وجود دارد یا نه. اگر جرم نباشد وارد عنصر مادی و معنوی نمی شویم. اول عنصر قانونی و سپس عنصر مادی بررسی می شود که اتفاق افتاده یا نه و در آخر ببینیم شخص قصد داشته یا نه
مثال: من با یک ضربه ی ساده به سر شخصی می زنم و او فوت می کند. عنصر مادی کاملاً اتفاق افتاده است. رفتار فیزیکی انجام شده است و موضوع جرم هم درست است و فوت هم اتفاق افتاده است. اما قتل عمد نیست. باید سراغ عنصر روانی برویم تا ببینید هدف او از زدن ضربه کشتن بوده یا ضرب و جرح.

بعضی از جرایمی را داریم که نیاز به نتیجۀ حاصله ندارد: شروع به جرم – جرایم مطلق . فقط به دو تای اولی نیاز دارد.
وقتی نتیجه ای حاصل نشده است می شود شروع به جرم. جرایم مطلق مثل جرم جعل کردن سند. نتیجه شرط نیست. جرم رشوه دادن مطلق است. همین که پول داده شود رشوه است و کاری انجام دهد یا نه مهم نیست. منتظر نتیجه نیست. جرم ضرب عمدی جرم مطلق است. ضرب و جرح جرم مقید است. ضربه زده شود و آثار نماند مطلق است و نتیجۀ حاصله نیاز ندارد.

عنصر روانی جرایم عمدی:

سوء نیت عام – سوء نیت خاص

در جرایم غیر عمدی چیزی به عنوان سوء نیت عام نداریم چون عمدی در کار نیست.

تقصیر – بی مبالاتی

سوء نیت عام یشامل دو بخش است: عمد در فعل – علم و آگاهی

عمد در فعل یعنی شما با ارادۀ آزاد خودتان بیایید جرم انجام دهید. مثلاً شخصی با ارادۀ خودش سرقت انجام می دهد. قصد فعل مساوی است با اختیار.

اگر شخصی سرقت کند و بعداً متوجه شویم که کسی او را تهدید کرده است آن شخص در عنصر روانی سوء نیت عام ندارد و مجرم نیست.

علم و آگاهی به دو چیز: قانون – موضوع

اولاً باید بدانید که کار شما جرم است. اگر شخص جاهل باشد سوء نیت عام ندارد.

علم به موضوع یعنی در سرقت می دانید این مال برای شخص دیگری است.

سوء نیست خاص یعنی شما همین که می روید سرقت می کنید قصد شما خارج کردن مال از ید مالک.

اگر شخص مال را بردارد و پس از استفاده برگرداند سرجایش قرار دهد سوء نیت خاص وجود ندارد چون قصد شخص استفادۀ موقت است.

سوء نیت خاص همان انگیزۀ مجرمانه است. فقط اگر قانونگذار آن انگیزه را شرط بداند می شود سوء نیت خاص وگرنه هیچ تأثیری در جرم ندارد.

بنابراین تمام جرایم عمدی سوء نیت عام نیاز دارند و بعضی ها سوء نیت خاص هم لازم دارند.

مثال: شما می خواهید بروید جایی بمب گذاری کنید. هدف این است 10 نفر کشته شود. این کار را انجام می دهید. سپس می گویید هدف من برهم زدن امنیت بود که می شود سوء نیت خاص. عنوان مجرمانه مهاربه می شود.

پس آن که قانونگذار هدفی را علاوه بر سوء نیت عام لازم بداند سوء نیت خاص است.


نکات سوء نیت خاص:

گاهی اوقات قانونگذار صراحتاً سوء نیت خاص را ذکر می کند.
ماده 498 قانون تعزیرات: (جرایم علیه امنیت)

هر کس با هر مرامی، دسته، جمعیت یا شعبه جمعیتی بیش از دو نفر در داخل یا خارج از کشور تحت هر اسم یا عنوانی تشکیل دهد یا ‌اداره نماید که هدف آن بر هم زدن امنیت کشور باشد و محارب شناخته نشود به حبس از دو تا ده سال محکوم می‌شود.

توضیح استاد: گروهی مجرمانه است که هدفش بر هم زدن امنیت باشد. اگر هدف وجود نداشته باشد عامل شما جرم نیست. عنصر ماده جرم که به هدف شخص کاری نداریم = تشکیل جمعیت و گروه ، نتیجۀ خاصی را شرط نمی داند و جرم مطلق است. همین که گروه تشکیل شود جرم است. حالا چیکار کند اهمیت ندارد. رفتار فیزیکی کافی است. هر جا قانونگذار هدف و قصد گفت به عنصر روانی ربط پیدا می کند. سوء نیت عام = تشکیل گروه به صورت عمدی و با آزادی اراده، سوء نیت خاص = بر هم زدن امنیت-

سؤال: اگر هدف من از تشکیل گروه برهم زدن امنیت نباشد شما طبق ماده 498 می توانید من را محکوم کنید؟

جواب: امکان ندارد. چون هر تشکیل گروهی جرم نیست. چون سوء نیت خاص لازم دارد و احراز نکردید. چون گروه تشکیل شده است عنصر مادی تمام است. بر هم زدن امنیت ربطی به عنصر روانی ندارد.

قتل شبه عمد را قانونگذار جرم دانسته است.
گاهی اوقات قانونگذار صراحتاً سوء نیت خاص را ذکر نمی کند. شما از معنای ماده باید متوجه شوید.
ماده 287 قانون مجازات:

گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه کند باغی محسوب می شود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم می گردند.

توضیح استاد: عنصر مادی = کامل ، رفتار فیزیکی = قیام مسلحانه. یعنی حتماً باید سلاح باشد ، هیچ نتیجه ای شرط نیست. عنصر روانی: سوء نیت عام = با آزادی اراده قیام مسلحانه انجام می شود – سوء نیت خاص = مستتر است. این قیام مسلحانه باید به قصد براندازی نظام باشد.

گاهی اوقات قانونگذار بیش از یک سوء نیت خاص لازم دارد:
ماده 500 قانون تعزیرات:

هر کس علیه نظام جمهوری اسلامی ایران یا به نفع گروهها و سازمانهای مخالف نظام به هر نحو فعالیت تبلیغی نماید به حبس از سه ماه تا ‌یکسال محکوم خواهد شد.

توضیح استاد: عنصر مادی = قانونگذار تبلیغ را جرم دانسته است. ، رفتار فیزیکی = تبلیغ ، نتیجۀ حاصله لازم ندارد –

سوء نیت عام = با آزادی اراده تبلیغ کردن – سوء نیت خاص = علیه نظام یا به نفع گروه های مخالف نظام – یکی باشد کافی است.

مثال: در نسل کشی این کشتن باید به نیت نسل کشی باشد. پس دو تا سوء نیت خاص نیاز دارد. قصد کشتن و قصد به نیت نسل کشی که باید هر دو باشند وگرنه قتل عمد ساده می شود.

مثال: جرم جعل هم دو تا سوء نیت خاص دارد. این جعل به قصد تقلب باشد یا به قصد ضرر رساندن باشد. تقلب یعنی این را می خواهید به جای اصل آن ارائه دهید.

جرایم غیر عمدی :

ربطی به سوء نیت خاص و عام ندارد.

تقصیر = اعم از بی احتیاطی یا بی مبالاتی.

اگر یک تقصیری را قانونگذار جرم دانست باید به سراغ سوء نیت روانی بروید و اینکه جرم غیر عمدی و تقصیر انجام شده است.

نتیجۀ حاصله مربوط به عنصر مادی است یعنی آن چیزی که در عمل اتفاق می افتد. آن چیزی که در ذهن شخص است سوء نیت خاص مربوط به عنصر روانی است.
ویژگی های مختص جرایم علیه امنیت : (داخلی و خارجی)

قانونگذار نیت مجرمانه را در جرایم علیه امنیت را جرم می داند. قصد مجرمانه جرم نیست. قانونگذار به خاطر اهمیت این جرایم علیه امنیت گاهی اوقات صرف نیت مجرمانه را جرم دانسته است.
ماده 610 قانون تعزیرات:

هر گاه دو نفر یا بیشتر اجتماع و تبانی نمایند که جرایمی بر ضد امنیت داخلی یا خارج کشور مرتکب شوند یا وسایل ارتکاب آن را‌فراهم نمایند در صورتی که عنوان محارب بر آنان صادق نباشد به دو تا پنج سال حبس محکوم خواهند شد.

توضیح استاد: این ماده می گوید تبانی و گفتگو. یعنی فقط در مورد جرم علیه امنیت بحث کنیم. همین نیت مجرمانه است. قصد بیان شده است. قانونگذار این را جرم می داند. تهیه وسایل مقدماتی جرم نیست. چون هنوز شروع به جرم نیست. اما در این ماده می گوید حتی وسایل هم تهیه کنید جرم انجام داده اید.

اختصاص یک صلاحیت ویژه به جرایم علیه امنیت به نام صلاحیت واقعی:
چهار نوع صلاحیت داریم که باعث می شود دادگاه های ایران به یک جرمی رسیدگی کنند و قانون ایران حاکم باشد: صلاحیت سرزمینی – صلاحیت شخصی – صلاحیت واقعی – صلاحیت جهانی

اینجا بحث این است که آیا دادگاه های ایران صالح هستند؟ اگر صالح است کدام دادگاه ایران؟ اینجا جزئیات بحث نمی شود.

صلاحیت سرزمینی : معیار بر اثر محل وقوع جرم است.

ماده 3 قانون مجازات اسلامی:

قوانين جزائي ايران درباره كليه اشخاصي كه در قلمرو حاكميت زميني، دريايي و هوايي جمهوري اسلامي ايران مرتكب جرم شوند اعمال ميشود مگر آنكه به موجب قانون ترتيب ديگري مقررشده باشد

توضیح استاد: هر کسی (ایرانی و ..) در داخل مرزهای ایران جرمی مرتکب شود دادگاه های ایران و قانون ایران صالح است.

مثال: اگر یک فرانسوی به ایران امد و قتل مرتکب شد و فرار کرد رفت قانون ایران حاکم است.

ماده 4 قانون مجازات اسلامی:

هر گاه قسمتي از جرم يا نتيجه آن در قلمرو حاكميت ايران واقع شود در حكم جرم واقع شده در جمهوري اسلامي ايران است.

توضیح استاد: اگر بخشی از جرم (اول و وسط و آخر مهم نیست) در ایران واقع شود ایران صالح است.

مثال: کلاهبرداری مرکب است و مانور در ایران مطرح شده و شخص در خارج ایران مال را برداشته است. چون قسمتی در ایران است قانون ایران و آن کشور هم صالح است. بین این دو کشور آن صالح تر است که زودتر شروع کرده باشد.

صلاحیت سرزمینی مقدم بر تمام صلاحیت ها است.
صلاحیت شخصی: بر مبنای تابعیت است. شامل دو بخش: انفعالی – فعال یا مثبت و منفی

فعال زمانی است که مجرم ایرانی باشد.

 

دانلود مستقیم فایل