خلاصه کتاب انسان تک ساحتی هربرت مارکوزه

هربرت مارکوزه در برلین و در یک خانواده یهودی به دنیا آمد، تحصیلات خود را در فرایبورگ به پایان رساند و مدتی شاگرد هایدگر و هوسرل بود. او رساله دکتری خود را درباره هگل نوشت و با روی کار آمدن نازی ها، ابتدا به سوییس و سپس به آمریکا مهاجرت کرد و سرانجام به دعوت هورکهایمر در 1933 به موسسه پژوهش های اجتماعی ( که بعدها به مکتب فرانکفورت تغییر نام پیدا کرد) پیوست. مارکوزه بعنوان یکی از موثرترین اندیشمندان مکتب انتقادی، در کتاب « انسان تک ساحتی » که به رشته تحریر درآورد، سلطه ی تکنولوژی های مدرن بر انسان را به چالش می کشد و تک بعدی شدن خرد، جامعه و انسان را نتیجه ی مدرنیته می داند.

کتاب انسان تک ساحتی1 (1964) شامل سه فصل است. در فصل نخست، مارکوزه موضوع « جامعه تک ساحتی» را تحت مباحثی چون نظارت نو ظهور، جهان محدود سیاست، پیروزی وجدان تیره بخت و اندیشه ی بسته نقد می کند. او در فصل دوم تحت عنوان « تفکر تک ساحتی » به مباحثی چون اندیشه منفی، ناکامی منطق تضاد، از منفی تا مثبت، اندیشه مثبت فلسفه تک ساحتی می پردازد. در آخرین فصل با عنوان « دگرگونی های تاریخی » شامل موضوعاتی چون فلسفه و درگیری تاریخی؛ جامعه ای بر آزادی و استنتاج است.  

جامعه تک ساحتی

نظارت نوظهور

جهان محدود سیاست

چشم اندازهای محدودیت

جنگ و به زیستی

پیروزی وجدان تیره بخت

اندیشه بسته

سیستم اداره کامل

2) تفکر تک ساحتی

3) فلسفه و درگیری تاریخی

استنتاج